منصور براتی، کارشناس مسائل اسرائیل در گفتگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا در خصوص ایده گسترش سرزمینی اسرائیل گفت: اگر به طیف بندیهای داخلی گروههای صهیونیستی نگاهی بیندازیم، متوجه می شویم که در بین این گروهها هم، دستهبندیهای جزئیتری وجود دارد که با یکدیگر در مورد برخی حوزهها اختلافاتی دارند.
وی افزود: از این ایدهی گسترش سرزمینی اسرائیل، به عنوان "اسرائیل بزرگ" یاد میشود که شعارشان "اسرائیل از بحر تا نهر" است؛ یعنی از رود نیل تا دریای مدیترانه و از سوی دیگر به دجله و فرات میرسد.
این کارشناس مسائل اسرائیل بیان کرد: ادعای اسرائیلیها این است که در یک دورهای در زمان باستان، دولتی داشتند که این مناطق را در اختیار داشته که البته چنین چیزی وجود ندارد؛ یعنی مناطقی که دولت یهود در اختیار داشت خیلی کوچکتر بوده و عمدتاً به همین منطقه فلسطین تاریخی محدود شده است.
براتی گفت: ایده اسرائیل بزرگ، ایدهای مبتنی بر حداکثرسازی سرزمینی یا ماکسیمالیزم است که این ایده در بین راستگراهای افراطی دیده میشود؛ یعنی گروههای راست میانه کمتر روی این ایده تاکید میکنند و منفعلانه تر هستند؛ آنها اعتقاد دارند نباید مناطق دیگری را از دست دهیم و زمینهای دیگری را اشغال کنیم، مگر زمانی که مجبور شویم؛ اما راست افراطیها اساساً بر گسترش سرزمینی معتقد هستند و میگویند باید مناطقی که در دوره باستان، دولت یهود در اختیار داشته را دوباره احیا کنیم.
وی مطرح کرد: یکی از دو حزب بزرگ راست افراطی، صهیونیسم مذهبی و دیگری حزب قدرت یهودی است، آقای اسموتریچ رهبر حزب صهیونیسم و ایتمار بنگویر رهبر حزب قدرت یهود هستند که در واقع این شخصیتهای راست افراطی چند ویژگی دارند. ایدهای که راستیان افراطی مطرح میکنند، در واقع عمومیت ندارد و در جامعه اسرائیل یک طیف ۱۵ تا ۲۰ درصدی که به آنها گروههای مذهبی ماسوراتی میگویند، از چنین ایدههایی مانند گسترش سرزمینی، اخراج فلسطینیها از نواره غزه و کرانه باختری، تعیین مجازات اعدام برای افرادی که به زعم خودشان مرکتب اعمال تروریستی شدهاند، حمایت میکنند و از دموکراسی که دست کم در جامعه یهودی میبینیم، خوششان نمیآید و مایلند آن را تضعیف کنند تا یک حاکمیت به نسبت مذهبیتر و سنتیتر به قدرت برسد.
عدم مقبولیت راستافراطیها در جامعه اسرائیلی و فضای بینالمللی
براتی با تاکید بر اینکه به طور کلی راستافراطیها در جامعه اسرائیل محدود هستند و سایر طرفداران راستگرا هم نمیتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند، عنوان کرد: راستگراها به افرادی مانند حزب لیکود به رهبری نتانیاهو رای میدهند که چنین دیدگاهی ندارند و آنها صرفا قصد دارند از مناطقی که اسرائیل در طول زمان اشغال کرده است، دفاع کنند.این گروه معتقدند در حال حاضر که وارد نوار غزه شدهاند، برای اینکه مردم غزه و حماس را به سزای اعمالشان برسانیم باید یک بخشی از نوار غزه را اشغال و به اسرائیل الحاق کنیم.
