هستند دراین شهر ، در شهر من ، در شهر تو ، در شهر همه ما در این کشور به نام ایران ، هستند مردان و زنانی که روزه داری را تنها در نخوردن و نیاشامیدن نمی دانند ، اصل آن را می دانند ، اصل بزرگ آن که نیکو رفتاری و نیکو گفتاری و نیکی کردن است که تنها نیاز نیست ماه رمضان بیاید و به فکر این نیکی ها بیافتیم .یکی از این افرادی که از خصوصیت هایشان گفتیم مردی است به نام رضا اندربای ،موسس بنیاد خیریه توحید که در گفت و گو با خبرنگار برنا از آنچه تاکنون سعی در مسیر خیر داشته است و کرده است و آنچه در اندیشه برای انجام آن دارد اینچنین گفت که در ادامه می توانید بخوانید.
*تفکر معنوی که هم پای سن باید رشد کند
آن زمان ها که کودک بودیم و سن و سالمان به گرفتن روزه کله گنجشکی می رسید همان روزها ، مادربزرگ برایمان از اینکه چرا باید روزه بگیریم اینگونه می گفت : :«یک ماه می رویم مهمانی ، آنهم خانه خدا، این مهمانی رسم و رسوم دارد ، فقط لباس مرتب پوشیدن لازم نیست ، باید ساعاتی ننوشیم و نخوریم تا وقتی زمان صرف غذا رسید درک کنیم فقرا چه روزهای سختی را می گذرانند» البته مادر برزگ می گفت :« فقط نخوردن و ننوشیدن نیست ، نباید دروغ بگویی ، نباید دل کسی را بیازاری ، نباید کسی را اذیت کنی ...نباید ها زیاد بود » آن روزها بیشتر از زمان طولانی نخوردن و ننوشیدن ها فکرمان را درگیر می کرد ، کمی بزرگتر که شدیم ، بخش دوم حرف های مادربزرگ در ذهنمان پررنگ تر شد و اینکه نیازاریم ، حق نخوریم ، دروغ نگوییم ، ... و اما سن که کمی بالاتر رفت و به قول معروف دستمان به جیبمان رسید یک اندیشه در فکر بعضی هایمان جرقه زد و این جرقه محرک حرکتی نیکوکارانه شد ،اینکه یادمان نرود باید کمک کنیم ، اگر می توانیم دل به دست بیاوریم ، دل نشکنیم ، دست بگیریم و یادمان نرود که حتما در روزگاری که توان این را داریم و می توانیم اگر دستی بگیریم به حتم روزهایی که نیاز به همدلی و دست گیری داریم دورمان خالی نمی ماند .
*همین هنوز کسانی که همدلی یادشان هست
و اما درحوالی این شهر ، شهر بزرگ تهران ، پایتخت ایران ، مردی هست که سی سالی می شود سعی می کند این اصل کمک و دستگیری را با نیت خالص و تنها برای دلشاد کردن دل آنها که به هر دلیلی دلشان ناشاد است اصل زندگی کن بداند و فقط این نیست که بداند و بخواهد انجام دهد که بنیادی را ه اندازی کرده است که هم فکرانش دور هم جمع شده اند و مابقی کارهایی که کرده اند و می کنند را در ادامه این در گفت و گو رضا اندربای موسس بنیاد خیریه توحید برایمان چنین در میان پرسش و پاسخ ها گفت.
« در حوالی شهر تهران ، در دل شهر ری ، این موسسه تاسیس شده است ،سی سال است که دراین بنیاد کار می کنیم .شهر ری ،شهریست مذهبی و مهاجرپذیر است ، از شهرستان های اقماری زیادی را در اطراف خودش دارد به همین دلیل بسیار اسیب پذیر است ، آسیب های اجتماعی زیادی را تحمل می کند خصوصا در سال های اخیر که مهاجرت زیاد شده است . »
اندربای با بیان این جملات به خبرگزاری برنا در خصوص انگیزه ای که باعث تشکیل این بنیاد شد اینگونه گفت و ادامه داد :«سی سال پیش ،در سال 1364 بود که به فکر تاسیس این بنیاد افتادیم .فعل جمله ام جمع است زیرا تنها من نبودم که این کار را آغاز کردم ،شاید فکر تاسیس آن به ذهن من آمد ولی به محض اینکه با دوستانم مطرح کردم بی دریغ و تردید همراهم شدند ، دوستانی که دوستان مدرسه و هم محل نبودیم ، دوستانی از میدان و جنگ نبرد که با هم پیمان رفاقت بستیم ، دوستان روزهای مبارزه در میدان جنگ تحمیلی ، با آن همرزمان بعد از جنگ در میدان جنگ مقابل فقر همرزم شدیم که خداوند هم همراهمان شد و تا امروز هم همراهیش را حس می کنیم »
وقتی از رضا اندربای در مورد احساسش زمانی که کار خیر انجام میدهد پرسیدیم چنین توصیفی کرد :« در کار خیر ، چه فردی باشد چه جمعی ، در درجه ی اول نیاز روحی خود افراد مطرح است . شخصا حس کردم روح خودم نیاز دارد تا ببخشد و کمک کند . نباید فراموش کنیم ،هرکاری میکنیم در وهله ی اول کمک به خودمان است، اعتقادات مذهبی ما را تشویق به کمک کردن به دیگران میکند وبر ای همین است که باید ایمان داشته باشیم ، اعتقاد وقتی ظاهری نباشد و قلبی باشد ،دل را مهربان می کند ما سعی می کنیم از اعتقاد فقط ظاهری دور شده و سعی کنیم در حد توانمان قلبی معتقد باشیم تا از همنوع و شرایط همنوع خود دور نمانیم .»
