تالاب بین المللی کمجان از جمله تالاب های استان فارس است که در سال 1971میلادی در لیست رامسر ردیف39 با عنوان تالاب های نی ریز و کمجان که مشتمل به سه نام محلی(طشک، بختگان، کمجان)می باشد ثبت شد.
کمجان اولین تالاب گونه مارش ایران است که به دلیل همجواری با تالاب های انتهایی رود خانه کر یک درصد از پرندگان ایران را در خود جای می داد که متاسفانه به دلیل بی توجهی مسئولان به سرنوشت ناخوش احوالی دچارشد.
در دهه ی شصت بدون ارزیابی زیستی و مجوز سازمان محیط زیست و نیاز آبی منطقه ای که قرار است خشکانده شودجهت کشاورزی،فقط با شعار توسعه کشاورزی توسط جهاد وقت با همکاری آب منطقه ای زهکشی می شود.
زهکش هایی به طول تقریبی هفتاد کیلومتر و عرض تا سی و پنج متر و بیشتر که متاسفانه اقدام فاجعه بازهکشی تالاب کمجان مورد بررسی جدی قرار نمی گیرد و پیامد های زیانبار خشکاندن تالاب نادیده گرفته می شود.
عدم اگاهی بومیان و حاشیه نشینان تالاب طی آن سالها و اعتماد به فعالیتهای جهاد مزید برعلت می شود تا زهکشی تمام آب موجود تالاب را تخلیه کند.
تالابی که به صورت طبیعی سپر حفاظتی کنترل سیلاب ها و سرریز رود کر بود ، موجب تقویت منابع آبی زیر زمینی می شد و مانع از پیشروی آب شور به سفره های آبی زیر زمینی بود به نمکزاری تبدیل شد که نه تنها منجر به توسعه کشاورزی نشد،بلکه با تبدیل شدن به کانون ریزگرد زمینه ساز تخریب اراضی حاصلخیز حاشیه تالاب و پیشروی شوره زار شد.
هیچ گاه کشاورزی و تالاب کمجان تاثیر سویی بر یکدیگر نداشتند،بلکه هم افزایی طبیعی فوق العاده ای که پایداری اکولوژیکی را تضمین می کرد را اهالی منطقه شاهد بودند به گونه ای که اراضی کشاورزی و شالیزارها زمانی اولین قطب تولید گندم با توجه به مقیاس منطقه و سومین تولید کننده برنج ایران به حساب می آمدند، کشاورزی پایدارنیزطی قرنها تجارب بومیان با تعامل و همزیستی با طبیعت به دست آمد بود.
متاسفانه در پی زهکشی های صورت گرفته و پیشروی نمک کشاورزان با کاهش و افت شدید محصول در مزارع حاصلخیز مواجه شدند و این روند تا جایی پیش رفت که بعضی اراضی با عدم بازده اقتصادی محصول مواجه شدند.
با سد سازی هایی که روی رود خانه کر صورت گرفت ،عملا مسیر اصلی رود خانه خشک و به تعطیلی کامل کشاورزی منجر شد به گونه ای که تولید کنندگان محصولات زراعی استراتژیک ایران با جمعیت تقریبی چهل هزار نفر تنها در بخش کربال از شهرستان خرامه، کشاورزان حاشیه رودخانه در بخشهای تابعه ی شهرستان های زرقان ، شیرازبا تعطیلی کشاورزی و دامداری وبیکاری مفرط روبرو شدند.
جهش بیماری های لاعلاج که بیشتر ناشی از دستکاری طبیعت بود ،از بین رفتن امنیت اقتصادی که منجر به تحمیل مهاجرت اجباری به ساکنان روستاها شد وحاصل آن خالی شدن روستاها از سکنه یا به حداقل ساکنین که بیشتر افراد سالخورده کم توان که قدرت و توان کافی جهت کار و تحمل زندگی پر هزینه شهری نداشتند ازجمله عوارض خشک شدن تالاب کمجان بود.
دردها و فشارهای ایجاد شده درنهایت منجر به هم اندیشی و اندیشه بازگشت به خویشتن اهالی منطقه شد ،صحبت های افراد سالخورده وراهکارهای پیشنهادی مبنی بر زندگی در پناه پوشش گیاهی تالاب در سنوات خشکسالی های پیشین منجر به ایجاد اندیشه احیاء تالاب شد.
اهالی با تنظیم صورت جلساتی محلی در اواخر آذر ماه سال 1388 اولین آب بند رابوسیله لدر با هزینه شخصی روی زهکش جنوبی تالاب بین المللی کمجان ایجاد و حداقل آب موجود زهکش را به بستر شوره زار ایجاد شده تالاب قدیمی هدایت کردند که حاصل آبگیری تالاب هرچند اندک حضور پرندگانی بود که سالهای قبل از منطقه رفته بودند.
همزمان لازم بود به تالاب و پیگیری های روند احیاء ادامه داده شود تا اندیشه زمین خوارانی که قصد تصرف اراضی باقیمانده تالاب را داشتند خنثی شود که درهمین راستا با دستگاه های مرتبط از جمله محیط زیست، منابع طبیعی، استانداری ارتباط برقرار شد تا به لطف خدا پاسداشت از انفال الهی تبدیل به فرصتی برای احیاء بیشتر تالاب شود.
طی این سالها اهالی منطقه در اقدامی خودجوش با هزینه صد درصد شخصی و کار جمعی در راستای احیاء تالاب بدون کمک مالی هیچ نهاد دولتی ،تالاب بین المللی کمجان را که سالها بود خشکانده و به فراموشی سپرده بودند را جانی دوباره بخشیدند.
اداره کل محیط زیست فارس نیز با برگزاری همایشها و مراسم ها به مناسبت های مختلف احیا کنندگان راهمراهی کرد ودر کنار آن با ایجاد پاسگاه محیط بانی کنار تالاب کمجان از شکار و صید توسط شکارچیان جلوگیری کرد.
متاسفانه مکاتبات نیازهای تالاب جهت توسعه و پایداری با دستگاه های مرتبط تا امروز بی نتیجه مانده است که این موضوع باعث شده با شروع دوره گرما در تالاب تنش های آبی زیادی ایجاد شود.
برای پایداری وضعیت کنونی تالاب کمجان لزوم حمایت نهادها مرتبط و وضع قوانین عملی ضروری است.