انتخابات چگونه زمینه‌ساز توسعه پایدار می‌شود؟

|
۱۳۹۴/۰۹/۲۵
|
۰۷:۴۹:۲۳
| کد خبر: ۳۴۹۸۳۹
انتخابات تنها ابزار مردم برای رسیدن به تمنیات شخصی و فردی نیست، انتخابات اراده مردم برای شریک شدن در توسعه ملی و منطقه‌ای است. انتخابات، جلوه حمایت مردم از نظام اسلامی و اندیشه حاکم بر آن است.

به گزارش خبرگزاری برنا از لرستان ،آموزه‌های انقلاب اسلامی که برآمده از کلام نورانی وحی و برگرفته از مکتب اهل بیت عمت و طهارت(ع) است، جهان را در برابر موقعیت انکارناپذیری قرار داد که آن، جز کارآمدی دین در اداره امور مردم و کشور و بلکه جهان بر اساس اراده و روشن‌بینی و بصیرت مردم نیست.

دنیای مدرن همه توان و امکان خود را ده‌ها سال است بکار گرفته که کمر دین را در اداره جوامع  بشکند و عقل و دانش بشر را به‌عنوان تنها گزینه اداره امور معرفی نماید و البته تجربه تلخ حکومت کلیسا بهانه تاریخی بزرگی برای احزاب، گروه‌ها و دولت‌های جوامع غربی و الحادی است که دین‌زدایی را در عرصه سیاست و اداره امور تبلیغ نمایند و این انقلاب اسلامی مردم سرافراز ایران بزرگ بود که با تکیه بر اندیشه‌های ناب ابرمرد دوران، حضرت امام خمینی(ره)، همه این معادلات را به چالش کشید.

اکنون سی و چند سال است از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذرد به طور میانگین هر سال، یک انتخابات برگزارشده است. مردم ما از عمق جان باور دارند که سرنوشت خود را در پرتو عنایات دین مبین اسلام دردست دارند. به همین دلیل است که با وجود همه موانعی که در طول این سی و چند سال بروز کرده است، یک روز هم انتخابات به تعویق نیفتاده است.

انقلاب اسلامی توانسته است باور آگاهان جهان را به مقوله دموکراسی به سمت آمیختگی دین و سیاست و کارآمدی آموزه‌های دینی در سیاست رهنمون شود و البته معاندین و دشمنان این موضوع مهم، همه هست و نیست خود را در برهه‌های مختلف برای نابودی تفکر ناب اسلام محمدی(ص) بکار بسته‌اند اما بصیرت و روشن‌بینی مردم انقلابی و دین‌مدار ایران بزرگ، نقشه‌های آنان را یکی پس از دیگری ناکام گذاشته است.

بانگاه به الزامات و نیازهای روز کشور، کارکرد نظام اسلامی را در عرصه‌های ملی که حاصل وحدت کلمه و ولایت مداری مردمان اقصی نقاط ایران اسلامی است شاهد هستیم؛ به تعبیر دیگر وحدت کلمه و تبعیت از امامت امت در جهان پرآشوب امروز، ایران بزرگ را نه تنها مرکز آرامش و ثبات منطقه قرار داده بلکه به ملجأ و پناهگاه ستم‌دیدگان و ملت‌های در رنج و آزادی خواهان جهان از هر دین و مذهب تبدیل نموده است.

امروزه نام و یاد امام خمینی(ره) و اندیشه‌های مقام معظم رهبری ولی امت اسلامی نه تنها در میان آزادی خواهان جوامع دینی و دین‌داران اقصی نقاط عالم بلکه در میان آزادی‌خواهان و آگاهان منصف هر روز نسبت به گذشته نگاه‌های بیشتری را به خود جذب کرده است. به دور از هر تعصب و شعار باید بگوییم که شعاع اندیشه‌های انقلاب اسلامی، ملت‌های دنیا را برای رهایی از زیر یوغ ظلم وستم امیدوارکرده است. در کنار آن وحدت ملی و وحدت کلمه که بیان شد، این سؤال پیش می‌آید که «آیا نفس وحدت سیاسی و تفکر جناحی و باورهای حزبی می‌تواند برای همه اقصی نقاط کشور نتایجی یکسان و کارکردی هماهنگ در پی داشته باشد؟» در پاسخ به این سؤال باید از صاحبان قلم و اندیشه دعوت کرد که این مقوله را هر چه بیشتر مورد توجه و تحلیل قرار دهند اما تا آنجا که در این مقال مختصر می‌گنجد برخی از موارد پیرامونی این موضوع را برای صاحبان تفکر و اندیشه ارا‌ئه می‌کنیم. اصولاً اندیشه‌های سیاسی چه در قالب احزاب و چه در قالب گروه‌ها که با تکیه بر جریان‌ها و جناح‌های سیاسی، عرصه اجتماع را به‌عنوان پایگاه حضور خود به مدد می‌گیرند نیک می‌دانند که مقبولیت آنها تنها بر پایه مشترکات عینی و واقعی شکل نمی‌گیرد بلکه بخشی از هوش و توان خود را در لایه‌ها و طبقات گوناگون اجتماعی بکار می‌گیرند تا آراء را به سمت خودشان هدایت کنند.

