حیدو هدایتی: زبان جنوبی را همچون موسیقی روی صحنه تئاتر می‌نوازم/ موسیقی باید در متن زمانه حرکت کند نه خارج از آن

|
۱۴۰۴/۰۶/۱۶
|
۱۰:۱۲:۴۳
| کد خبر: ۲۲۵۴۳۹۶
حیدو هدایتی: زبان جنوبی را همچون موسیقی روی صحنه تئاتر می‌نوازم/ موسیقی باید در متن زمانه حرکت کند نه خارج از آن
برنا- گروه فرهنگ و هنر؛ حیدو هدایتی، بازیگر، خواننده و آهنگساز نمایش «بی‌خوابی مردمان نجیب» گفت: زبان جنوبی تنها ابزار گفتار نیست و آن را همچون موسیقی روی صحنه تئاتر می‌نوازم.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛تبسم کشاورز- نمایش «بی‌خوابی مردمان نجیب» به کارگردانی سام موسایی تجربه‌ای است که در مرز تئاتر و موسیقی حرکت می‌کند؛ جایی که صدا، تصویر و بدن در یک روایت مشترک تنیده می‌شوند. در دل این تجربه، حیدو هدایتی نه تنها آهنگساز که خواننده و بازیگر نیز هست و حضوری چند وجهی بر صحنه دارد. 

به همین بهانه با او به گفت‌و‌گو نشستیم و درباره چالش‌های زیستن در چند نقش همزمان، نقش شروه به‌عنوان راوی دوم، پیوند موسیقی جنوب با مضامینی، چون مهاجرت و جدایی، تاثیر اشعار فایز دشتی و همچنین نسبت زبان جنوبی با موسیقی صحنه پرداختیم. 

در ادامه گفت‌وگوی خبرگزاری برنا با حیدو هدایتی را می‌خوانید.

‌نمایش «بی‌خوابی مردمان نجیب» برایم زیستن همزمان در چند مدیوم بود

برنا: در نمایش «بی‌خوابی مردمان نجیب» شما آهنگساز، خواننده و بازیگر هستید. این ورود همه‌جانبه به تئاتر چگونه تجربه‌ای برای شما بود و چه چالش‌هایی را برایتان به همراه داشته است؟

هدایتی: این تجربه از مرز اجرا عبور کرد و به نوعی، به زیستن همزمان در چند مدیوم تبدیل شد. ترکیبِ ساخت موسیقی، آواز و بازی باعث شد که تصمیم‌های صوتی و تصمیم‌های بدنی، یکدیگر را شکل دهند. میزانسن‌ها روی ریتم اثر گذاشتند و ریتم‌ها مسیر بازی را تغییر دادند. نتیجه، یک زبان واحد بود که در آن صدا، بدن و تصویر از هم جدا فکر نمی‌کردند.

البته چالش‌های عملی مانند حفظ تنفس و استقامت صوتی در شرایط تحرک، هماهنگی با نشانه‌های نور و صحنه، مدیریت این‌ایر و مانیتورینگ زنده و مهم‌تر از همه تغییر تمرکز بین «سماع صوتی» و «حضور بدنی» در لحظه و... کم نبود که راه‌حلش تمرین‌های طولانی، ساده‌سازی چیدمان‌های هارمونیک، طراحی فضا‌های تنفسی داخل موسیقی و انتخاب میزانسن‌هایی بود که اجازه می‌دادند صدادهی شفاف بماند. در نهایت، همگرایی سه نقش بر یک جمله واحد بنا شد. موسیقی نه صرفا پس‌زمینه و تزئین بلکه دو لبه یک روایت بود.

از شروه به‌عنوان راوی دوم استفاده می‌کنم

برنا: آیا استفاده از فرم‌هایی مثل شروه باعث شده موسیقی نقش روایتگرانه‌تری در نمایش ایفا کند؟

هدایتی: شروه به‌خودی خود حامل روایت است. آوازِ جمعیِ شکیبایی و دلتنگی که بر فواصل و تحریر‌های خاص استوار می‌شود. وقتی این زبان وارد صحنه شد، لایه‌ای از گفت‌و‌گو بی‌نیاز از توضیح شکل گرفت. مخاطب پیش از آن‌که معنا را بفهمد حالت را تجربه می‌کرد. در ساختار اثر، شروه نقش «راوی دوم» را برعهده گرفت. جایی که کلام سکوت می‌کند، کشش یک نت طولانی یا فرود ملودی، موقعیت را تعریف می‌کرد. همین ویژگی اجازه داد برخی نقاط روایی به‌جای توصیف، فهمانده شوند. در حقیقت برای پرهیز از نوستالژی صرف، بافت‌های الکترونیک مینیمال را بدون آنکه ریشه‌ها کمرنگ شوند، کنار شروه نشاندیم تا سوگواری بومی به زبانی معاصر ترجمه شود.

