عبد الرسول دیو سالار، کارشناس علوم سیاسی در گفتوگو با برنا در باره مزایا و معایب امنیتی و سیاسی برجام و توافق هسته ای گفت: برخی از کارشناسان و افراد در سخنانشان بیم این را دارند که ایران با قبول برجام به سرنوشت کشورهایی از قبیل لیبی و عراق دچار شود در صورتی که به اعتقاد من این مقایسه اشتباه است. در علوم سیاسی در مباحث روش شناختی چهار روش اساسی داریم برای تحلیل تطبیقی علوم سیاسی یعنی همین مسئله قیاس. یک بحث ساختارگرایی است یعنی عوامل جغرافیایی که روی ساختار که می خواهید مقایسه کنید اعمال می کنیم. دیگری بحث رویکردی تفهم این مسئله است.
این کارشناس سیاسی افزود: وقتی می خواهیم دو پدیده و یا دو کشور را به صورت تطبیقی با هم مقایسه کنیم باید از این منظرها و شاخص ها برای قیاس استفاده کنیم در حالی که اگر بخواهیم با روش علمی بحث را پاسخ دهیم باید بگوییم اساسا از نظر ساختارگرایی یعنی محدویت هایی که جغرافیا و هر کدام از کشور یا پنج کشور وارد می کند، مبنای مقایسه مان اشتباه است. نکته کلیدی دوم اینکه اگر از نظر ساختارهای نهادی هم مقایسه کنیم باز هم مبنای مقایسه ما اشتباه است به این دلیل که دولت و ساختار دولت در ایران با ساختار دولت در کشورهایی که نام بردید فرق می کند؛ به این دلیل که این دولت ها اساسا دولت های شکست خورده هستند در حالی که کارکردهای دولت در ایران کاملا پابرجاست و نمی توان گفت که ایران دارای یک دولت شکست خورده و یا ناتوان است به این معنا که حداقل کارکرد دولت را نتواند برآورده کند.
وی در ادامه اظهار داشت: من فکر می کنم ایرانی ها برخلاف تصوری که از سرنوشت لیبی و کره شمالی باید درس بگیرند این درس را قبلا از سرنوشت خودشان در جنگ با روس هاگرفته اند و خیلی زود متوجه شدند که مسئله امنیت در این ساختار جغرافیایی یکی از پایه ای ترین مبناها برای حفظ کشور و پیشبرد است. ما چه در رژیم گذشته و چه در جمهوری اسلامی به این مساله پی برده ایم و بر همین اساس با تامین امنیت کشور و قدرت سیاسی و نظامی که دارد به سرنوشت لیبی و عراق دچار نمی شود و همین باعث توافق خوب شده است.
دیوسالار در باره برخی انتقادها از توافق هسته ای گفت: متاسفانه ما باید به این نکته اذعان داشته باشیم که عموم کارشناسانی دارای تریبونهایی هستند و به مخالفت می پردازند که تسلط لازم و کافی را در حوزه استراتژیک دشمن شناسی و شناخت غرب ندارند. این یک آسیب است در کشور ما عموم کارشناسانی که این شناخت های لازم را دارند در پشت صحنه هستند و قابلیت در معرض افکار عمومی قرار گرفتن را ندارند.
این کارشناس علوم استراتژیک در بخشی از صحبتهای خود عنوان کرد: تیم های کارشناسی ما دارند به مذاکره کننده های کشور ما راهنمایی ها و ارزیابی های استراتژیک خود را می دهند و آن ارزیابی ها دقیق است. فعالیت های که تیم دیپلماسی در حال انجام آن است در راستایی راهکارها و برنامه ریزی های دقیق مشاورین با تجربه است. یک بعد دیگر این مخالفتها متاسفانه جناح بندی هایی سیاسی و منافع شخصی و گروهی است.
وی خاطر نشان کرد : یک نگاه در جامعه بین الملل وجود دارد که انباشت سرمایه و بهبود اقتصاد باعث افزایش ثبات سیاسی در کشورها میشود. در جمهوری اسلامی ایران رویکرد دیگری وجود داردک که رویکرد انباشت امنیت به جای انباشت سرمایه است. بعد از جنگ سیاست دفاعی امنیت درون زا که باعث انباشت امنیت در کشور شده است رویکرد غالب حکومت است.
دیو سالار در پایان گفت: قدرت یک فرآیند سیال است و وقتی در یکی از حوزه های سیاسی ،اقتصادی و یا امنیتی افزایش قدرت داریم باید این قدرت را به بقیه حوزه ها تعمیم داد. به طور مثال ما باید این انباشت امنیت را در ایران تبدیل به انباشت سرمایه و بهبود اقتصاد کنیم. البته عده ای در داخل کشور نمی توانند قبول کنند که می شود این انباشت امنیت را تبدیل به انباشت سرمایه کرد. در صورتی که با این کار می توان در کنار داشتن ثبات و امنیت در منطقه سطح رفاه و آسایش را برای اقشار جامعه بالا برد و به این صورت در کنار قدرت در منطقه تبدیل به یک قدرت جهانی شویم.