احمد خرم، وزیر راه دولت اصلاحات در رابطه با جوان باوری و استفاده از جوانان و عدم اعتماد به جوانان در کشور به خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری برنا گفت: متاسفانه دچار یک توهم شده ایم اینکه اگر کار به جوانان سپرده شود شکست می خوریم و به دلیل بی تجربگی کار زمین می ماند و این یک توهم بیشتر نیست. ما حتی از پیامبر اکرم(ص) داریم در سخنانشان فرموده اند من وصیت می کنم شما را به اینکه جوانان را تحویل بگیرید و کار را به دست جوانان بسپرید، ما با این توهممان حتی کلام پیامبر اکرم(ص) را نیز نادیده گرفتیم.
خرم ادامه داد: مگر ما اول انقلاب مسن بودیم؟!! با انقلابمان یک نظام نوپا که تازه استقرار پیدا کرده بود را اداره کردیم، بعضی از مدیران در حد استاندار و حتی وزیر یک مکاتبه اداری بلد نبودند بکنند ، نامه بلد نبودند بنویسند، یک کلام از بودجه ریزی سرشان نمی شد، یک کلام حقوقی بلد نبودند همه را تجربه کردند. در مملکت نیز به روی خارجی ها (تا دانش تکنولوژی به کشور وارد شود) بسته بود و نمی شد از بیرون دانش و تکنولوژیمان را به روز کنیم ولی بالاخره با تجربه کردن و با استفاده از دانش و تجربه کسانی که در سیستم اداری کشور قبل از انقلاب کار می کردند توانستیم خودمان را جا بندازیم.
وزیر سابق راه افزود: یکی از افراد مارکسیست در دانشگاه ما می گفت شما مملکت داری بلد نیستید و شش ماه دیگر زمین می خورید شش ماه بعد من از او پرسیدم پس چه شد؟ گفت یک ساله دیگر کارتان تمام است بعد از دو سال من دوباره او را دیدم گفتم این هم دو سال، گفت شما حکومت داری بلد نیستید ولی رویتان زیاد است و محکم چسبیدید به حاکمیت من این سماجت را به شما تبریک می گویم و این سماجت باعث موفقیت شما می شود.
وی اضافه کرد: من آن موقع بیست و شش سالم بود، در سن سی سالگی دبیر شورای انقلاب فرهنگی بودم، در سن سی و هفت سالگی استاندار شدم قبل از آن در سه استان معاون استاندار بودم. همه این ها نشان می دهد اگر به جوانان مملکت اعتماد کنند به نتیجه مثبت می رسند. ما خودمان را فراموش کردیم که با چه اطلاعات ناقصی آمدیم حکومت را به دست گرفتیم.
خرم تصریح کرد: مهمتر از همه این توهم است که اگر کار را به دست جوانان بسپاریم چون تجربه ندارند کار لطمه می بینید و این لطمه مستقیماً به نظام وارد می شود و حاکمیت تضعیف خواهد شد.
وزیر راه دولت اصلاحات در رابطه با آماده سازی جوانان برای به دست گرفتن مدیریت کشور گفت: برای اینکه جوانان آماده شوند و به یک ظرفیت و یک پتانسیل عملی تبدیل شوند لازم به آموزش و مهارت آموزی در زندگی دارند. حکومت را بدون دانش و مهارت آموزی نمی شود اداره کرداگر به این مسائل دقت نشود سرنوشت حکومت به حکومت هایی که منقرض شدند تبدیل می شود.
خرم افزود: یکی از مسائلی که به پایداری نظام ها و حاکمیت ها کمک می کند همین آموزش و مهارت آموزی است. حکومتداری و کشورداری باید در معرض مدیریت ها، در معرض مسائل اجرایی، فنی، اداری، مالی، حقوقی قرار بگیرند.
احمد خرم اظهار کرد: مسائل اداری، مسائل حقوقی ، مسائل فنی ، مسائل اجرایی و مسایل مالی. جوانان ما باید در این زمینه ها مهارت هایی را داشته باشند در آموزش قبل از خدمت باید سوار بر دانش و مهارتهای پنجگانه شود. اگر نظام و حاکمیت برای این قضیه برنامه ریزی نکند دچار رخوت و سستی می شود، جوان دچار آنتروپی می شود دچار میرایی می شود. یواش یواش توانش کم می شود تا مزمهل شود.
