
تب هوش مصنوعی و جایگزینی فناوری به جای نیروی انسانی در ایران نیز فراگیر شده و جای پای خود را باز میکند، اما تجربههای جهانی پیشرو در این زمینه نشان میدهد آسیبهای این رویکرد بدون عدالتمحور کردن بهرهمندی از فناوری میتواند کشورهای در حال توسعه را با پدیده فقر زنانه در بازار کار مواجه کند؛ پدیدهای که فعلا زیر سایه جذابیتهای این فرصت به فراموشی سپرده شده است. اینکه وضعیت بازار کار برای زنان در ایران چگونه پیش رفته، موضوعی است درخور توجه، اما اینکه آینده این بازار با وجود دیدگاه رو به رشد فناورانه چه مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد آیندهنگرانهتر به نظر میرسد. اگر به تجربه کشورهای توسعهیافته و مشکلات آنها در زمینه بهرهمندی از فناوریهای جدید در بازار کار بنگریم ابعاد تازه، البته هشداردهندهای وجود دارد که میتواند نقشه راه آینده باشد.
به گزارش برنا - امید محسنی، وقتی در زمستان ۲۰۲۳، سازمان بینالمللی کار (ILO) گزارش داد که زنان سه برابر بیش از مردان در معرض از دست دادن شغل بر اثر هوش مصنوعی هستند، کمتر کسی در رسانههای فناوری به آن پرداخت. آمارهایی خشک که شاید در اخبار گم شد، اما در دل خود واقعیتی را حمل میکردند که باید آن را برجسته کرد؛ فناوری در حال زنانهتر کردن فقر است.
ماجرا از کجا آغاز شد؟
در دفاتر شلوغ بیمه، بانک، شرکتهای فروش و مدارس ابتدایی، میلیونها زن در سراسر جهان در مشاغل کمدرآمد، اما حیاتی مشغول کارند. آنها در نقش منشی، اپراتور تلفن، کارمند، دستیار فروش، معلم ابتدایی و مراقب سالمند روزگار میگذرانند. اغلب با قراردادهای موقت، بدون بیمه، و بدون نمایندگی اتحادیهای.
وقتی چتباتها و الگوریتمهای هوشمند وارد این عرصهها شدند، مدیران بخش منابع انسانی گفتند: «ما میتوانیم با هزینه کمتر، شبانهروزی، و بدون خطا، همان کار را انجام دهیم.» شاید این نظریه ابتدایی، از منظر کسبوکار تصمیمی «هوشمندانه» بود. اما برای زنانی که با همان حقوق ناچیز زندگی میچرخاندند، به معنای پایان کار محسوب میشد، نهفقط پایان یک شغل، بلکه آغاز یک سقوط. در بنگلادش، زنانی که در مراکز تماس کار میکردند، خانهنشین شدند. در فرانسه، معلمان زن مدارس ابتدایی با معلمهای دیجیتال رقابت میکنند؛ برنامههایی که بدون حقوق و بدون اعتراض، درس میدهند. اپراتورهای مرکز تماس و خدمات مشتری لهستان، پرتغال و اسپانیا تهدید به جایگزینی با دستیارهای صوتی هوشمند شدند یا در آلمان، فرانسه و ایتالیا، دستیاران اجرایی و منشیها در خطر اخراج قرار گرفتهاند.
الگوریتم علیه برابری؟
تکنولوژی هیچگاه در خلاء اجتماعی به کار گرفته نمیشود. الگوریتمها با دادههایی آموزش دیدهاند که در آنها مردان مدیر بودهاند و زنان تایپیست. هوش مصنوعی در دستان سرمایه، به جای باز کردن درهای برابری، قفل تبعیض را پیچیدهتر کرده است.
