متقی: هویت مقاومت حاضر است هزینهها و تلفات را بپذیرد/ نیری: فلسطین قلب اسلام است
به گزارش خبرگزاری برنا، پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی نشستی را با دو موضوع «بحران فلسطین و جنگ هویتی در غزه» با ارئه ابراهیم متقی استاد تمام و رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و «فلسطین در هندسه نوین جهانی» با ارائه نیره قوی عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی برگزار کرد.
محور اول این نشست "موازنه قدرت و هویت" بود که در این زمینه متقی با تاکید بر تحلیل توسیدید در وقوع جنگها بر این باورند که هرگاه موازنه قدرت تغییر کند، زمینه برای شکل گیری منازعه و جنگ بین بازیگران نوظهور و قدرتهای موجود شکل میگیرد. زیرا قدرتهای نوظهور تلاش دارد قدرت خود را افزایش دهد و با افزایش قدرت بتواند در معادلات منطقهای و بین المللی حضور داشته باشند. این یعنی اینکه شکل گیری جنگ با تغییر موازنه قدرت ارتباط مستقیمی دارد.
از نظر متقی، در حوزه فلسطین این موازنه با تغییر در تواناییهای نیروهای ضد اسرائیلی تغییر یافت و موازنه از کنشهای اعتراضی و اتکا به سنگ و چوب به مبارزه با موشک، پهپاد و راکت تغییر وضعیت داد که امکان غافلگیری را مهیا کرده است و این تحول باعث شد که برعکس گذشته زمان و زمین بازی را فلسطینیان تعیین کنند؛ و این یعنی اینکه نقش یابی فلسطین در خصوص تغییر موازنه قدرت به آنها ابتکار عمل میدهد که اساسا ناشی از هویت است، هویتی که ۶ نسل- یعنی ۷۲ سال- در قالب مقاومت خودش را شکل داده و بازتولید شده است.
دیگر محورهای این نشست و مباحث مطرح شده توسط متقی را در ادامه می خوانید:
هویت مقاومت در غزه و کنشگری در میدان
هویت ابعادی دارد تا محقق شود و آن ابعاد عبارتند از: بعد تاریخی، سرزمینی، ایدئولوژیکی، مقاومت و. در کنار این ابعاد نکته مهم دیگر این است که هر موقع هویت شکل میگیرد یک خود و دیگری هم شکل میگیرد و هویت بدون خود و دیگری شکل نمیگیرد. در همین چارچوب میتوان گفت که دولت محمود عباس در کرانه باختری نیز دارای هویتی است که متفاوت از غزه است و هویت کرانه باختری هویت مشروعیت بخش است که تحقق اهداف را از طریق بروکراتیک و نهادی ممکن میداند، اما هویت مقاومت (در غزه) یک نشانه قدرت است و ریشههای تاریخی و مصائب تحمیلی بر باریکه غزه هویت این بخش از سرزمین فلسطین را تبدیل به هویت مقاومت کرده است. هویت مقاومت یعنی وجود تاکتیکها و کنشهایی بر اساس سازوکارهای مقاومت که معادله خود و دیگری را شکل میدهد و حاضر است هزینهها و تلفات را بپذیرد.
هویت مقاومت هویتی است که میخواهد خود را در برابر دیگری شکل بدهد و موجودیت را عینیت بخشد و حقانیت اش را بدست بیاورد؛ این همان چیزی است که رژیم صهیونیستی را در یک موقعیت پرمخاطره مداوم قرار داده است. چون رژیم از خشونت استفاده میکند و باعث رفع مشروعیت اش میشود.
صهیونیستها بر اساس منظومه فکری و جغرافیایی خود از خشونت پرشدت استفاده میکنند، زیرا هستی شناسی تفکر اسرائیلی ها- که در کتاب ۵ جلدی دایره المعارف صهیونیسم نیز آمده است- مبتنی بر خشونت و نسل کشی است و در همین راستا معتقدند، چون حماس جنگ پیش دستانه داشته است باید از بین برود و از هیچ جنایتی و کشتاری دریغ نمیکنند.
محور دوم: توان و قدرت مقاومت در بستر انقلاب تکنولوژیک و ائتلاف سازی
هویت فلسطینی چگونه موازنه قدرت را بر هم زد؟
هویت مقاومت دو عامل موازنه را برهم زد؛ نخست حماس تحت تاثیر موج سوم انقلاب تکنولوژیک که جامعه شبکه، اقتصاد شبکهای و صنعت شبکهای را ایجاد کرده است، توانست از تکنولوژیهای نظامی این موج که اصلی و فرعی ندارند، برخوردار شود. در حقیقت تسلیحات تولید شده ناشی از تحول تکنولوژیک، چون پهپادها که دارای قابلیت تکثیر سریع و فوری نیز است، ضمن ایجاد بازدارندگی، امکان حملات نامنظم را نیز فراهم میکند که در اختیار حماس قرار گرفته است.
علاوه بر این، ائتلاف سازی خوشهای و غیرخطی حماس باعث افزایش توان و پایداری این نیرو شده است. حماس با جمهوری اسلامی در حوزه راهبردی، با قطر در حوزه اقتصادی و با ترکیه در حوزه ارتباطات سیاسی ائتلاف تشکیل داده است و این باعث پایداری حماس و تولید قدرت آن شد.
یکی از نشانههای داشتن قدرت حماس، همین حملههای غافلگیرانه است که همچنان که رهبر انقلاب فرمودند باعث وارد کردن ضربه ترمیم ناپذیر به رژیم صهیونیستی شد.