طبیعی است که جوامعی از این حضور سیاست‌مداران و گروه‌ها و احزاب سیاسی بهره مناسب‌تر می‌برند که ساختار سیاسی و اجتماعی آنان دوران رشد خود را به سمت اجتماعی محکم و فرهنگی استوار طی کرده باشند به همین دلیل اصولاً ظرفیت تفکرپذیری سیاسی اجتماعات کوچکتر با جوامع بزرگتر تا حدود زیادی متفاوت است شاید به همین دلیل باید اندیشمندان گروه‌های سیاسی و انتخابات اعم از کاندیداها، افراد و گروه‌های طرفدار آنان به منظور بهره‌وری بیشتر در فرهنگ سیاسی و اجتماعی با تکیه بر مطالبات مشروع و قانونی و بیان حقایق و مدیریت سقف توقعات جامعه از همبستگی‌های اجتماعی صیانت نمایند.

اینکه در جامعه محدود چند ده هزار نفری در هر دوره انتخابات وعده‌های گزاف و بعضاً غیر قابل دست‌یابی نگاه جمعیتی را به خود معطوف می‌کند و پس از آن ناکارآمدی سیستم را به جای فرد معرفی می‌کند، هرچند اندک اما گاهی موجب یأس و ناامیدی مردم شریف منطقه را فراهم می‌آورد. پس چه باید کرد؟ به نظرمی‌رسد ساده‌ترین جواب، دوری از وعده‌های نابجا و غیرقابل دسترسی است. و نیز چنانچه ارائه تعریف روشنی از توقعات و مطالبات مشروع پایه حرکت‌های انتخاباتی قرار گیرد، می‌تواند در مدیریت سقف توقعات اجتماعی موثر واقع شود.

انتخابات تنها ابزار مردم برای رسیدن به تمنیات شخصی و فردی نیست، انتخابات اراده مردم برای شریک شدن در توسعه ملی و منطقه‌ای است. انتخابات، جلوه حمایت مردم از نظام اسلامی و اندیشه حاکم بر آن است. اینکه به درستی امید به آینده‌ی بهتر در قالب برنامه‌های کلان ملی و منطقه‌ای برای مردم تبیین شود و سطح توقعات و شناخت عمومی جامعه از وظایف نمایندگان به درستی و واقعی بیان شود موجب انتخاب آگاهانه می‌گردد. اگر مردم به جای انتخاب صرفاً احساسی و جناحی به توانمندی‌ها و قدرت انجام وظایف رهنمون شوند، به جای مأیوس شدن، مطالبه‌گر می‌شوند و مطالبه‌گر شدن مردم پاسخگویی را به رسم و وظیفه تبدیل می‌کند و منتخبین ملت برای پاسخگو بودن، ناچار از تلاش مؤثر و قوی و قانونی خواهند بود و اگر فرهنگ عمومی به مطالبه‌گری و پیگیری مطالبات مشروع و قانونی هدایت شود، هر دوره نسبت به دوره قبل استحکام فرهنگی و اجتماعی بهتری را شاهد خواهیم بود و استحکام اجتماعی مبتنی بر بلوغ فرهنگی سرمایه مهمی برای رشد و موفقیت نسل‌ها در جامعه را فراهم می‌کند.

البته قومیت و انسجام اجتماعی به خودی خود، بد یا خوب نیست، بلکه شیوه بهره‌گیری از این ابزار مهم است که شرایط رشد و پیشرفت‌های گوناگون را فراهم می‌کند یا تضعیف می‌نماید. اکنون بر ماست که در موقعیت حساس دیگری که پیش آمده با درست اندیشیدن و درست انتخاب کردن مسیر پیشرفت و اعتلا را روشن نمائیم. وعده‌های دور از دسترس، وعده‌هایی برآمده از دل بی‌تجربگی و نپختگی، تنها مردم ما را با دست‌اندازهایی مواجه می‌کند که در طول زمان موجبات دیر رسیدن یا نرسیدن به مقصد را فراهم می‌کند.

امید که همگان اعم از کاندیداها وطرفداران آنها تنها به منافع مردم و اعتلا و پیشرفت منطقه و کشور بیندیشند و خود را سرمایه مردم برای رسیدن به مطالبات متراکم وتاریخی قرار دهند به عبارت دیگر از برکت این رأی و انتخابات چشم بدوزیم، بدنبال احقاق حقوق بر زمین مانده و کمک گرفتن از فرصت‌های ملی وجایگاههای قانونی برای پیشرفت منطقه باشیم.

 

 

نظر شما