براساس گزارش رسانههای فعال در حوزه اشتغال، در سال ۲۰۱۸، ابزار استخدامی آمازون پس از آموزش با رزومههای یک دهه، متقاضیان زن را نادیده گرفت، چون «یاد گرفته بود» مردان انتخاب بهتری هستند. شرکت پروژه را متوقف کرد، اما نمونهٔ کوچکی بود از تبعیضی بزرگتر. امروزه همین الگوریتمها در سیستمهای استخدام، ارزیابی عملکرد، اعطای وام و مدیریت شیفتها به کار میروند، بدون آنکه دیده شود چه کسانی را حذف میکنند.
زنان در صف آخر آموزش
در همین وضعیت، زنان در بسیاری از کشورها، آخرین کسانی هستند که به آموزش فناوری دسترسی دارند و نخستین کسانی که در فرایند دیجیتالیشدن قربانی میشوند. آنها اغلب فرصتی برای بازآموزی یا تغییر شغل ندارند، چون بار مراقبت از خانواده، بر دوششان است. فناوری، نهتنها اشتغال زنان را تهدید میکند، بلکه فرصت رقابت را نیز از آنها میگیرد، در حالیکه اصولا هشدارها در این رابطه زیر غبار سرمایه و منفعتطلبی گروههای کارفرمایی دنیا گم شده است. سال گذشته در ماه اوت، بعد از یک دوره پژوهش رسانهای، اکونومست در گزارشی اذعان کرد که شکاف استفاده و پیامدهای پنهان هوش مصنوعی زیر ظاهر زیبا و فریبنده آن حتی در مصرف نیز به تبعیضهایی دامن میزند که در بازار کار خودنمایی خواهد کرد، چرا که به رغم مردانه بودن دیدگاه کار در دنیا فرصتهای آموزش و یادگیری را نیز از زنان سلب شده است. اکونومیست در این رابطه نوشت: «زنان ۱۶ تا ۲۰ درصد کمتر از مردان از چت جی بی تی استفاده میکنند؛ حتی اگر در همان عنوان شغلی باشند.» اکونومیست توضیح میدهد که این فاصلهٔ مصرفی بهسرعت به فاصلهٔ مهارتی تبدیل میشود؛ معیاری که مدیران منابع انسانی در ارزیابیهای بعدی به ضرر زنان به کار میبرند، موضوعی که به نظر میرسد رسانههای بزرگ دنیا درباره آن اشتراک عقیده دارند. همین مسئله در گاردین به عنوان مخاطره مردانه بودن فناوری مورد توجه قرار گرفت. این رسانه در گزارشی عنوان کرد «تا وقتی مردان اصلیترین کاربران اصلی هوش مصنوعی باشند، این فناوری برای ترجیحات آنان طراحی میشود.» گاردین یادآور شده تا وقتی که حضور کمرنگ زنان در حلقهٔ طراحان و کاربران ادامه داشته باشد، به معنای تداوم الگوریتمهایی است که نیازهای آنان را نادیده میگیرد.
ظاهر فریبنده هوش مصنوعی
ظاهر فریبنده هوش مصنوعی و فناوریهای نو اصولا خصلت فراموشی آسیب را با خود حمل میکنند، در شرایطی که تبعیضهای مخفی دنیای فناورانه در حال تبدیل به اضطراب فراگیرزنانِ جویای کار در دنیاست. درحالیکه کارفرمایان به مهارتهای مدیریت چتبات گرایش دارند، سهم زنان از این آموزشها ناچیز است. در همین حال، این گزارشها نشان میدهد چگونه غیرحضوری شدن استخدام، حتی امکان بازخواست برای تبعیض جنسیتی را کاهش میدهد. به عبارتی دورکار شدن سیستم استخدامی به واسطه حضور هوش مصنوعی و کاربریهای مجازی اشتغال دسترسی نظارتی بر نحوه استخدام و شیوههای گزینش کارجویان را تحتتاثیر خود قرار داده است و این بیم و گمان را تقویت کرده که سیستم هوشمند و غریزه سرمایه و کارفرما در دنیا بتواند از این خلا به سود خود بهره ببرد.
