این روزها شاهد پروژههایی هستیم که از هر سویی که نگاهشان میکنی، گویی اَخته هستند و با کلیدواژههایی چون: کنسرت_ نمایش، اُپرا و... به جامعه معرفی میشوند. برخی معتقدند نام کنسرت_نمایش بر روی این آثار غلط است و اینگونه از اجراها را اپرا، تئاتر موزیکال، پرفورمنس و... قلمداد میکنند؛ در مقابل عدهای دیگر از این اجراها استقبال میکنند و با نگاه به چرخه اقتصادی موسیقی و هنرهای نمایشی از سلبریتیهای مطرح بهره میجویند تا داستانهای بیکِشش و رَمقشان را با آمیختن موسیقیهای بیهویت به خورد مخاطب بدهند.
این بین این پرسش مطرح میشود که کنسرت_نمایش و اُپرا چه معنایی دارد و تکفیک نمایش از موسیقی بر چه اساسی تعریف میشود و خط کِشیها چگونه است. به همین بهانه خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا گپوگفتی با «قطبالدین صادقی» بازیگر و کارگردان تئاتر داشته است که در ادامه میخوانید.
«قطبالدین صادقی» در ابتدا در پاسخ به این پرسش که کلیدواژه کنسرت_نمایش چیست و هر اثر به صرف دارا بودن موسیقی و آواز کنسرت_نمایش محسوب میشود یا خیر؟ توضیح داد: موسیقی در تئاتر از اروپا آغاز شد و حدود ۷۰_۸۰ سال پیش به کشور ما در تئاتر لالهزار رسید. در حقیقت اینگونه از اجراها راهی برای جذب تماشاگر با یاری موسیقی بودهاند. امروز هم دقیقا همین عمل انجام میشود و در کاخها و باغها اجراهای فراوانی برگزار میکنند تا مردم در هوای باز موسیقی و تئاتر را با هم داشته باشند بنابراین کنسرت_نمایش اجرایی جدید محسوب نمیشود و از پیش با عنوان اُپِرِت وجود داشتهاست.
صادقی با اشاره به برگزاری کنسرت_نمایشها و وجوه تجاری آنها بیان کرد: این اجراها کاملا ترفندی تجاری دارند تا پولدارهایی که اهل تفریح هستند چند قطعه موسیقی را در قالب نمایش ببینند. با افرادی که برای این کنسرت_نمایشها میروند بارها صحبت کردهام؛ مقصود اندیشه، زیباییشناسی و رمزگشایی از آثار نمایشی بزرگ نیست؛ آنها میخواهند بدون هیچ تلاش و تفکری اجرایی را که هیچ ساختار دراماتیک و قصه پیچیدهای ندارد؛ ببینند و میدانی به آواز بدهند.
کنسرت نمایشها ناشی از سانسور فرهنگی کشور ما هستند
وی ادامه داد: کنسرت_نمایشها یک روش تجاری برای کسب درآمد بیشتر محسوب میشوند و ارزش موسیقیایی ندارند چرا که موسیقی و تئاتر هرکدام راه خودشان را میروند و هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند. از نگاه من این نوع از اجراها بیشتر ناشی از سانسور فرهنگی کشور ما هستند چرا که برای اهالی موسیقی میدان چندانی باقی نماندهاست و آنها مجبورند که موسیقی را با تئاتر تلفیق کنند.
صادقی در پاسخ به این پرسش که آیا کنسرت_نمایش به نگاه برخی، نام ایرانی همان اُپرا محسوب میشوند یا نه؟ توضیح داد: نه اپرا تعریف و مفهوم دیگری دارد. بهتر است بگویم اپرا برداشت غلطی از تراژدیهای یونانی دوره رنسانس است. در کتابهایی که خواندم متوجه شدم تراژدیهای یونانی، شعر و موسیقی داشتهاند؛ بنابراین اشرافیت در کنار تئاتر برای سرگرم کردن خودش اپرا را به وجود آورده بود.
وی در ادامه افزود: در اپرا تمام بازیگران خواننده هستند اما در اجراهایی که در ایران با نام اپرا میبینیم فقط یک خواننده وجود دارد. طی چند تجربه جدی که در این زمینه به صحنه رفته است بیتحرکی و ایستایی را شاهد بودهایم. خواننده رو در روی رهبر ارکستر بدون کوچکترین حرکتی میخواند. این بین بازی وجود ندارد و مخاطب فقط دکورهای عظیم و پر زرق و برقی را میبیند که به نوعی بازتاب طبقه حاکم است.
اپراها ابدا اجراهایی مردمی نیستند
قطبالدین صادقی در پایان بیان کرد: پولدارهای تهران دوست دارند که با خرید بلیتهای گران خودشان را یک شب نشان بدهند. اپراها ابدا اجراهایی مردمی نیستند و جالب است که بدانید پایگاه آنها در اروپا هم اشرافیت و طبقه بسیار بالا است. متاسفم که این نوع از اجراها جای تئاتر را گرفته است و این گروهها هم این بین از این نمد کلاهی ساختهاند. به آنها احترام میگذارم چرا که زحمت میکشند اما کارشان مردمی نیست. طبقه متوسط نمیتواند یک میلیون تومان پول بلیت بدهد. بهتر است با مفاهیم بازی نکنیم چرا که آنها اصلا نمیدانند اپرا از کجا آمده و چگونه آغاز شدهاست.
خبرنگار: تبسم کشاورز
انتهای پیام/