اصلاح ساختار انرژی به ضرورتی اجتنابناپذیر تبدیل شده است
سید محمد صادق الحسینی، اقتصاددان با بیان اینکه ناترازی انرژی اکنون به یک ابرچالش بزرگ بدل شده است، گفت: این وضعیت سبب گردیده تا ما نهتنها مزیت استراتژیک خود برای وابسته کردن سایر کشورها بهویژه از طریق صادرات گاز را از دست بدهیم، بلکه از درآمدهای ارزی حیاتی ناشی از آن نیز محروم شویم؛ این فقدان منابع، عملاً امکان بازپرداخت یارانههای مناسب، چه نقدی و چه غیرنقدی، را از دولت سلب کرده است.
صادقالحسینی با اشاره به بنبست سیاستهای غیرقیمتی و پایان حق انتخاب گفت: وضعیت انرژی ایران به جایی رسیده که دیگر با سیاستگذاری در این حوزه مواجه نیستیم، چون وقتی میتوانید سیاستگذاری کنید که انتخاب داشته باشید؛ الان شرایط انرژی کشور به نحوی است که ما انتخاب نداریم.
وی افزود: امسال تقریبا 110 روز یا برق نداشتهایم یا گاز؛ ایران بهشت سیاستهای غیرقیمتیشده و تنها گزینهای که الان روبهروی ماست، فقط و فقط گزینه تغییرات قیمتی در تمام حاملها است و این انتخاب نیست، بلکه یک اجبار سیاستی است.
صادقالحسینی ریشه ناترازی را سرکوب قیمت و فریب بهینهسازی دولتی دانست و گفت: در علم اقتصاد چیزی به نام ناترازی نداریم؛ اگر از ناترازی میگوییم به این معناست که قیمت بهنحوی دستکاری شده است.
وی افزود: شکاف بین عرضه و تقاضا، با افزایش تولید، افزایش سرمایهگذاری یا بهینهسازی پر نمیشود، بهینهسازی فقط جایی معنی دارد که قیمتها واقعی است.
صادقالحسینی با بیان اینکه "بهینهسازی دولتی، غیر از کلاه گذاشتن سر مردم و غیر از گروگانگرفتن آینده اقتصاد انرژی در کشور چیز دیگری نیست"، گفت: در سه سال گذشته، 12 میلیارد دلار سوخت وارد کردهایم؛ این به آن معنا است که 127 میلیارد دلاری که میتوانستیم صادر کنیم، صادر نکردیم، بلکه رایگان پخش کردیم و بخشی از تورم 50 درصد، ناشی از کسری بودجه ارزی ناشی از واردات سوخت است.
وی افزود: اگر کل این 127 میلیارد دلار را به صورت مستقیم به خود مردم میدادیم، حتماً دیگر فقر مطلق در ایران نداشتیم.
این اقتصاددان با بیان اینکه باید به تأثیر مخرب این بحران بر دیپلماسی و بودجه توجه کرد، گفت: قیمتگذاری غلط انرژی و ناترازی حاصل از آن، به دیپلماسی اقتصادی ما لطمهای جدی وارد کرده و امکان فقرزدایی را از سیاستگذار گرفته است؛ این بحران با ایجاد کسری بودجه مزمن، تراز پرداختهای کشور را برهم زده و نتیجه ملموس آن، قطعی برق در تابستان و کمبود گاز در زمستان است.
الحسینی با هشداری صریح نسبت به وضعیت سال آینده اعلام کرد: وضعیت بحرانی انرژی در ایران به نقطهای غیرقابل بازگشت رسیده است؛ در سال جاری، حدود 35 درصد از کشور با قطعی برق و گاز مواجه بودند؛ اما برآوردها نشان میدهد با ادامه روند فعلی، این آمار در سال آینده احتمالاً به 60 تا 70 درصد خواهد رسید که به معنای فلج شدن بخش عظیمی از زندگی و صنعت کشور است.
وی افزود: دولت ایران سالانه حدود 127 میلیارد دلار یارانه انرژی به صورت غیررسمی پرداخت میکند؛ این رقم در بودجه رسمی ثبت نمیشود اما اثرات ویرانگر آن در کسری بودجه و تورم کاملاً هویداست.
صادقالحسینی با بیان اینکه "اگر این یارانه پنهان 127 میلیارد دلاری را شفاف کرده و در بودجه رسمی ثبت کنیم، نسبت بودجه دولت به تولید ناخالص داخلی (GDP) به 60 درصد میرسد"، گفت: این یعنی ما دولتی با حجم مشابه کشورهای رفاهی پیشرفته مثل سوئد و دانمارک داریم، اما با کارایی بسیار پایین که منابعش را صرف آلودگی هوا و هدررفت انرژی میکند.
وی ادامه داد: اگر بخواهیم اصلاح قیمت را به صورت تدریجی انجام دهیم، 27 سال طول میکشد تا قیمتها واقعی شود و باید 27 شوک به قیمتها بدهیم؛ بنابراین، تدریج و بهینهسازی راهحل نیست؛ راهحل فقط قیمت است که باید یکباره صورت بگیرد. راه حلی جز قیمت برای انرژی متصور نیست و این یک انتخاب نیست، بلکه یک اجبار است.
انتهای پیام/




