به گزارش خبرنگار باشگاه جوانی خبرگزاری برنا، سالانه ۲۵ بهمن ماه تحت عنوان روز عشق یا «ولنتاین» شناخته میشود؛ عدهای این روز را به پارتنر عاطفی خود تبریک گفته و او را غرق گل و خرس و شکلات و گاهی هدایای گران قیمت می کنند و عدهای دیگر در نقد گروهِ قبلی روز «سپندارمذگان» را نمادی از محبت اصیل آریایی میدانند.
اگرچه «ولنتاین» دستخوش تحریفات زیادی شده و چند تاریخچه برای این مناسبت غربی موجود است که صحت هیچکدام ثابت نشده، اما بسیار بیشتر از «سپندارمذگان» بین عموم جا افتاده است.
در حالی که نقشهای محبت آمیز روی سنگهای تاریخی ایران نشانه دیگری از اصالت و احترام سنت «سپندارمذگان» است، با این حال استقبال جوانان از «ولنتاین» را میتوان نشانی از غرب زدگی جوانان ایرانی دانست که باید مورد بررسی قرار گیرد.
روایتی از عشق در یک تصویر ساسانی
به عنوان مثال تصویر نقش برجسته زیر، منسوب به بهرام دوم در ننگه قندیل استان فارس است که در آن شاخه گلی را به عنوان نمادی از مهر، محبت و عشق به همسر خود شاهپوردختک تقدیم میکند. این سنگ نگاره در مقایسه با تمام نقشهای جنگی که فتح یک قلمرو را روایت میکنند؛ یک عکس خانوادگی از بهرام دوم ساسانی به شمار میآید.
اما تفاوتهای این دو مناسبت صرفاً به تاریخ آنها ختم نمیشود بلکه ریشه و معنای این دو روز با هم فرق دارند، چرا که «ولنتاین» بیشتر شبیه بزرگداشت برای کشیشی است که قربانی قوانین ظالمانه روم باستان شده اما تاریخچه «سپندارمذگان» که بیش از ۴ هزار سال قدمت دارد برگرفته از جایگاه و حرمت زن و مادر است، به همین منظور در «سپندارمذگان» باستان آقایان هدیه دریافت نمیکردند.
ناتوانی در یک مبادله فرهنگی
علی رغم اینکه زندگی در عصر ارتباطات جاری است و به طور معمول چنین مناسبتهایی از قلم رسانه نمیافتد اما در این مبادله فرهنگی انتقال پیدا نکرده است. این ناتوانی در مبادله فرهنگی در قیاس سال نو میلادی و عید نوروز ایرانی نیز صادق است.
خانوادهها، مدرسه، جامعه و دستگاههای فرهنگی از جمله مراکزی هستند که وظیفه انتقال فرهنگ را بر عهده دارند و امروزه شاهد عملکرد ضعیف هریک از این دستگاهها در انتقال فرهنگ از نسلی به نسل دیگر هستیم که نادیده گرفتن مناسبات ایرانی از جمله عواقب آن است.
وقتی مرغ همسایه غاز می شود
داستان اینجا تمام نمیشود، فاجعه اصلی از جایی آغاز میشود که جوان نه تنها با فرهنگ کشور خود بیگانه است که با رسم و رسوم دیگر فرهنگها نیز عجین شده و انس میگیرد. بخشی از این ضعف فرهنگی ریشه در ناآگاهیهای نهادهای نظارتی و فرهنگی دارد که نسبت به این موضوع عملکرد منفعلانه و بیتفاوت داشتند و از فقر اطلاعاتی درباره مناسبات باستانی ایران رنج میبردند، اما این فقر اطلاعاتی مورد اهمیت واقع نشده و در جهت ارتقاء اطلاعات نهادها و مراکز فرهنگی هم اقدامی صورت نگرفته است.
ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه از پنجمین روز اسفندماه به عنوان روز «سپندارمذگان» یا روز بزرگداشت مقام همسر، زن و حتی زمین یاد کرده است که با گذشت زمان و تغییراتی که در گاهشمارهای ایرانی در زمان خیام به وجود آمد؛ این مناسبت در بعضی از منابع یک هفته از ۲۹ بهمن ماه به طول میکشد که به عنوان هفته عشق شناخته میشود.
گفتنی است «سپندارمذگان» با نامهای اسپندگان یا سپندارمذ نیز شناخته میشود.
انتهای پیام/