دغدغه‌های خمسه در روز تولدش

|
۱۴۰۲/۱۱/۰۹
|
۱۶:۴۷:۵۹
| کد خبر: ۲۰۵۱۸۶۷
دغدغه‌های خمسه در روز تولدش
علیرضا خمسه از بازیگران پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون در سال‌روز تولدش از دغدغه ها و خاطراتی سخن گفت که می‌تواند برای علاقه مندان بازیگری جالب توجه باشد.

به گزارش گروه فرهنگ و هنر برنا؛ علیرضا خمسه از بازیگران پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون در سالروز تولدش طی گفت‌وگوی تصویری که با موزه سینما داشت، از دغدغه‌ها و خاطراتی سخن گفت که می‌تواند برای علاقه مندان بازیگری جالب توجه باشد.

وی در بخش‌هایی از این گفت‌وگو توضیح داد: چه سال‌هایی که آمد و گذشت و چه خاطرات خوشی که برای من و مخاطبان سینما در طول سال‌ها باقی ماند. از سال ۱۳۶۰ تاکنون که چهل و دو سال می‌گذرد، در سینما حضور دارم و با فیلم «مرگ یزدگرد» ساخته بهرام بیضایی کارم را آغاز کردم.

خمسه افزود: در سال ۱۳۶۷ در باغ فردوس فعلی به عنوان مدرس بازیگری به آموزش هنرجویان سینمایی مشغول بودم و افراد بسیاری در این مکان تحت تعلیم قرار گرفتند. خدا علی معلم را رحمت کند زمانی که تدریس می‌کردم، او هم در کلاس‌ها حضور داشت و مشخص نمی‌شد کدام یک از ما استاد و کدام یک شاگرد هستیم و همیشه سر این موضوع با یکدیگر شوخی می‌کردیم.

خمسه با بیان اینکه ریشه و سرچشمه حرفه بازیگری و مسیر آن در «عشق» نهفته است، بیان کرد: اگر عشق نباشد، هیچ فردی در جهان هستی و همچنین هنر سینما ماندگار نمی‌شود زیرا سینما بر اساس عشق به وجود آمده است و همه افراد فعال در این حرفه، عاشقانه وارد این عرصه شده‌اند.

وی درباره ژانر کمدی گفت: محور عمده رویکرد ژانر کمدی بر بستر انتقاد قرار گرفته است و اگر این مشخصه از آن گرفته شود فقط هجو باقی می‌ماند. زنده یاد صابری معتقد بود در کمدی باید جراحی صورت گیرد و نه سلاخی زیرا در سلاخی افراد یکدیگر را تخریب می‌کنند و متاسفانه امروزه این جنس کمدی گسترش یافته است که نوعی هجویه به شمار می‌رود. نکته مهم این است که طنز یک مساله صد در صد ادبی است اما کمدی یک مقوله کاملاً نمایشی به شمار می‌رود.

این هنرمند افزود: زنده یاد یدالله صمدی زمانی از من خواست فیلمنامه «آپارتمان شماره ۱۳» را با کمک او و آقای دامادی نویسنده اثر بازنویسی کنیم. همچنین ابوالحسن داوودی نیز از من خواست فیلمنامه «جیب‌برها به بهشت نمی‌روند» را به اتفاق بنویسیم. شیوه ما این نبود که بعد از نوشتن یک فیلمنامه از کار خداحافظی کنیم. ما آن را زندگی می‌کردیم و میان ما رفت و آمد خانوادگی برقرار بود به همین دلیل، حاصل کار ما بسیار جدی می‌شد.

خمسه ادامه داد: زندگی ما تنها بر اساس حرفه نبود بلکه بر اساس نوع نگاه، بینش، رفتارهای خانوادگی و اجتماعی شکل می‌گرفت. برای من، امثال یدالله صمدی و ابوالحسن داوودی تنها یک فیلمساز نبودند بلکه از دوستان نزدیک به شمار می‌رفتند تا آنجا که من زمان مراسم عقد زنده یاد کیومرث پوراحمد یکی از شاهدان او و همسرش بودم.

وی با بیان اینکه عضوی از گروه تئاتر «پیاده» بوده و در تمام کارهای این گروه حضور داشته است، افزود: این گروه متشکل از مهدی هاشمی، داریوش فرهنگ و گلاب آدینه بود. روزی آن‌ها تصمیم گرفتند سریالی به نام «سلطان و شبان» را بسازند و مهدی هاشمی پیشنهاد کرد من نقش «تلخک» را بازی کنم. یادم می‌آید آن زمان بخشی از این سریال را در موزه سینما فعلی کار می‌کردیم. من به تازگی از فرانسه آمده بودم و یکی از ایده آل‌هایم بازی در نقش دلقک «شاه لیر» بود. در نتیجه نقش تلخک را به شیوه‌ای نو که ترکیبی از روش شرقی و غربی بود به اجرا درآوردم. روزی داریوش فرهنگ گفت من این بازی را از تو نمی‌خواهم و دلم می‌خواهد این شخصیت شبیه به سیاه در نمایش سیاه بازی ارایه شود. به او پیشنهاد دادم زنده یاد حسین کسبیان که سیاه را بسیار خوب بازی می‌کرد این نقش را ایفا کند، و به این شکل او به این مجموعه پیوست.

خمسه در پایان با بیان اینکه معتقد است جمله جاودانه و شاه کلید حیات و هستی، عشق است، بیان کرد: علی حاتمی، عزت‌الله انتظامی، جمشید مشایخی، داود رشیدی و جمیله شیخی از جمله افرادی بودند که این ویژگی در آن‌ها وجود داشت. عشق شادی است، عشق آزادی است، عشق آغاز و پایان آدمیزادی است.

انتهای پیام/

نظر شما