این کارشناس مسائل اسرائیل با بیان اینکه راست افراطیها در فضای بینالمللی هم به شدت مطرود هستند، اظهار کرد: شخص آقای بنگور اساساً در بلک لیست دولت آمریکا است و اجازه ورود به خاک این کشور را ندارد. در خصوص آقای اسموتریچ هم، با وجود اینکه وزیر است، اما در چند سفر اخیر هیئتهای اسرائیلی به کشورهای اروپایی، اساساً نتوانسته سفر و در این نشستها شرکت کند.
براتی در این زمینه افزود: با وجود اینکه دولتهای اروپایی عمدتاً در اتحاد با اسرائیل هستند، اما شاهد این هستیم که اجازه ورود این افراد را به دلیل چنین اظهار نظرهای نژادپرستانه وافراطیشان نمیدهند. اساساً حضور چنین شخصیتهای راست افراطی و جناح راست افراطی در کابینه نتانیاهو باعث شده که اختلافاتی بین متحدان غربی اسرائیل و اسرائیل به وجود آید و همواره به متحدان غربی به ویژه دولت بایدن، دولتهای اروپایی و اتحادیه اروپا فشار میآوردند که راست افراطیها از کابینه نتانیاهو خارج یا محدود شوند تا خواستههای آنها تبدیل به سیاست نشود.
این کارشناس مسائل اسرائیل در این زمینه اضافه کرد: در حال حاضر در کابینه نتانیاهو، تاحد زیادی خلاف این اتفاق، افتاده است که نتیجه آن را در طولانی شدن جنگ غزه نشان میدهد؛ زیرا جناح راست افراطی به شدت مخالف آتش بس در نوار غزه بود و میگیوند باید تا از بین رفتن حماس جنگ ادامه پیدا کند و تهدید به خروج از کابینه کرده بودند. در صورتی که دو حزب راست افراطی از کابینه خارج میشدند، کابینه دچار فروپاشی میشد.
رد ادعای خیالی و عدم توانایی رژیم صهیونیستی مبنی بر ایده گسترش سرزمینی
براتی تصریح کرد: به این جهت نتانیاهو مجبور بود به حرف راست افراطیها گوش دهد که در چنین شرایطی این اظهار نظر صورت گرفته است؛ درحالی که نه در داخل اسرائیل، اکثریت چنین تمایلی دارد و نه متحدین اسرائیل اجازه میدهند که این کار انجام شود و نه اساساً اسرائیل توانمندی دارد که بتواند به تمامی این کشورها حمله و مناطقی را به اشغال خود در بیاورد.
وی بیان کرد: اگرچه اسرائیلیها در برخی از جنگها خیلی پیشروی داشتند، اما عمدتاً در طول این سالها بیشتر تلاش کرده اند، جلوی از بین رفتن خود را بگیرند. برای مثال آنها صحرای سینا، بلندیهای جولان یا کرانه باختری و غزه را اشغال کردند، اما پیشرویهای اینها تا این لحظه در محدوده فلسطین تاریخی بوده؛ به جز صحرای سینا که از مصر در ۱۹۶۷ و بلندای جولان که از سوریه اشغال کردند ولی صحرای سینا را بعدا طی یک توافق به مصر پس دادند و بلندیهای جولان در اشغالشان باقی ماند.
این کارشناس مسائل اسرائیل تصریح کرد: بنابراین ما شاهد این هستیم که بارها ارتش اسرائیل اگرچه جنگیده و در جنگها تا حدی موفق هم بوده، اما همواره به این سمت نرفته است که بخواهد محدوده سرزمینی خود راگسترش دهد؛ چون اساساً نه متحدانش اجازه میدهند و نه توانمندی این کار را دارد.
براتی در این زمینه افزود: در حال حاضر در نوار غزه که مناطقی به اشغال درآمده است، دردسرهای مهار و کنترل کردن نوار غزه بعد از جنگ برای اسرائیل بسیار دشوارتر خواهد بود و پس از جنگ و هزینههای بسیار زیادی خواهد داد. به همین جهت این ایده اگرچه یکی از ایدههایی است که در بین صهیونیستها دیده میشود، اما ایده، حاشیهای به حساب میآید.
انتهای پیام/