وی ادامه داد: ما بعد از سه دهه متوجه شدیم که یک درصد قابل ملاحظه ای از افراد جامعه را جوانان تشکیل می دهند و این جوانان به بازار کار و فعالیت اقتصادی و فعالیت سیاسی آمده اند ، به بازار فعالیت های اجتماعی و فعالیت های فرهنگی ولی میدانی پیدا نکرده اند. یکی از عوامل این بود که ما سیستم و برنامه ای برای آموزش و مهارت آموزی نیروهای جوانمان و آماده کردن جوانان برای بازار کار نداشتیم، دوم آن توهم بود که عرض کردم، سوم برخوردهای سیاسی بود که با جوانان می شد، چهارم برخوردهای امنیتی بود که با جوانان می شد.
خرم با بیان اینکه تحمل یک نظام و حاکمیت باید خیلی بالا باشد تا بتواند جوانان را جذب کند اظهار کرد: جوان سرکش و نقاد است ، سوال دارد و سوال می کند جوان در ذهنش معترض است و منتقد، باید بستر و ابزار این نیازهای جوانان را فراهم کرد. جوان باید بتواند اعتراض کند جایی باشد بیاید داد بزند و تخلیه شود. جوانی که تخلیه نشد یا تبدیل به یک جوان منفعلی می شود که دچار افسردگی و بیماری اعصاب می شود و یا پرخاشگر می شود یا از صحنه سیاسی اجتماعی کنار می کشد و اگر در حاکمیت بماند و نتواند پاسخ سوالاتش را بگیرد و نقد کند معترض می شود.
وی افزود: هر برنامه ای که می خواهند برای جوان بریزند مستلزم این است که ابتدا روحیات و روان جوان شناخته شود، نیازمندی های جوان شناخته شود و بر حسب این مسائل برنامه ریزی شود.
خرم اضافه کرد: برای تحقق هر برنامه و طرحی این چهار مقوله باید تحقق پیدا کند؛ یک، اراده واحد و بعد رسیدگی به امور جوانان ؛ برای حل مشکلات جوانان ، استفاده از پتانسیل جوانان و انرژی که در این قشر از جامعه وجود دارد؛ باید اراده واحدی در کشور وجود داشته باشد تا برای این ها برنامه ریزی کرد، دومین مسئله این است که باید دانش برنامه ریزی ، دانش سیستم دادن و سازماندهی جوانان را داشته باشیم، سوم این است که هم حاکمیت و هم جوانان بتوانند برنامه را اجرا کنند یعنی توانمندسازی نسل جوان برای کلیه مشاغل و اموری که در جامعه می گذرد، فارغ التحصیلان از دانشگاه که فارغ می شودند آماده برای بازار کار نیستند. چهارم باید بستر و ابزار آن را فراهم کنیم.
وی افزود: ما در مملکتمان چقدر از این چهار مقوله را انجام دادیم، من می گویم اراده واحد وجود ندارد تا به امور جوانان برسیم و جوان را در انجام امور یاری رسانیم.
وزیر راه اصلاحات با اشاره به وظیفه حاکمیت برای کادرسازی جوانان ادامه داد: در آمریکا دانشگاهی به نام American University وجود دارد که جزء چهار پنج دانشگاه معتبر آمریکا است. این دانشگاه در چند زمینه آدم و مدیر تربیت می کند؛ برای نیاز سی آی ای، نیاز پنتاگون، نیاز اف بی آی و نیاز وزارت خارجه. دولت بر آن است که بقیه ی نیازها و نیروها را دانشگاه های معتبر دیگر از جمله در کشاورزی ، صنعت و اقتصاد می توانند تربیت کنند و برای ارکان چندگانه حاکمیت، یک سیاست خارجی، دو سیاست داخلی، سه مسائل امنیتی و چهار مسائل اطلاعاتی، برای این جایگاهها آدم تربیت می کنند و تا سطح پی اچ دی(phd) می برند.
