چشم‌انداز جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی علیه کشورمان؛ تحلیل پیامدها و الزامات راهبردی

|
۱۴۰۴/۰۳/۳۱
|
۰۵:۰۰:۰۳
| کد خبر: ۲۲۳۰۸۰۴
چشم‌انداز جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی علیه کشورمان؛ تحلیل پیامدها و الزامات راهبردی
تحلیل‌گر ارشد مسائل راهبردی، در یادداشتی نوشت: در مواجهه با جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی، پاسخ تحلیلی به مسئله اصلی این است که کشورمان باید راهبردی «بازدارندگی فعال» را در پیش گیرد و این به معنای «آمادگی کامل دفاعی» در کنار «تمرکز بر دیپلماسی فعال و هوشمندانه» است.

نوید کمالی، تحلیل‌گر ارشد مسائل راهبردی، در یادداشتی تحت عنوان "  چشم‌انداز جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی علیه کشورمان؛ تحلیل پیامدها و الزامات راهبردی که در اختیار خبرگزاری برنا قرار داد نوشت: 

تحولات اخیر منطقه و به‌ویژه عملیات نظامی رژیم صهیونیستی علیه کشورمان، فصلی جدید و بی‌سابقه را در مناسبات ژئوپلیتیک غرب آسیا گشوده است. این جنگ تحمیلی که با هدف تضعیف قابلیت‌های دفاعی و هسته‌ای کشورمان آغاز شده، نه تنها امنیت ملی ما را به چالش کشیده، بلکه ثبات و آرامش کل منطقه را با ابهامات جدی مواجه ساخته است. در شرایط کنونی، تحلیل دقیق و آینده‌نگرانه این بحران، با رویکردی بینارشته‌ای و سیاست‌محور، به‌منظور صیانت از منافع ملی و هدایت افکار عمومی و نخبگان، از اهمیت حیاتی برخوردار است. پرسش اصلی این است که در مواجهه با این تجاوز نظامی، چه مسیر‌هایی پیش روی کشورمان قرار دارد و بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای چه نقشی در کاهش یا تشدید این بحران ایفا خواهند کرد؟

برای پاسخ به این سوال استراتژیک با تکیه بر تحلیل ساختاری و روندها، پیامد‌های این جنگ را برای کشورمان واکاوی کرده و با نگاهی مبانی بر منافع ملی، به طرح توصیه‌های راهبردی خواهیم پرداخت. در اینجا بایستی به این نکته توجه داشت که تحولات میدانی، واکنش بازیگران بین‌المللی و وضعیت داخلی کشورمان، جملگی مؤلفه‌هایی هستند که در شکل‌دهی به چشم‌انداز آتی این تقابل نقش محوری دارند. از این رو، ارزیابی دقیق شرایط موجود و پیش‌بینی سناریو‌های محتمل، نخستین گام در تدوین پاسخ‌های مؤثر و متناسب با منافع راهبردی کشورمان است.

تحلیل ساختاری این منازعه نشان می‌دهد که رژیم صهیونیستی، با احساس خطر از پیشرفت‌های منطقه‌ای و هسته‌ای کشورمان، در پی تغییر معادلات قدرت و تحمیل اراده خود در غرب آسیا است. این تجاوز نظامی را باید در راستای راهبرد بلندمدت این رژیم برای مهار و تضعیف بازیگران مستقل منطقه‌ای و تثبیت هژمونی خود در نظر گرفت. بازیگران فرامنطقه‌ای، به‌ویژه ایالات متحده، در این میان نقش دوگانه‌ای ایفا می‌کنند؛ از یک سو، با حمایت‌های آشکار و پنهان خود، به رژیم صهیونیستی چراغ سبز نشان می‌دهند و از سوی دیگر، تلاش می‌کنند تا از «شعله‌ور شدن کامل» منطقه و پیامد‌های ناگوار آن برای منافع خود جلوگیری کنند. همین «موازنه‌گری پُرریسک»، فضای پیچیده‌ای را برای تصمیم‌سازی در کشورمان ایجاد کرده است.

