چالشهای نشست سران آمریکا و روسیه از نگاه رسانه اماراتی
عماد حسینی - دکتر خلیل حسین رئیس بخش روابط بینالملل و دیپلماسی دانشگاه لبنان در مقالهای که در آستانه دیدار رهبران دو کشور به رشته تحریر در آورده معتقد است این نشست بر خلاف بسیاری از دیدارهای پیشین در شرایطی متفاوت برگزار میشود و بر این باور است که در فضایی نامطلوب برای مسکو چه از منظر شرایط میدانی جنگ در اوکریان و چه از منظر تحولات خاورمیانه برگزار میشود.
متن این مقاله در پی میآید:
روابط ایالات متحده و روسیه، پارادوکسی پیچیده است که به عوامل بیشماری گره خورده و در اغلب موارد نیازمند پیگیریهای دقیق است؛ چرا که پیامدهای آن بر مسائل بینالمللی و منطقهای تأثیرگذار است و معمولاً هر دو کشور در آن تصمیمی روشن دارند. امروز این رابطه بیش از هر زمان دیگری حساس و شکننده به نظر میرسد، بهویژه به دلیل تأثیرات عمیق بحران اوکراین بر ماهیت این رابطه و شیوه برخورد با مسائل مرتبط.
این روابط، بهشدت وابسته به ویژگیهای شخصیتی روسای جمهور دو کشور و سبک مواجهه آنان با موضوعات جهانی است؛ بهخصوص در دوره حاضر که روسیه به رهبری ولادیمیر پوتین و آمریکا با ریاستجمهوری دونالد ترامپ اداره میشود. شگفتانگیزتر آنکه شایعاتی از وجود روابط نزدیک میان این دو آن هم اگر در قالبهایی پنهان و دور از چشم عموم، شنیده میشود، هرچند که بارها و در سطوح عالی شاهد بروز تنش میان دو کشور بودهایم.
آخرین نمونه از این تنشها، دستور ترامپ برای اعزام دو زیردریایی هستهای به نزدیکی مرزهای روسیه بهعنوان هشداری آشکار به مسکو، در واکنش به اظهارات دیمیتری مدودف، رئیسجمهور پیشین روسیه بود؛ که رخدادی کمسابقه در تعاملات میان قدرتهای بزرگ هستهای تفسیر شد.
در چنین فضای فشرده و پرتنشی، تلاشها برای مهیاسازی شرایط برگزاری یک نشست سران آمریکا و روسیه شدت یافته است؛ تلاشی برای کاستن از تنشهای فزاینده و یافتن راهحلهایی برای پیچیدهترین بحرانهای جهان، یعنی بحران اوکراین که نه تنها افکار عمومی جهان را به خود مشغول کرده، بلکه آثار گستردهای حتی بر اتحادیه اروپا بر جای گذاشته است. امیدها اکنون به نشست آلاسکا در میانه ماه اوت بسته شده است؛ نشستی که انتظار میرود مسیری تازه برای حل بحران اوکراین و محدود ساختن پیامدهای منطقهای و جهانی آن بگشاید. در این راستا، تماسهایی میان آمریکا و اروپا برای جلب مشارکت سایر طرفها صورت گرفته و حتی رئیسجمهور اوکراین نیز در تلاش برای حضور در این نشست بوده است.
این نشست، برخلاف بسیاری از دیدارهای پیشین، در شرایطی متفاوت برگزار میشود: نخستین دیدار در دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ و در فضایی نامطلوب برای مسکو؛ چه از منظر واقعیات جنگ روسیه و اوکراین، و چه از منظر تحولات خاورمیانه، بهویژه بحران سوریه و تبعات سنگین آن بر جایگاه و توان روسیه در تحقق خواستههایش یا دستکم طرح آنها در عرصه بینالمللی برگزار میشود.