جمع بندی:
متقی با توجه به این موارد و تجارب نزاعهای گذشته معتقد بودند که فضای امروز یک فضای آتش بس نیست و اسرائیل و امریکا با انجام حملات پرحجم هوایی در پی حمله زمینی هستند و ورود به غزه حتمی است. نکته بعدی اینکه امکان تصاعد بحران وجود دارد؛ و حزب الله در سطح محدود امکان درگیری دارد؛ و جمهوری اسلامی نیز در پی اقدامات راهبردی جنگی نیست.
نیره قوی نیز مطالب خود را با توجه به موضاعات مطرح شده بیان کرد که درادامه می خوانید:
فلسطین در گذشته و حال چه وضعیتی داشته است؟
از نظر وی، تحلیل جایگاه فلسطین در هندسه نوین جهانی ممکن نیست مگر اینکه ابتدا گذشته فلسطین و سیر حرکت رژیم صهیونیستی را بر اساس هویت بررسی کنیم. با توجه به نقشههای از گذشته تا به امروز تا قبل از ۱۹۴۷ بر روی نقشه رژیم صهیونیستی موجودیت و هویتی نداشته است، اما به مرور موجودیت پیدا میکند و تا به امروز بخش وسیعی از سرزمینهای فلسطینیان را اشغال میکند. این گسترش سرزمینی در عین ایجاد هویت سرزمینی و ملی برای صهیونیستها از فلسطینیان هویت زدایی میکند. این مسئله بسیاری مهمی است که نسل امروز ما باید بداند تا بتواند این منازعه و جنگ را بهتر درک کند؛ بنابراین این اقدام باعث شد هم هویت سرزمینی و هم هویت دینی فلسطینیان تحت الشعاع قرار گیرد و این در کتاب دیوید هیوک بیان شده است که یهودیان و روسها قبل از جنگ اول جهانی جهت ایجاد هویت سازی سرزمینی، ملی، دینی و ملیتی برای یهود در سرزمینهای فلسطین تلاش کردند. در کنار این کسانی، چون مایر عبدالله با ایجاد مدرسه اتفاق در تهران نیز جهت ایجاد هویتی جمعی برای یهودیان تلاش کردند که نشان از اهمیت ایران در هویت سازی یهودیان است؛ بنابراین قبل از شکل گیری اسرائیل، هویت سازی برای یهودیان شروع شده است و این هویت سازی مقدم بر شکل گیری اسرائیل است و از این جهت بسیار مهم و حیاتی است که موازنه را برهم میزند.
الان فلسطین در چه شرایطی است؟
باید تاکید کنیم که فلسطین قلب اسلام است و هم به لحاظ دینی و هم اینکه مسجدالاقصی که در این کشور است پبوندهای عمیقی با سایر کشورهای مسلمان دارد. اما در حال حاضر در پیچ تاریخیای که هستیم از سرزمین فلسطین چیزی باقی نمانده است، ولی هویت فلسطینی همچنان پابرجاست که در گذشته از طریق انتفاضه و با دستان خالی و سنگ اقدام میکردند، ولی امروزه این معادله عوض شده است و با پهپاد و راکتهای پیشرفته اقدام میکنند. از سویی تلاش یهودیان این بوده است که حتی از طریق ایجاد مفاهیم جدید و تزریق آن به جامعه هویت فلسطینیان را تضعیف کنند؛ بنابراین هویت سازی برای اسرائیل در هندسه فعلی، هویتی برساختی است؛ یعنی نبوده، ایجاد شده است.
گوییم (Goyyim) در اندیشه هویتی صهیونیست ها:
هستی شناسی تفکر صیونیستیها بر پایه مفهومی بنام گوییم است. گوییم از نظر آنها به معنی نجس ها، حیوانات و غیر اسرائیلی هاست که در سرزمین اسرائیل نباید باشند. همه یهودیان معتقدند انسان غیر یهود گوییم است و نباید با آنها همراه و مختلط شد. بر همین اساس معتقدند از نیل تا فرات انسان گوییم نباید باشد؛ لذا این خشونت و نسل کشیها از این اندیشه بر میآید.
فلسطین در هندسه جدید:
اسرائیل مبتنی بر یک اندیشه است که که پایه دارد یکی ارض موعود و سرزمین از نیل تا فرات است و دیگری اینکه هیچ غیریهودی نباید در سرزمینهای یهودی زندگی کند و غیر یهودیان باید کشته شوند و از بین بروند و معتقدند دنیا باید در سیطره اسرائیل باشند. در کنار این باید اضافه کنیم که تفکر غربی و اسرائیلی از اسلام و توانمندی مسلمانان در هراسند. این هندسهای بود که آنها در پی آن بودند.
اما با توجه به رو به افول رفتن غرب و آمریکا و رژیم صهیونیستی، ما با عبور از پیچ تاریخی شاهد هندسه نوینی خواهیم بود که تا یک ربع قرن بعد فلسطین میتواند احیا شود و قدرت پوشالی رژیم تضعیف خواهد شد. در هندسه نوین جهانی حتما شاهد احیای هویت فلسطین خواهیم بود، اما این به معنای نابودی تفکر صهیونیستی نیست.
جمع بندی:
بنابراین هویت سازی برای اسرائیلیها که هم توسط لیبرالیسمها و هم توسط روسها ایجاد شده، مرکز ثقل اش تضعیف و از بین بردن اسلام و شیعیان بوده است تا از این طریق بتوانند از نیل تا فرات را کسب کنند و ایجاد حکمرانی جهانی داشته باشند. در نتیجه مثلت لیبرالیسم، سوسیالیسم و صهیونیسم شکل گرفت تا به این مقصود برسند. اما از زمان شکل گیری نهضت حضرت امام تا به امروز، اسلام سیاسی تنها نهضتی بود که به نفع هویت فلسطینی و علیه هویت و ایجاد صهیونیستها ایستاد و خواهان حذف آنها بود.
انتهای پیام/




