به گزارش خبرگزاری برنا از خراسان رضوی، دکتر محمدرضا فیاضی بردبار، گفت: معمولا بیماران ما به خاطر ترس از برچسب خوردن و انگ ، به طور متوسط هفت سال پس از تجربه نخستین علائم بیماری به روانپزشک مراجعه میکنند .مراجعه با این فاصله چند ساله هم باعث سخت تر شدن روند درمان شده و هم گاه فرصت طلائی درمان را از روانپزشک سلب میکند و البته بار بیماری را بیشتر می کند.
وی افزود: افراد در جامعه سطح متفاوتی در حوزه اختلالات روانپزشکی را تجربه میکنند تجربه هایی که ممکن است مثل یک سرماخوردگی ساده نهایتا چند روزی باعث بیماری فرد شود تا فردی که با همین ویروس سادهی سرماخوردگی یک بیماری جدی عفونت ریه تجربه میکند که در صورت عدم درمان میتواند حتی فرد را به کام مرگ بکشاند. از اینرو توجه به اختلالات روان در مراحل اولیه و انجام بهنگام مداخلات درمانی، بسیار مهم است.
دکتر فیاضی در پاسخ به سوالی در خصوص شیوع پدیده خودکشی در جامعه و به ویژه پزشکان جوان، بیان کرد: به طور کلی خودکشی، پدیدهی پیچیدهای است و اینکه یک فرد به جایی برسد که احساس کند نبودنش بهتر از بودنش هست به این سادگیها نیست معمولا افراد تحت فشارها و استرس ها و ریسک فاکتورهای مختلف دچار بیماری در این سطح حاد میشوند. به طور کلی بیکاری یکی از ریسک فاکتورهای خودکشی هست اما برخی مشاغل ذاتا مشاغل پراسترس و با ریسک بالا هستند پزشکی یکی از این مشاغل است. فشار کاری زیاد، شیفت های زیاد، کار سنگین، احساس تالمات که به خاطر ناکامی هایی در درمان بیمار برای پزشک ممکن است روی دهد در کنار توقعاتی که از پزشک وجود دارد. توقعاتی که در سالهای اخیر با سطح درآمدی و و موقعیتی پزشک تطابق ندارد. همه وهمه موثر هستند.
وی افزود: رشته پزشکی یک حرفه است اما در طول سالها و قرن ها برخی مشاغل مثل پزشکی از قداست و مقبولیتی در جامعه برخوردار شدهاند که به فردی که در این شغل فعال است نوی حس اقناعِ انسانی می دهد. متاسفانه در دو دهه اخیر این مقبولیت عامدانه یا غیرعامدانه کمرنگ شده است. این موضوع در کنار شرایط اقتصادی بغرنج و درآمدهای به شدت پایین، در کنار بار سنگین مسئولیت و توقعی که از پزشک وجود دارد. باعث شد اقبال به این رشته کم و کمتر بشود به طوری که خیلی از رشتههای دستیاری پزشکی خالی مانده است. به طور کلی وقتی تعادل بین وظایف و مسئولیتهای شغلی با دریافتی های مادی و معنوی شغل از بین برود؛ اختلال در حوزه حرفهای یک شغل بروز و ظهور میکند. این اختلال در حرفه پزشکی از خالی ماندن صندلی های دستیاری تا مهاجرت، افسردگی و افکار خودکشی را می تواند در دایره خود جای دهد.
نکته ای که مهم هست اینکه فاصله ی شکل گیری افکار خودکشی و انجام اقدام خودکشی در میان پزشکان احتمالا کمتر است. چرا که پزشک هم دانش لازم در این رابطه را دارد و هم دسترسی های بیشتری دارد. لذا جدی گرفتن علائم اولیه افسردگی و ... در میان جامعه پزشکی اهمیت چند برابری دارد.
وی اختلالات اضطرابی ، فوبیاها و افسردگی را شایع ترین انواع اختلالات روان، در کشور دانست و گفت: عمدهی افراد این اختلالات را در سطوح ابتدایی تجربه می کنند. به طور کلی این اختلالات شدید نیستند قابل درمان و قابل کنترل هستند و اختلال شدید روانپزشکی که خیلی افراد از آن ترس دارند؛ شایع نیستند. یادمان باشد که افراد عادی هم اختلالات روانپزشکی را تجربه میکنند مثل سرماخوردگی که افراد زیادی تجربه می کنند. اما یک سرماخوردگی ساده ممکن است یک بیمار را به کام مرگ بکشاند. لذا تاکید میکنم مقایسه ی این اختلالات در افراد مختلف با توجه به سطوح مختلف بروز و ظهور آنها اشتباه بزرگی است. مقایسه افسردگی کوتاه و مقطعی با افسردگی بیمارگونه اشتباه محض است. حالات روحی و روانی فرد وقتی از حالت عادی خارج می شود باید درمان شود.
وی در ادامه با اشاره به ایجاد بار بیماری گفت: میزان از کار افتادگی یک بیمار در پی بروز بیماری و در طی سالهای فعالیت خود پیدا میکند؛ به اصطلاح بار بیماری خوانده می شود. به طور مثال فردی به دنبال سکته قلبی از کار افتاده شده در صورتی این فردتا سن 60 سالگی قرار بود کار کند و برای جامعه مفید باشد و ۱۰ سال نمیتواند کار کند و این بار به جامعه منتقل میشود
این استاد دانشگاه افزود: آمار نشان میدهد که در ایران بیشترین بارِ بیماری بانوان مربوط به بیماریهای روانپزشکی و افسردگی که حدود ۱۸ درصد است و درآقایان ۲۸ درصد کل بار بیماری مربوط به تصادف و سوانح ، ۱۴ درصد بیماری قلبی و عروقی و ۱۴ درصد سوء مصرف مواد مخدر و اختلالات روانی است.
وی در پایان به موضع تابآوری نیز پرداخت و گفت: تاب آوری یعنی ظرفیت بازگشت از دشواریهای پایدارو و ادامه دار و حفظ کردن قوام روانی و توانایی در ترمیم روان خود است. در استرسها و مشکلاتی که مزمن میشوند کسانی میتوانند سالم بمانند که قدرت تابآوری بالایی دارند این قدرت تابآوری به عواملی همچون انعطافپذیری، شناخت و بروز هیجانات، افزایش اعتماد به نفس، ارتباطات و توانمندی در برقرای ارتباطات، توانایی حل مسئله و بهرهجویی از ابزار هنر دارد. این تابآوری جز خصوصیاتی است که تغییرپذیر است و افراد میتوانند تابآوری خود را با تمرینات و آموزشها افزایش دهند.