به گزارش گروه فرهنگ و هنر برنا؛ کتاب گفتوگو با داریوش خنجی فیلمبردار ایرانیتبار سینما در غرب توسط انتشارات روزنه با ترجمه حسین روزانه چاپ شد.
در این کتاب با سینماگران برجستهای چون وودی آلن، دیوید فینچر، برناردو برتولوچی، میشائیل هانکه، رومن پولانسکی، ایناریتو، سیدنی پولاک و ... گفتگو شده و نظر آنها درباره همکاری با داریوش خنجی بیان شده است.
حسین روزانه عضو انجمن فیلمبرداران آرژانتین است که در فیلمهای زیادی در مقام مدیر فیلمبرداری حاضر بوده است. او در نخستین اثر مکتوب خود به سراغ زندگی داریوش خنجی رفته است.
کتاب گفتگو با داریوش خنجی برای خوانندگان علاقهمند به سینما، کتابی جذاب است. چرا که علاوه بر مسائل فنی مطرح در کتاب، مباحثی هم در مورد رفتارهای کاری، نوع ارتباطی که بین گروه شکل میگیرد، نتایجی که خنجی پس از سالها تجربه به آن دست یافته و خیلی مسائل دیگر که حداقل این را برای سینماگر و علاقه مندی که این کتاب را میخواند- نمایان میکند که در همه جای دنیا کار به یک شکل انجام میگیرد.
در جایی در کتاب خنجی میگوید: «در زمان فیلمبرداری یک فیلم، اینقدر کار میکنیم که دیگه از خستگی نشه ادامه داد و ادامه فیلمبرداری تا روز بعد.» یا جایی که خنجی از مشکلات شخصی که با «وون کار وای» پیدا کرده، حرف میزند و از طرف دیگر هم مسایل خیلی ریز فنی، مثل زمانی که هانکه در فیلم عشق میخواهد درها در لوکیشن دقیقا شصت سانتیمتر باشد در حالیکه ریلهایی که گروه فیلمبرداری استفاده میکردند شصت و دو سانت بوده و هانکه در هیچ صورتی راضی به استفاده از استدی.کم هم نمیشده است، در نتیجه کار مدتی تعطیل میشود تا در نهایت به درخواست هانکه کف آپارتمان را به اندازهای صاف و یکدست میکنند تا شرایط برای حرکت دوربین روی زمین با چرخ و بدون ریل مهیا شود. تمام این موضوعات قسمتی از همین کتاب است که جذابیت آن را برای مخاطب دوچندان میکند.
تکنیکها و تجربیاتی که خنجی از آن ها حرف می گزند در طول کتاب بی گنظیر و برای مخاطبی چون من که فیلمبردار هستم، بیش از آنچه فکر میکردم، آموزنده بود. تکنیکهایی به من آموخت چطور بدون پیچیدگیهای همیشگی ذهنی، تصویری زیبا خلق کنیم. به من آموخت که خنجی هم دقیقا با همان دوربینی فیلمبرداری میکند که امثال ما در ایران یا هر جای دیگر فیلمبرداری میکنیم و آن چیزی کهخواننده متخصص این کتاب دریافت میکند این است که هنر یک شکل کلی است و فیلمبرداریابزاری در آن به حساب میآید پس قبل از فیلمبردار بودن، باید ذهنیت یک آرتیست را داشت. فیلمبردار قبل از هر چیز باید آرت بداند چون تکنیکها و ابزارها در طول زمان تغییر کردهاند.
خنجی در کتاب بارها توضیح میدهد که برای فیلمبرداری یک فیلم از چه نقاشها یا عکاسان یا حتی داستاننویسانی تاثیر گرفته است. همه اینها قسمتی از چیزیست که احساس کردم برایمخاطبان و علاقهمندان به سینما که نیازمند خواندن روایتهایی غیر کلیشهای از این دست هستند، جذاب باشد.
انتهای پیام/