وی با تاکید براینکه انسان 2 بعد دارد ، یکی بعد مادی که همان جسم است و بعد معنوی که روح انسان است ادامه داد :«همانطوری که بعد مادی انسان به تغذیه نیاز دارد ،به بعد معنوی و روح انسان هم باید غذا برسد ،نباید از این غافل بود ،کار خیر کردن یکی از راه های تغذیه ی روح است »
وی در پاسخ به این سوال که نحوه ی شناسایی افراد نیازمند در بنیاد خیریه توحید چگونه است گفت :« در سال های قبل ما مددکارهایی داشتیم که به صورت محلی تحقیق و افراد را شناسایی می کردند ،اما حدود 10 سال است که ناخواسته این روش تعطیل شده است ،چون افراد نیازمند به کمک ، روز به روز بیشتر می شوند و مراجعه آنقدر زیاد است که به گشت زنی های محلی نمی رسد ،باید توجه داشت بسیاری از افراد نیازمند با سیلی صورت خود را سرخ نگه میدارند و از مشکلات خود نمی گویند و کسی از حالشان خبر ندارد . در حال حاضر یا خود افراد به بنیاد مراجعه می کنند یا سازمان های مختلف اینگونه افراد نیازمند را ارجاع می دهند و بعد از مراجعه مشاوره صورت میگیرد و بعد کار تحقیقات و سپس خدمات رسانی »
اندربای در خصوص اینکه یکسری موسسات هستند که شناخته شده ترند و باعث می شود اکثر مردم کمک های خود را به این موسسات بدهند گفت :« یکسری موسسات خیریه بزرگ هستند که نامشان شناخته شده است به دلیل اینکه خدمات خاصی را به اقشار خاصی ارائه می دهند و مردم بیشتر این موسسات را می شناسند و این امر سبب می شود بیشتر کمک های خیر خود را به این موسسات بدهند در حالی که در کنار این موسسات بزرگ ، موسسات کوچک تری مثل بنیاد خیریه توحید وجود دارد که کمتر شناخته شده اند و مردم اگاهی از فعالیت آن ها و نحوه ی کمک کردن به این موسسات ندارند . که توصیه میکنم برای آگاهی از فعالیت های بنیاد خیریه توحید به وب سایت این بنیاد مراجعه کنند و اطلاعات کامل تر را در آنجا بخوانندو در ادامه بنیاد های دیگر را نیز شناسایی کنند تا هر بنیاد خیریه نسبت به شناسایی های خود می تواند به مردمی که قصد کار خیر دارند کمک اطلاع رسانی کند و بدین ترتیب کمک رسانی ها گسترده تر خواهد بود »
او درباره ی نگاهش به کودکان کار و خیابان به عنوان یک خیر گفت :« هیچ کسی از تماشای کودکان کار در سطح شهر خوشش نمی آید ،تصویر این کودکان همه را آزرده خاطر میکند حتی خود این بچه ها را . کمک رسانی به این کودکان در درجه ی اول وظیفه ی دولت است ،اگر خیران بخواهند به آن ها کمک کنند تنها یک حرکت مقطعی صورت خواهد گرفت ،کمک خیرین به آن ها خوب است اما کافی نیست چون خیریه ها امکانات محدودی دارند ، رسیدگی به این کودکان از یک مرحله ایی به بعد نیاز به حکم قضایی دارد ،به همین دلیل خیریه ها خیلی نمی توانند در کمک به این کودکان دخالت کنند ،اما شکی در این که این کودکان باید تحت پوشش خدمات و کمک رسانی قرار بگیرند نیست . در کشوری مثل ایران که کشوری اسلامی و انقلابی است وجود چنین قشری در جامعه زیبا نیست »
واما در آخر شاید جای گفتن این باشد که این ماه رمضان می تواند فرصتی باشد برای تمرین بخشش ، برای اینکه یاد بگیریم با جمعیت خیران همنوا شویم، بدون شک همه می دانیم یک دست صدا ندارد پس دستان یکدیگر را بگیریم تا صدای همدلیمان در این ماه مهربانی به وضوح به آسمان ها برسد .