یادداشتی به قلم مصطفی سلطانی؛

دیداری صمیمانه با استاد کزازی

|
۱۳۹۴/۱۰/۱۶
|
۰۹:۲۵:۰۸
| کد خبر: ۳۵۷۸۱۵
دیداری صمیمانه با استاد کزازی
استادمیرجلال الدین کزازی:کرمانی ها اهل دلند از این روی همه ایرانیان، کرمانی هستندچون اهل دلند.

مصطفی سلطانی در یادداشتی، به گزارشی از دیدارش با استاد کزازی پرداخته که خبرگزاری برنا آن را منتشر می‌کند:

استاد بزرگ زبان وادبیات پارسی دکترمیرجلال الدین کزازی نامی آشناست. هموکه با خامه دلربا، گفتار شیوا و آثار گرانسنگ به راستی ردای زیبنده چهره نامدار فرهنگ و ادب پارسی را شایسته خویش ساخته است. نوشتار زییایش در آستانه شب یلدا در بسیاری از نشریات به چاپ رسید. بنابراین بایسته است اگر زمینه‌ای فراهم شود در آستانه شب یلدا دیداری با ایشان داشته باشم. تلفن رابرمی دارم و شماره منزل استاد را شماره‌گیری می‌کنم. پس ازچندبارصدای زنگ به پیامگیر راه می یابد؛ صدای خود استاد است...بگو ای گرانمایه پیغام خویش/وز آن پس اگر شایدت نام خویش. دیگر بار پس از یک ساعت ارتباط برقرارمی شود و با گرمی استقبال می کند .

شامگاه یلدا است ودر اتاق مخصوص خواندن ونوشتن پرازکتابهای ادبی و  تاریخی که بسیاری ازکتابها نتیجه سالهاتلاش واندیشه بلندایشان در زمینه ادبیات جهانی به ویژه پارسی شکرین وآهنگین است، حضور یافتم. ازهردری سخن به میان آمدوازکرمان وکرمانیان . درود مردم باصفای این دیاررا پیشکش استادکردم وگفتاری کوتاه داشت از مهر ومهرورزی وبزرگان ادب وتاریخ کرمان که بدین گونه گفت: ازکرمان هم به هیچ روی مایه شگفتی نیست که مردانی فرهیخته، نامدار، ادب دوست برخیزند. زیرا کرمان ازکهن ترین روزگاران یکی ازکانون‌های فرهنگ ایرانی بوده است و در سالهای سپسین یکی ازخاستگاه های ادب شکرین وشیوای پارسی بوده است.این نازش (افتخار)کرمانیان رابس که نام دیارشان در سنگ نبشته بیستون در ریخت کارمانیاآمده است.

استاد ادامه داد: ازهمین روی کرمان شهری است که درشیب وفرازهای گوناگون روزگار همچنان سربلندوپایدارمانده است. مردان وزنان بزرگ ونامداررابه ایران زمین پیشکش داشته است. من شایسته میدانم در فرجام این گفتارکوتاه ازیک کرمانی یادکنم؛ از روان شاد استادباستانی پاریزی که چندی پیش درگذشت. پدرتاریخ ایران کسی که توانست باخامه خرّم وشیوای خودتاریخ رابه شیوه ای دلنشین و خواندنی فراپیش همه دوستداران تاریخ بنهد. اوتاریخ را به میان مردم ایران برد.این کار،کاری کوچک نبود روانشاد باستانی پاریزی به زادبوم خود کرمان بسیارمهرمی ورزید.

ایشان افزودند: هرچند اودریکی ازشهرهای کرمان(پاریز سیرجان)زاده شده بود اماهمواره درآغازوانجام هرسخن ازکرمان یاد می آورد به هرروی من شایسته می دانم به همه کرمانیان که ایرانیانی فرهیخته، بافرهنگ، نژاده با پیشینه ای کهن هستند درود وفرخ بادبفرستم.

در روی زمین نیست چوکرمان جایی /کرمان دل عالم است وما اهل دلیم

بااین شعرشیوا ودل پسند بایدگفت؛ کرمانیان اهل دلند وهمه اهل دلان، کرمانی. ازاین روی همه ایرانیان که اهل دلند،کرمانی هستند.

نظر شما