وزیر راه دولت اصلاحات با اشاره به دوران وزارتشان و خاطره ای از شرکت رنو اظهار داشت: برای قراردادی برای وزارت کشور به شرکت رنو رفته بودیم مدیر عاملش یک جوان سی و پنج ساله بود، بحث هایمان را کردیم و مدیر عامل آخر جلسه بلند شد رفت بدون اینکه قرارداد را امضا کند و گفت مشاورم قرارداد را امضا می کند، خیلی به ما برخورد یکی از کارمندان سفارت که همراه ما بود فهمید که ما داریم پچ پچ می کنیم گفت مواظب باشید جلسه را ترک نکنید این مشاور امضایش معتبرتر از مدیرعامل است او که امضا کند مدیر عامل هیچ حرفی نمی زند ولی اگر مدیر عامل امضا کند باید باز بیاید زیر دست این مشاور، گفتیم او کیست؟ گفت هفده سال مدیرعامل رنو بوده اکنون بازنشست شده و مشاور عالی مدیر عامل است. مدیر عامل را فرد جوان و پرتحرک انتخاب کرده اند و او شده مشاور مدیر عامل و حقوقش هم سی درصد بیشتر از مدیر عامل است.
خرم اضافه کرد: ما کجا در وزارتخانه هایمان حاضریم یک جوان با استعداد، یک جوان نخبه را مدیر عامل و معاون مشاور وزیر و یا در کنار یک وزیر باتجربه بگذاریم تا بتواند کارورزی و مهارت آموزی انجام شود و مثلا در سن سی و پنج یا چهل سالگی او را به یک معاون وزیر یا یک وزیر یا یک مدیرعامل تبدیل کنیم. اصلاً طرح و برنامه ای برای تربیت مدیران عالی، مدیران میانی و مدیران عملیاتی نداریم. مدیریت ما مدیریت خود و دیمی است.
وزیر دولت اصلاحات در ادامه اظهار کرد: ما در وزارت راه و ترابری کاری را انجام دادیم که نوعی مهارت آموزی و کارورزی است؛ یک فراخوان دادیم و رشته هایی که متناسب با وظایف وزارت راه و ترابری بود را دعوت کردیم، چهار هزار نفر شرکت کردند. به هر پیمانکار یا مشاور یک یا دو یا سه نفر کارآموز دادیم و یک طرح و برنامه شامل سه ماه تئوری و سه ماه دیگر نیز عملی نوشتیم.
وی افزود: این آموزش سه ماهه آموزشی نیست که در دانشکده به دانشجویان می دهند آموزشی است که در کارگاه ها باید داده شود تا بفهمند تجهیز کارگاه چیست؟ برچیدن کارگاه چطور انجام می شود؟ استفاده از ماشین آلات در حداکثر توان خودش چطور انجام می شود؟چطور ماشین آلات اداره می شود تا در حداکثر راندمان بتوان از آن استفاده کرد؟ دفتر فنی و امور مالی چیست ؟ کارپرداز کیست؟ اینها اطلاعاتی است که در کارگاه پیمانکار و دفتر مشاور می شود پیدا کرد.
خرم ادامه داد: ما قول استخدام نیز به این سه چهار هزار نفر ندادیم فقط 125هزار تومان حقوق ما و 125 هزار تومان پیمانکار یا مشاور به این کارورز حقوق می دادند، یعنی ماهی 250 هزار تومان حقوق تعیین کرده بودیم. 250هزار تومان حقوق ماهانه کارورزان در سال 82 عدد بالایی بود، یعنی 7 برابر یارانه ای که هر فرد امروز دریافت می کند.
وی اضافه کرد: سر شش ماه بطور متمرکز از کارورزی ، عملی و تئوری امتحان می گرفتیم و یک گواهینامه معتبر با امضای وزیر راه و ترابری و رئیس دانشگاه علمی و کاربردی به کارورزان داده می شد. 3200 نفر از این چهار هزار نفر جذب همان کارگاه ها و پیمانکاری و شرکت مشاور شدندآن هشتصد نفر دیگر نیز شغلشان را تغییر دادند.
