
بیایید با هم سفری به عمق این آیه کنیم تا پیام گرانبهای خداوند، که تا روز قیامت برای همه انسانها نهفته است، مورد بررسی قرار گیرد؛ بهویژه در این روزگار که فساد و گمراهی سراسر زمین را فرا گرفته است.
آیهی مذکور چنین است:
> «وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ» (هود، ۱۱۸)
«اگر پروردگارت میخواست، همه مردم را به اجبار یک امت واحد و دارای یک عقیده حق قرار میداد، اما آنان همچنان اختلاف میورزند.»
نکتۀ اساسی در تفسیر این آیه این است که رحمت خاص خداوند شامل کسانی است که با پیروی از راه اهل بیت (علیهمالسلام) در مسیر هدایت قرار گرفتهاند؛ زیرا آنان با درک درست و بینش الهی از آزمون اختلاف به سلامت عبور میکنند و وحدت واقعی را در دل اختلافات مییابند.
بنابراین، اختلاف نه تنها نقص و کاستی نیست، بلکه نعمتی الهی است که انسان را به سوی رشد و کمال هدایت میکند و آزمون بزرگ پروردگار برای شناخت حقیقت و انتخاب راه درست است. این اختلافها زمینهساز رشد معنوی و فکری انسانهاست و آنان را به سوی شناخت بهتر و کمال سوق میدهد. این آیه نشاندهنده احترام خداوند به اختیار انسانها و برنامهریزی دقیق او برای آزمون و تربیت بشریت است.
در روز عاشورا، دو گروه در برابر یکدیگر ایستاده بودند؛ هر دو از امت پیامبر، هر دو آشنا با قرآن، و هر دو مدعی حق اما حقیقت در میان آنان چه جایگاهی داشت؟ یکی گروه اندکی بود که با بصیرت، هدایت، و وفاداری به نفس واحدهی الهی، در گرد امام حسین علیهالسلام حلقه زده بودند؛ و دیگری، اکثریتی گرفتار در غبار تفرقه، دنیاطلبی و جهالت، که مصداق روشن «وَلَا یَزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ» بودند. اینان محصول همان اختلافی بودند که خداوند در آیه فرموده، اما نه کسانی که رحمت خاص الهی شامل حالشان شده باشد؛ چراکه از مسیر هدایت روی برگرداندند و در آزمون اختلاف، به جای رشد، به سقوط گرفتار آمدند. کوفیان و سپاه یزید نماد انتخاب نادرست در دل یک فرصت الهی بودند. اینگونه عاشورا، تجلی عینی این آیه شد: تمایز میان آنکه از دل اختلاف به وحدت حقیقی میرسد و آنکه در اختلاف میماند و به باطل غلتید.
برای درک بهتر «نفس واحده»، رجوع به آیات قرآن عزیز امری لازم و حیاتی است؛ زیرا قرآن نه تنها منبع اصلی شناخت حقیقت وجود انسان است، بلکه ما را به فهم صواب راهنمایی میکند. آیه ۶ سوره زمر میفرماید:
«خداوند شما را از نفس واحده آفرید و سپس جفتش را قرار داد…»
این آیه بیانگر اصل مشترک و وحدت ذاتی انسانهاست و نشان میدهد همه انسانها از حقیقت واحد و یگانهای سرچشمه گرفتهاند. نفس واحدهی الهی، جوهره ناب و یکتایی است که خداوند در عمق جان انسانها نهاده است؛ حقیقتی پاک و بیهمتا که همچون شعلهای از ذات بیکران حق، انسان را به سوی وحدت و کمال فرا میخواند؛ وحدتی که از دل اختلافها عبور میکند و به اتحاد معنوی و فطری میرسد.
برای فهم عمیقتر نفس واحده، تنها بازگشت به این آیات کافی نیست، بلکه باید تأمل کنیم که چگونه این حقیقت در زندگی انسانها تجلی مییابد. در این راستا، قیام امام حسین (علیهالسلام) به عنوان نمونهای بارز و زنده از نفس واحده الهی قابل بررسی است. ایشان تجسم کامل این حقیقت پاک بود؛ انسانی که جان خود را فدای حفظ وحدت الهی کرد. ایشان نه برای منافع دنیوی، بلکه برای پاسداری از آن وحدت حقیقی قیام نمود؛ وحدتی که باید در بطن نفسها جاری باشد و نه صرفاً ظاهری و صوری.
قیام عاشورا نمادی است از نفی ظلم و انحراف از نفس واحده الهی. حسین (ع) با خون پاک خود پیام روشنی به جهان فرستاد که وحدت واقعی تنها در پیروی از حق و عدالت ممکن است و هر انحراف از این مسیر به اختلاف و سقوط منجر میشود. و دفاع از نفس واحده الهی نه فقط وظیفه فردی، بلکه مسئولیتی جهانی و ابدی است. تا زمانی که انسانها به این حقیقت روحانی و سرچشمه مشترک خود بازنگردند، اختلاف و تباهی ادامه خواهد داشت.
