بیا نگاه کن، ساعات پایانی روز عاشورا است

|
۱۴۰۳/۰۴/۲۲
|
۲۲:۰۰:۴۶
| کد خبر: ۲۱۱۶۴۴۲
بیا نگاه کن، ساعات پایانی روز عاشورا است
ساعت پایانی روز عاشورا است، نگاه کن همه یاران امام حسین علیه السلام شهید شدند و امام تو مانده است با زنان و بچه‌هایی که در خیمه‌ها پریشان و تشنه و گرسنه هستند.

به گزارش خبرگزاری برنا، لیلا اسدی وکیل پایه یک دادگستری به مناسبت شب هفتم محرم یادداشتی به شرح زیر برای خبرگزاری برنا نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم‌

ساعات پایانی روز عاشورا است، نگاه کن همه یاران امام حسین علیه السلام شهید شدند و امام تو مانده است با زنان و بچه‌هایی که در خیمه‌ها پریشان و تشنه و گرسنه هستند که از صبح عاشورا شاهد مصائب دردناکی بودند که در عالم نمونه ندارد و نخواهد داشت.

نگاه کن به کودکانی که در آن بیابان امیدشان برای رهیدن از ترس و تشنگی و شوریدگی کنار خیمه اباعبدالله جمع شدند و دست به دامان او هستند که از آن مهلکه رها شوند، یکی گریه می‌کند، یکی دست امام را گرفته، یکی التماس می‌کند، یکی پای امام را با دست‌های کوچکش گرفته، یکی با نگاه نگران به امام می‌گوید نرو و ....

نگاه کن، تاکنون شده عزیزترین کست پریشان حال باشد و از تو کمک بخواهد و دشمنانت تو را  در شرایط دشواری قرار داده باشند و دارند  نگاهت می‌کنند و خوشحال هستند که هیچ کاری از دست تو بر نمی‌آید چه حالی پیدا می‌کنی؟  این لحظه  یقینا  برایت بسیار جانکاه و غم انگیز است.

نگاه کن، اما امام تو مجروح و تشنه و گرسنه است و از صبح داغ عزیزانی را دیده که کمرش از غم آن همه مصائب خم شده است و تنهاست،   و هزاران  مرد جنگی سفاک ستمگر بی خدا منتظر او هستند فقط برای نبرد با امام تو!

نگاه کن، میان کودکان که دور امام حسین جمع شده اند صدای ضجه و گریه طفل شش ماهه، مولایت ازهمه بلند‌تر است، آخر شیر نخورده و تشنه است.

امام با تلطف و مهربانی و غمی سترگ آرام کودکانی را که دست او را گرفته بودند کنار می‌زند و با آنان وداع می‌کند.
 
نگاه کن، امام برای آخرین بار است که برای وداع، علی اصغر  شش ماهه اش  را بغل می‌گیرد.

نگاه کن،   به آن طفل‌شیرخواره چگونه از شدت تشنگی تلظی می‌کند مثل  زمانی که ماهی از آب دور می‌شود و زمانی‌ می‌گذرد تا دهانش را باز و بسته می‌کند و دیگر نایی برای جان دادن ندارد.

نگاه کن، به مولایت حسین که فقط تسلیم وراضی به امر خداوند عزیز  است.

نگاه کن، حرامی‌ها تیری سه شعبه به سمت طفل  شیرخواره که در آغوش امام توست پرتاب کردند.

نگاه کن، تیر با آن حجم  در حنجر آن  طفل شش ماهه معصوم  نشست.

نگاه کن، امام حسین ع که دریای صبر است  چگونه حیران مانده است.  
نگاه کن، خوب نگاه کن، آن حرامی‌ها در مقابل  تحیر و ماتم  مولایمان  
چه هله هله‌ای می‌کنند 
نگاه کن، به آن طفل شهید و به سند حقانیت و مظلومیت مولایت حسین که چگونه  به ندای هل من ناصر ینصرنی  امام زمانشان  پاسخ دادند ...

نگاه کن، اما اینبار   به ایمان و دینداری خودت، براستی  اگر تو در آن معرکه بودی دعوت امامت را اجابت می‌کردی؟ ..

آیا تا کنون برای ندای هل من ناصر ینصرنی  حضرت مهدی عج امام زمانت کاری کرده‌ای؟
یا فقط نگاه می‌کنی!..

[فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَکْرَمَ مَقامَکَ وَ اَکْرَمَنى بِکَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِکَ مَعَ اِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ و َآلِهِ]پس مى خواهم از آن خدائى که گرامى (داشت مقام تو را و گرامى داشت مرا بخاطر تو که روزیم گرداند خونخواهى تو را در رکاب آن امام یارى شده از خاندان محمد صلى اللّه علیه و آله)

انتهای پیام/

نظر شما
پرونده ویژه