خرم افزود: این کاری که وزارت راه و ترابری کرد و هیچ وزارتخانه دیگری انجام نداد در کشوری مثل آلمان شورای محله این کار را می کند. کارورزی می گذارد و یکی از فعالیت های آنها آماده کردن جوان تا دیپلم و بالای دیپلم برای انجام امور صنعتی، حکومتی، خدماتی و کشاورزی است، در هر شاخه ای آموزش های لازم را می بینند و آماده می شوند تا اگر جذب داخل نشوند جذب خارج شوند یعنی بدون شغل نمی مانند.
وزیر راه دولت اصلاحات افزود: من در همدان استاندار بودم پیمانکاران استان گله می کردند که جوشکار خوب نیست. یک فراخوان زدیم با سازمان فنی و حرفه ای هماهنگ کرده و به سیصد نفر آموزش جوش کاری دادم که صد و پنجاه نفر مرحله دو را نیز گذراندند، تکنیسین جوش کار درجه یک و دو تربیت شدند و گواهینامه گرفتند. آدرس و تلفن آنها را داشتیم، شش ماه بعد سراغشان را گرفتیم و دعوتشان کردیم ، صد و پنجاه شصت نفر آمدند گفتیم بقیه کجاهستند گفتند بقیه کویت و ترکیه و قطر و امارات عربستان دارند کار می کنند با حقوق های خیلی خوب.
خرم با اشاره به جوان بودن جامعه و بالا بودن تعداد جوانان در کشور گفت: نباید فقط به بازار کار در کشور فکر کرد حتما به بازار کار در منطقه و در عرصه جهانی نیز باید فکر کنیم. ما الان می توانیم کروی کشتی تربیت کنیم بگذاریم در کشتی شرکت های بین المللی حمل بار، می توانیم کروی پرواز تربیت کنیم بعد به صورت گروه خلبان، کمک خلبان، مهندس پرواز ،سرمهمان دار و مهمان دار یکجا به این ایرلاین هایی که در دنیا هستند بفرستیم و حمایت اداری، حقوقی و سیاسی از نیروهای ایرانی شاغل در خارج از کشور داشته باشیم. در حمل و نقل جاده ای و ریلی همین طور. لوکوموتیو ران و همه خدمه یک قطار را می توانیم تربیت کنیم و بعد از از تأمین نیازمندی کشور ، نیروی انسانی را سازماندهی و صادر کرده و از آنهاحمایت کنیم.اینکه می گویم دغدغه و اراده نیست برای همین قضیه است.
خرم با اشاره به نبود اراده لازم برای کادرسازی در کشور افزود: در مرکز آموزش خلبانی وزارت راه و ترابری دولتی به تربیت سالی بیست، سی نفر اکتفا شده بود که ما به آنها مدارک ای پی ال و سی پی ال می دادیم، ما آمدیم این بخش را خصوصی کردیم و از سالی بیست ، سی نفر به سالی بیش از سیصد نفر خلبان رسید و اکنون شاید بیشتر از پانصد نفر در سال خلبان تربیت می شود. هر روز حمل و نقل هوایی و هوانوردی دارد گسترش پیدا می کند و این ها (خلبان، کمک خلبان در حد کروی پرواز) در عرصه جهانی کار پیدا می کنند ، همیشه کار برای آن ها است به خصوص اگر به صورت کرو باشد.
وزیر راه دولت اصلاحات در پایان تصریح کرد: ما از این مسائل غفلت کردیم و الا ما نباید کارمان به جایی بکشد که سال 92 هشتصد، نهصدهزار شاغلمان بیکار شوند. سالی صد میلیارد دلار درآمد نفتی و فرآورده های نفتی در دولت نهم و دهم داشتیم و نتوانستند اشتغال قابل قبولی ارائه کنند و بلای خانمان سوز بیکاری از عملکرد دولت نهم و دهم بر ملت ما تحمیل شد و تا سالهای متمادی مردم باید عواقب آن را پس بدهند در سال 92 که سال ثمره هشت سال تلاش آقای احمدی نژاد بود نهصد هزار نفر از کارشان بی کار شدند و این فاجعه است.تا حداقل ده سال دیگر هم به نقطه سال 84 برنمی گردیم.