حال پرسش این است که «نفس مطمئنه» و «نفس واحده» چه نسبتی با هم دارند و چگونه این دو مفهوم در فهم عمیقتر حقیقت وجود انسان مرتبط هستند؟
در قرآن کریم، دو آیه برجسته به مفهوم «نفس مطمئنه» اشاره دارند: آیه ۶ سوره زمر و آیه ۲۷ سوره فجر. این دو آیه، هرچند در سیاقی متفاوت، اما در پیوندی عمیق با یکدیگر، تصویری کامل از انسان کامل و مسیر تعالی روحانی را ارائه میدهند. خداوند در آیه ششم سوره زمر میفرماید:
«خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ…» این بیان بر اصل توحید فطری انسانها تأکید دارد و نشان میدهد که همه انسانها از یک نفس واحدهی الهی آفریده شدهاند؛ حقیقتی پاک و یکتا که جوهره ناب وجود انسانهاست و سرچشمه همه خیرات و فضایل. نفس واحده همچون شعلهای از ذات بیکران حق، انسان را به سوی وحدت، کمال و اتحاد معنوی و فطری فرا میخواند. این نفس واحده حقیقتی یگانه و بنیادین است که در عمق جان انسانها نهاده شده و مبدأ سیر و سلوک معنوی انسان به سوی کمال و رضایت الهی است. باوجود این نفس مطمئنه اوج تکامل روحانی انسان است؛ نفسی آرام، که به رضایت کامل از خداوند رسیده و در سختترین مصائب و مشکلات نیز استوار و محکم باقی میماند. آیه ۲۷ سوره فجر خطاب به همین نفس مطمئنه است: «یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ» نفس آرام و مطمئنهای که نه تنها از خدا راضی است بلکه خدا نیز از آن خشنود است. این نفس آرام، سرشار از یقین و ایمان است که در دل طوفانها نیز به لرزه نمیافتد و راه را به سوی کمال و وحدت روشن میسازد.
ارتباط این دو مفهوم این است که نفس واحده، حقیقت اولیه و بنیادین انسان است که از آغاز خلقت با خداوند مرتبط بوده و در طول زندگی، با فراز و نشیبهای بسیار، به سوی کمال حرکت میکند. نفس مطمئنه، مرحلهای از این مسیر است که انسان به آرامش و اطمینان کامل میرسد و در نهایت در برابر اراده الهی تسلیم و راضی میشود. از این رو عاشورا، رستاخیزی باشکوه و سرنوشتساز است؛ هنگامهای که صحنهاش تجلیگاه تابناک «نفس واحده» و «نفس مطمئنه» است، که در آستان عبودیت ناب به اوج کمال میرسند. در آن روز، امت واحده، هرچند اندکشمار، با طاعتی سرشار از یقین از نفس واحده الهی در قلّه وحدت و ایمان، صورت زندهای از یگانگی انسان با خدا رقم میزند؛ و حقیقت، در هیبتی خونین و حماسهآفرین، پرده از سرّ جنود ابلیس برمیدارد و سیمای سیاه آنان را بر جهانیان نمایان میسازد. و در این تجلی امام حسین علیهالسلام جلوهای بینظیر از حقیقت «نفس مطمئنه» است؛ که بلندترین قله توکل و یقین، ایمان و آرامشی است. «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ» ندایی است برای بازگشت به سرچشمه آرامش و یقین مطلق و این حقیقت شگفتانگیز نفس مطمئنه، امام حسین (ع) است که به ما نشان داد که در مسیر حق و عدالت نباید ترسید و تسلیم شد. از این رو عاشورا، از یک حادثه تاریخی، به مکتبی جاودانه تبدیل شد که در عصر حاضر هم نفس واحدهی الهی، مشعل فروزان حقیقت و پرچم یکتایی خداوند عزیز در زمین است؛ جوهرهای پاک، اصیل و آسمانی که خداوند در نهاد انسان کامل حضرت صاحبالامر (عج) دمیده است، تا نشانهی روشنگر تمایز حق از باطل باشد.
قیام سیدالشهدا (ع)، چون مصباح هدایت و کشتی نجات بود در شب ظلمانی باطل؛ فریادی از ژرفای نفس واحده الهی که نشان داد بقا و رستگاری تنها در وفاداری به راه حق معنا میگیرد. این راه با خون حسین آغاز شد، اما پایانش با ظهور موعود (عج) رقم میخورد؛ آنگاه که پرچم حق بر بلندای زمین افراشته میشود و امت واحده در پرتو عدالت و ایمان قامت راست میکند.در این مسیر، هر گامی به دور از نفس واحده، سقوط است؛ هر انحرافی بازگشت به گرداب تفرقه و تاریکی. به یاد آورید و از خاطر مبرید، که معیار حق همینجاست چنانکه جد بزرگوارش، سیدالشهدا، در واپسین وصیت خویش فرمود: «بترس از ستم بر آنکس که یاوری جز خدا ندارد.» این، نه تنها پندی پدرانه، که شعلهای است از مشعل جاودانهی عدالت. این، صدای خون است؛ صدای حسین است که از اعماق تاریخ، ما را فرا میخواند—به یاری فرزندش، آن موعود غایب، مهدیِ قائم (عج).
در عاشورا، امت واحدهای در دل نفس واحدهی الهی تجلی یافت که با خون خویش حقیقت را از باطل جدا ساختند. و این مقدمهی ظهور حقیقتی است به نام عدالت جهانی قائم آل محمد (عج)، تا در مسیر وحدت حقیقی گام برداریم و از نفس واحدهی الهی به سوی نفس مطمئنه حرکت کنیم.
اکنون، که صدای گامهای ظهور نزدیک میشود، باید بیدار بود و مهیا. چرا که چون حضرت حجت قیام کنند، دیگر حجت بر همه تمام است؛ و آنگاه، نه بهانهای میماند و نه بازگشتی برای آنکس که راه باطل را برگزیده است.
لیلا اسدی
وکیل پایه یک دادگستری