روند‌های جاری حاکی از آن است که تشدید حملات نظامی رژیم صهیونیستی، به‌ویژه در هدف قرار دادن زیرساخت‌های حیاتی و مراکز هسته‌ای کشورمان، با هدف ایجاد شوک و فشار حداکثری صورت می‌گیرد. این رویکرد، علاوه بر آسیب‌های مادی و انسانی، به دنبال «ایجاد رعب و وحشت» در میان مردم و «تحریک نارضایتی‌های داخلی» است تا در سایه این نارضایتی، هسته‌های آشوب طلب فرصت اقدم پیدا کنند. همزمان اظهارات برخی مقامات غربی مبنی بر تصمیم‌گیری در مورد مشارکت در این جنگ در «طی دو هفته آینده» و همچنین اظهارات گمانه‌زنی‌گونه مبنی بر تغییر رژیم در کشورمان، همگی نشان از یک فشار هماهنگ و چندجانبه دارند. با این حال، واکنش‌های مردم و مسئولان کشورمان، به‌رغم تحمل سختی‌ها و فشارها، نشان داده است که این راهبرد رژیم صهیونیستی با مقاومت و انسجام ملی روبه‌رو شده است. حضور گسترده مردم در حمایت از آرمان‌های کشور و محکومیت حملات، خود گواهی بر این مدعاست.

بر کسی پوشیده نیست که پیامد‌های این جنگ برای کشورمان چندوجهی است. در بعد نظامی، تقویت قابلیت‌های دفاعی و بازدارندگی، از جمله توسعه سامانه‌های پدافندی و موشکی، بیش از پیش ضروری به نظر می‌رسد. در بعد اقتصادی، این جنگ تحمیلی ضرورت مدیریت هوشمند و پایدار اقتصاد عمومی و تدبیر سازوکار‌های پایدار تامین کالا‌های اساسی را برجسته ساخت.

 این وضعیت، لزوم اتخاذ تدابیر فوری برای مدیریت چالش‌های اقتصادی و حمایت از معیشت مردم آسیب دیده از عوارض تهاجم دشمن را دوچندان می‌کند. به طور مثال تامین «کمک‌هزینه‌های حمایتی برای آسیب‌دیدگان» و «تضمین عدم اخلال در تامین کالا‌های استراتژیک و اساسی»، گام‌های مهمی در این راستا هستند که خوشبختانه تا کنون اقدامات خوبی در این زمینه صورت گرفته است. از منظر سیاسی و اجتماعی، این تجاوز، «انسجام ملی» و «میزان وفاق» در برابر تهدید خارجی را محک زده است. ضروری است که با آگاهی از ملاحظات رسانه‌ای، تلاش رژیم صهیونیستی برای «ایجاد تفرقه» و «تخریب روحیه عمومی» را خنثی کنیم.

در مقایسه تطبیقی با سایر منازعات منطقه‌ای خصوصا جنگ عراق در سال ۲۰۰۳ و جنگ لیبی در سا ل ۲۰۱۱، می‌توان دریافت که همواره هدف اصلی دشمن، «فلج کردن اراده مقاومت» و «وادار کردن طرف مقابل به تسلیم» بوده است. با این حال، تجربه کشورمان در جنگ تحمیلی هشت‌ساله، به ما آموخته است که با «مدیریت هوشمندانه بحران»، «استقامت ملی» و «تمرکز بر قابلیت‌های بومی»، می‌توان بر چالش‌ها فائق آمد. در شرایط کنونی نیز، تمرکز بر «ظرفیت‌های داخلی» و «اقتصاد مقاومتی» می‌تواند تاب‌آوری کشورمان را در برابر فشار‌های خارجی افزایش دهد.

فرصت‌ها، تهدید‌ها و مسیر‌های محتمل در این وضعیت، نیازمند ارزیابی دقیقی است، اما تا به امروز تهدید اصلی، همانا گسترش دامنه جنگ و ورود بازیگران جدید به میدان است که می‌تواند منجر به یک «منازعه فراگیر» در منطقه شود. فرصت‌ها نیز در «ایجاد ائتلاف‌های منطقه‌ای جدید»، «افزایش همگرایی داخلی» و «نمایاندن چهره واقعی رژیم صهیونیستی به افکار عمومی جهان» نهفته است. در این میان، مسیر‌های محتمل شامل: ۱. «ادامه تقابل محدود و مدیریت‌شده» با هدف «بازدارندگی فعال»، ۲. «تنش‌زدایی کنترل‌شده» با استفاده از «ظرفیت‌های دیپلماتیک» و ۳. «تشدید متقابل» که می‌تواند به یک «جنگ تمام‌عیار» منتهی شود. هر یک از این مسیرها، پیامد‌های خاص خود را دارد و انتخاب مسیر مناسب، نیازمند «هوشمندی راهبردی» و «ارزیابی دقیق معادلات قدرت جهانی» است!