کارشناسان بینالمللی بازار کار معتقدند عقبنشینی از سیاستهای برابری، همراه با فناوری، دو ضربهٔ متوالی بر اشتغال زنان وارد میکند. این شرایطی است که با تمامیتخواهی غولهای فناوری در پیشبرد اهدافشان نیز همراه است؛ «درهٔ سیلیکون فقط به فکر جایگزینی برخی کارها نیست؛ هدف، جایگزینی همهٔ آنهاست.» بنابراین، زنان در مشاغل خدماتی ــ که کمترین پوشش اتحادیهای را دارند ــ در خط مقدم اخراج قرار میگیرند.
سازمان بینالمللی کار هشدار میدهد
مطالعات سازمانهای بینالمللی کار و توسعه نشان میدهد که زنان بیش از مردان در مشاغلی متمرکز شدهاند که بیشترین ریسک خودکارسازی را دارند؛ خدمات دفتری، اداری، پشتیبانی مشتری، آموزش ابتدایی و بهداشت غیرپزشکی. اینها همان مشاغلی هستند که به سرعت زیر تیغ هوش مصنوعی میروند. اما مشکل فقط حذف شغل نیست. بسیاری از زنان باقیمانده در بازار کار نیز شاهد «شدت گرفتن کار» و کاهش کنترل بر زمان و کیفیت کار خود شدهاند؛ پدیدهای که سازمان بینالمللی کار از آن به عنوان «خودکارسازی بدون ارتقا» یاد میکند. دادههای ILO میگوید در کشورهای پردرآمد، ۹.۶ درصد از مشاغل زنان با دگرگونی شدید یا حذف مواجهند، در حالی که این رقم برای مردان فقط ۳.۵ درصد است.
حاشیهنشینی فناورانه
هوش مصنوعی اکنون تصمیم میگیرد که چه کسی استخدام شود، چه کسی اخراج شود، و چه کسی مستحق آموزش بیشتر است. اگر این تصمیمها بدون مداخله عدالتمحور به اهداف تعریف شده برسند، اگر دادههای ناعادلانه مبنای الگوریتمهای آینده باشند، فناوری نه آینده را عادلانهتر میکند، بلکه نابرابری گذشته را تکرار میکند، البته با سرعت بیشتر.
زنی که شغل خود را به چتبات داده، نه فقط درآمدش را از دست میدهد، بلکه هویت شغلی خود را از کف خواهد داد. زنی که دیگر بیمه ندارد، آموزش نمیبیند، و توان خرید ندارد، دیر یا زود از چرخه اقتصاد کنار میرود و این، همان فقری است که دیگر فقط عدد نیست، بلکه از آن به عنوان حاشیهنشینی فناورانه زنان یاد خواهند کرد.
راهکار پیشگیری از تبعیض فناوری در اشتغال چیست؟
اتحادیههای کارگری و مدافعان نیروی کار از دههٔ ۱۹۸۰ هشدار میدادند که فناوری، اگر رها از سیاست اجتماعی باشد، صرفاً ابزار تازهای برای فشردن نیروی کار است. در عصر هوش مصنوعی، این پیشبینی دقیقتر شده؛ الگوریتمها با ظاهری بیطرف، همان تبعیضهای قدیمی را بازتولید میکنند. زنان طبقهٔ کارگر که اغلب در حاشیهٔ تصمیمسازیهای فناورانهاند، نه فقط باید موضوع سیاست باشند، بلکه بازیگران آن محسوب میشوند. سیاستگذاران و دولتها اگر واقعاً نگران عدالت هستند، باید قوانین ضدتبعیض در طراحی و استقرار الگوریتمها وضع کنند و ارزیابی جنسیتی برای همه سامانههای هوش مصنوعی اجباری شود. همچنین آموزش دیجیتال رایگان و گسترده ویژهٔ زنان در مناطق کمدرآمد برقرار شود تا زنان در تیمهای طراحی فناوری سهمی الزامی داشته باشند؛ اگر روزی شعار «توسعه دیجیتال برای همه» صادق باشد، باید از اینجا شروع کنیم: از زنان کارگر.
انتهای پیام/