به گزارش برنا؛با آغاز حمله تجاوزکارانه ارتش بعثی عراق به میهن اسلامی در ۳۰ شهریور سال ۱۳۵۹، سرلشکر شهید حسن آبشناسان با اصرار زیاد تقاضای حضور در جبهه های دفاع مقدس را داشت و در نخستین روزهای جنگ، خود را به قرارگاه مقدم جنوب معرفی کرد و دوشادوش رزمندگان دلیر و حماسه ساز به مقابله با دشمن بعثی پرداخت. وی در محورهای مختلف استان خوزستان و عشایر منطقه دشت عباس را مسلح کرد و به جوانان آنها آموزش های لازم نظامی میداد و همراه دیگر نیروهای مردمی به ویژه بسیجیان به جنگ نامنظم در این دشت می پرداخت.
آبشناسان در نخستین روزهای حضور در میدان های دفاع مقدس، همراه با بسیجیان عشایر که به آنان آموزش نظامی داده بود، با تیمهای ۱۰ نفره به واحدهای ارتش متجاوز حمله کرد و ضمن کشتن ۱۰ نظامی عراقی و انهدام تعدادی از تجهیزات آنها، هفت تن از نیروهای متجاوز را به اسارت درآورد که نخستین گروه از اسرای عراقی جنگ تحمیلی به شمار میآیند.
«حسن آبشناسان» نوزدهم اردیبهشت سال ۱۳۱۵ در محله نازیآباد تهران در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود؛ چون زادروزش نزدیک به سالروز شهادت امام حسن (ع) بود، قربانعلی، پدر آن شهید، نام «حسن» را بر او نهاد.
اول مهر سال ۱۳۳۶ پس از گذراندن دوره دبیرستان، وارد دانشگاه افسری امام علی (ع) شد. در سال ۱۳۳۹ با درجه ستوان دومی دانشآموخته شد. وی دوره مقدماتی افسری را در ۱۳۴۰ به پایان رساند. به دنبال آن، در شهرهای دورافتاده ایران به کار گرفته شد و با همه دشواریهای آن زمان دست و پنجه نرم کرد.
نخستین دوره تکاوری را که در ایران راهاندازی شد، با پیروزی پشتسر گذاشت و در ۱۳۵۶ دوره عالی ستاد فرماندهی را با سرافرازی گذراند. در سال ۱۳۵۰ از استان خوزستان به استان فارس فرستاده شد و نزدیک ده سال را در شیراز با پشتکار و کوشندگی سپری کرد. در این مدت، دوره تکمیلی چتربازی و تکاوری کوهستان را در ایران و اسکاتلند گذراند.
وی زبان انگلیسی را به خوبی فراگرفته و در درجههای پایینتر همواره در سمت افسر ورزش یگان انجام وظیفه میکرد. شهید آبشناسان در ورزشهای دو و میدانی، والیبال، بسکتبال، پینگ پنگ، شنا، سوارکاری و جودو نیز زبردست بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به زمینه عالی اسلامی که داشت، جنگهای چریکی را به رزمندگان بسیجی و سپاهی و ارتشیان همرزم خود آموزش داد که در کردستان قبل از جنگ تحمیلی و در تمام مناطق عملیاتی بعد از جنگ بسیاری از شاگردان با اخلاص ایشان با ایثارگریهای زیاد خود افتخار آفریدند.
آبشناسان از اولین روزهای جنگ تحمیلی به منطقه جنوب اعزام شد و موفقیت های بسیاری در جنگ های نامنظم کسب کرد و اولین اسرا را از ارتش بعثی گرفت. چندی بعد در عملیاتی از ناحیه کتف مجروح شد ولی برای مداوا در بهداری توقف نکرد و از آن به بعد اهالی دشت عباس به وی لقب «شیر صحرا» را دادند. وی به علت همین فداکاریها و زحمتها به فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع) منصوب شد و با اتحاد صمیمانه ارتش و سپاه به پیروزیهای چشمگیری دست یافت که پیام تاریخی امام خمینی (ره) را برای رزمندگان قرارگاه در پی داشت. آخرین سمت آن شهید بزرگوار فرماندهی لشکر ۲۳ نیروی هوابرد مخصوص (کلاهسبزها) بود که قریب به چهار ماه طول کشید.
شهید آبشناسان که به القابی مثل شیرصحرا، پیر صحرا و شاهین کوهستان شهرت داشت و روایت زندگی سراسر جهاد و مقاومتش روایت مردانگی، رشادت و سلحشوری است، انسانی آگاه، عارف با بصیرت و شهادتطلب بود که در راه دفاع از آرمان مقدس کشور و تمامیت ارضی آن سر از پای نمیشناخت و با حضور مستمر در جبهههای نبرد حق و باطل صحنههای درخشان و اعجابآوری بهوجود آورد.
شهید آبشناسان سه فرزند داشت به نامهای «افشین»، «امین»، «افرا». افرا تنها دختر و آخرین فرزند اوست که در زمان شهادت پدر تنها ۱۴ سال داشت. این شهید در عملیات قادر در تاریخ هشتم مهر سال ۱۳۶۴ در ارتفاعات پسوه در منطقه کلاشین عراق به شهادت رسید.