توصیه‌های راهبردی

در مواجهه با جنگ تحمیلی رژیم صهیونیستی، پاسخ تحلیلی به مسئله اصلی این است که کشورمان باید راهبردی «بازدارندگی فعال» را در پیش گیرد. این به معنای «آمادگی کامل دفاعی» در کنار «تمرکز بر دیپلماسی فعال و هوشمندانه» است. هدف اصلی باید «جلوگیری از گسترش دامنه جنگ»، «صیانت از جان شهروندان» و «حفظ یکپارچگی ارضی و توانمندی‌های راهبردی کشورمان» باشد.

در همین راستا، چند توصیه راهبردی و سیاستی کلیدی قابل ارائه است. نخست، در حوزه دفاعی و امنیتی، «تقویت مستمر توان بازدارندگی» و «افزایش تاب‌آوری زیرساخت‌های حیاتی» در برابر حملات احتمالی، از اولویت‌های بلامنازع است. این امر شامل توسعه سامانه‌های پدافند هوایی، حفاظت از مراکز حساس و برنامه‌ریزی برای سناریو‌های اضطراری است. دوم، در بعد اقتصادی، ضروری است با «تدابیر حمایتی فوری» و «نظارت بر بازار»، از فشار بر معیشت مردم کاسته شود. مدیریت منابع، «مبارزه با احتکار» و «تضمین توزیع عادلانه کالاها»، در کنار برنامه‌ریزی برای تقویت «اقتصاد مقاومتی»، می‌تواند به پایداری اقتصادی کشورمان در شرایط بحرانی کمک کند. سوم، در عرصه دیپلماسی، «پیگیری فعال مذاکرات با طرف‌های اروپایی» با هدف «کاهش تنش» و «ایجاد فضایی برای مهار تجاوزات رژیم صهیونیستی» حیاتی است. در این مذاکرات، باید «منافع ملی کشورمان» و «حقوق مسلم هسته‌ای» به عنوان خطوط قرمز اصلی مطرح شوند. «عدم مذاکره با آمریکا مادامی که حملات رژیم صهیونیستی ادامه دارد»، موضع اصولی و درستی است که باید بر آن تاکید کرد. چهارم، در بعد رسانه‌ای و فرهنگی، لازم است با «مدیریت هوشمندانه فضای اطلاعاتی»، «مقابله با جنگ روانی دشمن» و «تقویت انسجام و همبستگی ملی»، روحیه مقاومت و امید در جامعه حفظ و تقویت شود، طبیعتاً همزمان نیز پ دستگاه‌های فرهنگی و رسانه‌ای کشور بایستی از تجربه سوء استفاده دشمن از شکاف‌ها و اختلاف نظر‌های فرهنگی و اجتماعی که در طول چند سال اخیر شدت گرفته بود درس گرفته و بیش از پیش در راستای حفظ انسجام ملی تمرین رواداری نمایند. همچنین شفافیت در اطلاع‌رسانی، پرهیز از شایعات و تمرکز بر «روایت ملی از بحران»، از ارکان اصلی این راهبرد است.

به طور کلی، آینده این جنگ تحمیلی به عوامل متعددی بستگی دارد. اما آنچه مسلم است، اراده ملت و دولت کشورمان برای «دفاع از منافع حیاتی» و «پاسخ قاطع به هرگونه تجاوز» است. این مقاومت هوشمندانه، در نهایت می‌تواند رژیم صهیونیستی را از ادامه ماجراجویی‌هایش بازدارد و مسیر را برای «صلح پایدار» و «امنیت واقعی» در منطقه هموار سازد. چشم‌انداز آینده، اگرچه با چالش‌هایی همراه است، اما با «تدبیر و استقامت»، می‌توان از این برهه تاریخی عبور کرد و افق‌های روشن‌تری را برای کشورمان رقم زد.

 انتهای پیام/

نظر شما
پیشنهاد سردبیر
قیمت و خرید طلای آب شده
بانک صادرات
بلیط هواپیما
دندونت
قیمت و خرید طلای آب شده
بانک صادرات
بلیط هواپیما
دندونت
قیمت و خرید طلای آب شده
بانک صادرات
بلیط هواپیما
دندونت