مضامین جهانی را با لهجه و موسیقی محلی بیان می‌کنم

برنا: این نمایش بر نقش طوفان، سکوت اسکله، مهاجرت، خاک و جدایی و… تاکید دارد. شما به‌عنوان خواننده‌ای که موسیقی‌اش با ریشه‌های بومی و جنوبی پیوند دارد، چطور توانستید این مضامین جهانی را با لهجه و موسیقی محلی بیان کنید؟

هدایتی: اصل کار بر یک باور ساده بنا شد. روایت هرچه محلی‌تر باشد، جهانی‌تر شنیده می‌شود. لهجه جنوبی و ریتم‌های بومی نه تزئین که حافظه زیسته‌اند؛ بنابراین به‌جای بازنماییِ فولکلور سعی شد ترجمه حسی شکل بگیرد. سکوت اسکله با سکوت موسیقایی طولانی، طوفان با انفجار کنترل‌شده بافت‌های بم و مهاجرت با موتیف‌هایی که مدام از خانه اصلی دور می‌شوند، ساخته شد.

از سوی دیگر، سرعت جملات و مکث‌ها با گام قدم‌های بندر تنظیم شد؛ همان ریتمی که ناخودآگاه در گفتار جنوبی حضور دارد. این انتخاب‌ها کمک کرد مفاهیم عام انتظار، دل‌کندن، امید بازگشت برای مخاطبی که هرگز اسکله را ندیده نیز قابل لمس باشد.

جزئیات زیست جنوب را به زبان مشترک تبدیل می‌کنم

برنا: شما این پروژه را برخاسته از زندگی روزمره جنوب ایران معرفی کرده‌اید. به نظر شما مخاطب عمومی تا چه حد می‌تواند با این روایت همذات‌پنداری کند؟

هدایتی: زندگی روزمره جنوب سرشار از استعاره‌های ملموس است. نمک روی پوست، آفتاب گزنده، بوی جلبک، چوب خیسِ اسکله. وقتی روایت بر این جزئیاتِ صادق بنا شود، جغرافیا از مرز به پل تبدیل می‌شود. مخاطب ممکن است اقلیم را نشناسد، اما فقدان، دلبستگی و امید را از درون تجربه کرده است. در واکنش‌های مخاطبان در شهر‌ها و سنین مختلف غالبا همین اتفاق رخ می‌دهد. به‌جای پرسش درباره «کجاست»، گفت‌و‌گو درباره «چه حسی داشت» شکل می‌گیرد. هنر در بهترین حالت تفاوت‌ها را حذف نمی‌کند و آنها را به زبان مشترک بدل می‌سازد.

برخی ایده‌ها در قاب کنسرت جا تنگ می‌کنند

برنا: چرا تصمیم گرفتید این نمایش را از فرم کنسرت صرف بیرون ببرید و یک تجربه دراماتیک موسیقایی و نمایشی خلق کنید؟

هدایتی: برخی ایده‌ها در قاب کنسرت جا تنگ می‌کنند. دراماتورژی صحنه، امکان داد که موسیقی دیده شود. نور و سکوت به اندازه سازها، حامل معنا شدند. بافت‌های الکترونیک به‌جای پرکردن فضا، میدان برای بازی و تصویر ساختند. موتیف‌ها مانند نشانه‌های صحنه‌ای برمی‌گشتند و هر بار معنایی تازه می‌آوردند. از منظر ساختار، قطعات به جای ترتیب آلبومی با منطق روایی چیده شد. پیش‌درآمد‌ها کوتاه‌تر، کلام‌ها موجزتر و گذر‌ها مبتنی بر وضعیت شخصیت‌ها شد. نتیجه تجربه‌ای بود که در آن حرکت، تصویر و صدا یک جمله مشترک می‌ساختند. نه موسیقی «با» نمایش، بلکه موسیقی «به‌مثابه» نمایش.

سام موسایی متن را مثل پارتیتور می‌شنود

برنا: کارگردانی سام موسایی و همبازی شدن با او چه تاثیری در روند بازی و اجرای موسیقایی شما داشت؟

هدایتی: سام موسایی از معدود کارگردان و نویسندگانی است که متن را مثل پارتیتور می‌شنود و صحنه را مانند ارکستر می‌چیند. نگاه دقیق و جسورش مرز ریتم و میزانسن را جابه‌جا کرد. سکوت در کار او ماده فعال درام است. به اتکای همین فهم، موسیقی از تزئین به موتور و بازی به جمله‌بندی موسیقایی تبدیل شد. با اعتماد به بداهه کنترل‌شده اجرا هر شب در عین وفاداری به استخوان‌بندی اثر، تنفسی زنده و یگانه پیدا کرد.

زبان جنوبی را همچون موسیقی روی صحنه می‌نوازم

برنا: زبان جنوبی بخش مهمی از هویت این نمایش است. آیا فکر می‌کنید زبان می‌تواند در تئاتر همان‌قدر موسیقایی عمل کند که در ترانه‌های شما عمل کرده است؟

هدایتی: زبان جنوبی مترونومی پنهان در خود دارد. کششِ واکه‌ها، فرودِ واژه‌ها و مکث‌های میان‌کلمه‌ای، به‌طور طبیعی موسیقایی‌اند. روی صحنه، این ویژگی تنها ابزار ارتباط نیست بلکه بخشی از ارکستراسیون اجرایی است. با تنظیم آرتیکولاسیون و شدت‌وری صدا، گفتار و موسیقی در یک بستر شنیداری ادغام شدند. در کل جمله‌های کوتاه با ضرب مشخص اجرا شدند تا موسیقی نهفته زبان، فرصت شنیده شدن بیابد. نتیجه آن بود که دیالوگ‌ها حتی در سکوت، ریتم را پیش می‌بردند.