ایالات متحده، چه بهطور مستقیم و چه از مسیر ناتو، سطح مداخله خود در بحران اوکراین را بالا برده و در مقاطعی موفق به مهار پیشروی قدرت روسیه شده است؛ حتی ضربات سنگینی به درون ساختار روسیه وارد آمده است. در سوی دیگر، فروپاشی نظام سوریه پیامدهای مهمی بر حضور منطقهای روسیه داشته؛ حضوری که پایگاههای دریایی در سواحل سوریه را بهمثابه «ریه تنفسی» این کشور در سطح جهانی و ضامن آرزوی دیرینهاش برای دسترسی به آبهای گرم میداند.
با این اوصاف، بهنظر میرسد مسکو تنها در صورتی قادر به تحمیل دیدگاههایش در نشست خواهد بود که پیشنهادهای مبادلهای جذاب برای طرفهای درگیر، بهویژه اوکراین، مطرح کند.
در این میان، زمزمههایی از طرح الحاق مناطقی که روسیه در نبردهای اخیر تصرف کرده، علاوه بر شبهجزیره کریمه که در سال ۲۰۱۴ به روسیه ملحق شد، شنیده میشود؛ پیشنهادی که با مخالفت قاطع ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، و تعبیر آن به «طرحی ضد صلح» روبهرو شده است.
در جبههای دیگر، رقابتی آشکار بر سر منابع قطب شمال در جریان است؛ رقابتی که روسیه و آمریکا از اصلیترین طرفهای آن بهشمار میروند و نزاعهایی نیز میان واشنگتن و برخی دیگر از کشورهای ساحلی آن مانند کانادا و چند کشور اسکاندیناوی شکل گرفته است. گمان میرود مسکو در نشست آلاسکا مواضعی مشخص در مورد قطب شمال و منابع آن ارائه دهد؛ موضوعی که آمریکا نیز علاقهمندی خود را به آن پنهان نکرده است. بدین ترتیب، بُعد اقتصادی نشست، دریچهای برای مذاکرات آینده میان مسکو و واشنگتن—همراه با سایر اعضای شورای قطب شمال—خواهد گشود.
با توجه به سوابق دیدارهای پیشین، این نشست میتواند گره گشای مسائل حیاتی باشد که هر دو طرف در پی یافتن راهحلی برای آن هستند؛ بهویژه موضوعاتی که تغییرات راهبردی دوباره بر میز مذاکره نهاده است؛ از منابع قطب شمال گرفته تا تحریمهای اقتصادی علیه روسیه که بخش قابل توجهی از توان و ظرفیت این کشور را فرسوده است.
در رأس دغدغههای روسیه، آنچه مسکو «تهدید علیه امنیت ملی و راهبردی» خود میداند، قرار دارد؛ تهدیدی که به باور روسیه از سوی ناتو و در بستر بحران اوکراین شکل گرفته است. بیشک این مسئله، در کنار سایر موضوعات، از اصلیترین محورهای گفتوگو خواهد بود.
در جمعبندی باید گفت: شرایط حساس پیرامون نشست آلاسکا، هر دو کشور را ناگزیر خواهد ساخت تا زمینهای برای نزدیک شدن دیدگاهها فراهم آورند؛ زمینهای که حتی طرفهای دیگر—با هدف جلوگیری از خدشه به منافعشان—میکوشند در نتایج آن اثرگذار باشند. چنین نشستهایی معمولاً فرصتی برای پایهگذاری راهحلهای پایدار برای بحرانهای انباشتهای است که سالها انرژی و زمان طرفین را فرسوده، بیآنکه به راهحل مقبولی رسیده باشد.
در نهایت، درگیری مستقیم روسیه در بحران اوکراین از یک سو و ورود مستقیم آمریکا و ناتو از سوی دیگر، جهان را در برابر وضعیتی خطرناک قرار داده است؛ وضعیتی که در گذشته و در شرایط مشابه، بارها شعلهورکننده بحرانها و جنگهای بزرگی بوده که بشریت را در برابر چالشهایی بیپایان قرار داده است.
انتهای پیام/



