به گزارش روی خط رسانه های خبرگزاری برنا به نقل از جام جم، مهدی در سال 92 نیز با معرفی خود به عنوان جواهر فروش از 30 زن سرقت کرده بود و پس از دستگیری با وثیقه 900 میلیونی آزاد شد. او پس از آزادی بار دیگر اقدام به سرقت از دختران شمال شهر نمود.
خودت را معرفی کن؟
امیر 33 ساله هستم و تا فوق دیپلم عمران درس خواندهام.
اهل تهران هستی؟
بچه یکی از شهرهای غربی هستم و از ده سال قبل برای زندگی و کار به تهران آمدم.
سابقه کیفری داری؟
چندبار به اتهام خیانت در امانت، چک برگشتی، نزاع دسته جمعی، ایجاد مزاحمت برای نوامیس و سرقت دستگیر شدهام.
پیش از این هم برای زنان مزاحمت ایجاد کرده بودی؟
سال 87 در شهرستان خوی با چند دختر دوست بودم که آنها از من شکایت کردند.
سال 92 هم به اتهام فریب زنان و سرقت از آنها دستگیر شدی؟
آن موقع اطراف باشگاههای زنانه شمال شهر پرسه میزدم و خودرویم را مقابل خودروی آنها پارک میکردم و با قرار دادن کارت ویزیت پشت شیشه منتظر میشدم با من تماس بگیرند بعد هم با آنها دوست میشدم و نقشهام را اجرا میکردم.
در کارت چه مینوشتی؟
خودم را جواهرفروش معرفی میکردم و آنها هم به خاطر داشتن خودروی گرانقیمت باور میکردند.
بعد از دوستی چه میکردی؟
به بهانههای مختلف مثل تعویض جواهرات، طلاهای آنها را میگرفتم و با فروش آنها پول به جیب میزدم.
در آن پرونده چند دختر از تو شکایت کردند؟
30 نفر اما 29 نفر رضایت دادند.
چگونه با این همه شاکی و جرمی به این سنگینی آزاد شدی؟
من آدم پولداری هستم و با سپردن وثیقه 9 میلیارد ریالی آزاد شدم.
فقط با وثیقه؟
من تیم وکالت برای خودم دارم و چهار وکیل که سه نفر از آنها زن هستند و کارهایم را پیگیری میکنند.
آن زمان چرا شاکیها رضایت دادند؟
دختران و زنانی که با آنها دوست میشدم خانوادهدار بودند و از ترس آبرویشان رضایت دادند. میدانستم چه افرادی را شکار کنم که برایم دردسر ایجاد نکنند.
شغل اصلیات چیست؟
خرید و فروش خانه و خودروهای گرانقیمت.
درآمدت خوب است؟
اگر خوب کار کنم ماهانه 15 میلیون تومان درآمد دارم و اگر کار نکنم هم میتوانم با فروش دو خودرو ماهی 10 میلیون تومان پول به دست آورم. اهل مسافرت هستم. یک خانه در ترکیه دارم و ماهی ده روز به آنجا میروم. همه این دختران را به ترکیه برده و پولم را خرجشان کردهام، اما امروز شاکی هستند. آنها میخواهند با تیغ زدن من اخاذی کنند و بعد رضایت دهند.
چگونه زنان را فراموش نمیکردی یا با هم اشتباه نمیگرفتی؟
اسم زنان را با خودروهایشان ذخیره میکردم؛ برای مثال، لیلا سانتافه نیاوران، ترانه بنز پاسداران، آنیتا اسپورتیج نیاوران یا سپیده کرج پیاده.
خودت هم خودروی گرانقیمت داشتی؟
من بچه پولدارم و در شمال تهران خانه مجردی دارم. با دو خودروی بنز اس500 و لکسوس در شهر میچرخیدم.
پس چرا با خودروی بی. ام. و دستگیر شدی؟
خودرو متعلق به شیوا بود که با او دوست بودم، چون تصادف کرده بود خودرو دست من بود تا به تعمیرگاه ببرم.
این بار با دختران کجا آشنا شدی؟
در مهمانیهای شبانه شمال شهر دختران را انتخاب میکردم.
چگونه آنها خام تو میشدند و به تو اعتماد میکردند؟
پیشنهاد ازدواج میدادم و خرجشان میکردم تا فکر کنند عاشقشان هستم.
ماهی چقدر خرج مهمانی و دختران میکردی؟
هر ماه بین سه تا چهار میلیون تومان. آنها را به رستوران میبردم و برایشان مانتو میخریدم. دختران خودشان عاشق من میشدند.
اگر دختری در برابرت مقاومت میکرد، چه میکردی؟
با ارسال پیام او را تهدید میکردم که فیلم سیاهش را منتشر میکنم.
چه زمانی از آنها فیلم سیاه میگرفتی؟
فیلمی در کار نیست و به دروغ ادعا میکردم فیلم گرفتهام.
اما یکی از شاکیها میگوید به او تجاوز کردی؟
میترا میگوید؟ او با میل خودش به خانهام آمد و دوستم بود. میترا مرا بدبخت کرد که انتقامم را از او میگیرم.
چرا؟
من او را دوست نداشتم و عاشق دخترخالهاش که از استرالیا آمده بود، شدم. با دخترخاله او شمال بودم که میترا ما را تعقیب کرد و وقتی فهمید با دخترخالهاش دوست هستم از من شکایت کرد.
تا به حال عاشق شدی؟
عاشق واقعی نه.
از خانوادهات بگو.
پدرم فوت شده و رئیس بانک خون بود. خواهرم دندانپزشک است و مادرم که لیسانس دارد نیز خانهدار است.
اگر کسی مزاحم خواهرت شود چه حسی پیدا میکنی؟
من خواهرم را با کسی که تا 3 صبح در خیابان دور دور میکند یا در مهمانی شبانه است مقایسه نمیکنم. چرا یک دختر باید تا نیمه شب بیرون از خانه باشد.
چرا زنان خیلی راحت خام حرفهایت میشدند؟
کمبود محبت. اگر کسی کمبود محبت نداشته باشد که این کارها را نمیکند. البته من به دختران خوبی میکردم. من به هر کسی که مشکلی داشته باشد کمک میکنم.
با تهدید و اخاذی؟
سکوت میکند.
فکر میکنی چه زمانی آزاد میشوی؟
بزودی. وکلایم مشغول کار هستند.
اما عکست در روزنامهها چاپ شده است؟
عکسم را در تلویزیون پخش کنید کسی نیست که از من شاکی باشد.
اگر آزاد شوی باز هم ادامه میدهی؟
مطمئن باشید آزاد شوم 20 روز بعد از تهران میروم. اگرچه در تهران پولدار شدم و به همه چیز رسیدم اما تهران مرا از مادرم دور کرد. حاضرم زندگیام را بدهم اما اتفاقی برای مادرم نیفتد.
از تهران کجا میروی؟
هنوز هم دخترانی که عاشق من هستند وجود دارند. یکی از دوستانم مقیم کاناداست که دنبال گرفتن ویزا برای من بود. با او به کانادا میروم و از این شهر دور میشوم.
حرف آخر...
حواستان باشد در روزنامه خیلی زود به افراد تهمت نزنید. من هنوز متهم هستم و جرمی ثابت نشده و حق دفاع دارم.