اشعار فایز دشتی نجابت و رنج جنوب را هم‌زمان بازتاب می‌دهد

برنا: آهنگ‌هایی که در این نمایش می‌خوانید ساخته خودتان است و اگر اشتباه نکنم از اشعار فایز دشتی بهره گرفته‌اید… چرا فایز و شعر‌های او را انتخاب کردید و چه ارتباطی میان شعر او و قصه نمایش می‌بینید؟ کمی درباره آهنگ‌ها و اشعار بیشتر توضیح دهید…

هدایتی: فایز دشتی آیینه‌ای است که نجابت و رنج جنوب را هم‌زمان بازتاب می‌دهد. زبانش زمینی و معطوف به زیست واقعی است، اما افقی انسانی و جهان‌شمول دارد. نسبت شعر او با قصه در دو نقطه روشن شد: «هجرت/جدایی» و «امید/پایداری». وقتی قصه به این دو محور رسید، زبانِ فایز بی‌واسطه‌ترین راه برای تماس با قلب مخاطب بود.

در آهنگسازی، وزن گفتاری شعر حفظ شد تا موسیقی بر آن سوار شود نه برعکس. ملودی‌ها با حداقل زینت و بر بستر بافت‌های الکترونیک شفاف شکل گرفتند تا کلمه نفس بکشد و تحریر ادامه کلام باشد نه پوشش آن. این انتخاب‌ها به شعر اجازه داد بدون از دست‌دادن هویت در زبان صوتی امروز شنیده شود.

اصالت موسیقی جنوبی را در دل بافت‌های الکترونیک حفظ می‌کنم

برنا: شما سال‌هاست با موسیقی جنوبی شناخته می‌شوید. آیا برای این نمایش در موسیقی‌تان تغییری ایجاد کردید یا همان اصالت و ریتم‌های بومی را حفظ کردید؟

هدایتی: اصالت در این کار نقش قطب‌نما داشت نه ترمز. هسته صوتی اثر، الکترونیک طراحی شد. پالس‌های کمینه در لایه بم، طیف‌های پهن برای تداعی باد و دریا و سکوت‌های هدفمند برای شنیدن «سکونِ اسکله». هم‌زمان ملودی‌ها با حال‌وهوای جنوب نوشته شدند. فواصل و تحریر‌هایی که شنونده را به خاطره آواز‌های بومی پیوند می‌دهد.

در ریتم به‌جای نقل مستقیم آیین‌ها از حس و منطق آنها الهام گرفته شد. گاه الگو‌هایی نزدیک به حسِ دمام یا نی‌انبان به صورت انتزاعی و در خدمت روایت شنیده می‌شود. به این ترتیب، ارائه تازه شد و هویت دست‌نخورده ماند.

رونمایی از آلبوم جدید «تذکره و شب» 

برنا: به زودی کنسرتی در کاخ نیاوران دارید از این اجرا و برنامه‌های پیش رو بگویید… 

هدایتی: کنسرت کاخ نیاوران مسیری مستقل از نمایش است. در این اجرا رونمایی از آلبوم تازه با نام «تذکره و شب» در نظر است. در کنار قطعات شناخته‌شده «تیریشکو» بخش‌هایی از آلبوم جدید نیز اجرا خواهد شد تا جهان صوتی تازه معرفی شود. امتدادی از پیوند الکترونیک با ملودی‌های جنوبی، اما خارج از متن نمایشی. در برنامه‌های آتی، تدارک تورِ کانادا و چند شهر اروپا دنبال می‌شود. با این حال زمان‌بندی و شکل اجرا‌ها به شرایط اجتماعی و وضعیت سیاسی کشور وابسته است. موسیقی بهتر است در متن زمانه حرکت کند نه بیرون از آن.

برنا: آیا باز هم حیدو هدایتی در تئاتر فعالیت خواهید داشت؟ اگر پیشنهاد بازی در آثار سینمایی، نمایش خانگی و… داشته باشید می‌پذیرید؟

هدایتی: در مورد ادامه فعالیت در تئاتر و پیشنهاد‌های سینمایی نمایش خانگی نیز ملاک روشن است. هم‌سویی با هویت هنری و صداقت روایت برایم اهمیت دارد. هر جا امکان گفت‌وگوی انسانی و اثرگذاری صادقانه فراهم باشد، استقبال می‌کنم.

 

عکس از رضا جاویدی

انتهای پیام/

نظر شما
پیشنهاد سردبیر
قیمت و خرید طلای آب شده
بانک صادرات
بلیط هواپیما
دندونت
قیمت و خرید طلای آب شده
بانک صادرات
بلیط هواپیما
دندونت
قیمت و خرید طلای آب شده
بانک صادرات
بلیط هواپیما
دندونت