نارضایتی هواداران آبی پوش؛

پنج سوال که کادر فنی استقلال از پاسخ دادن به آن‌ها طفره می‌رود!

|
۱۳۹۵/۰۲/۲۸
|
۰۵:۳۰:۳۵
| کد خبر: ۴۰۵۴۵۵
پنج سوال که کادر فنی استقلال از پاسخ دادن به آن‌ها طفره می‌رود!
شاید استقلال مانند بارسا یا بایرن مملو از ایده‌ها و طرح‌های هجومی بود اماناتوانی بازیکنان در اجرای دستورات تاکتیکی باعث می‌شدکه استقلال نتواند به گل برسد.

به گزارش سرویس ورزشی برنا، استقلال تهران نتوانست آنطور که دلخواه هوادارانش بود، فصل را به پایان برساند. هواداران استقلال نه از این تیم بازی‌های روان و زیبایی دیدند و نه مقامی که آن‌ها را راضی نگه دارد. در ادامه به چند اشکال اصلی در استقلال لیگ پانزدهم اشاره می‌کنیم که به جرات می‌توان گفت پرسش اکثریت هواداران آبی‌های تهران است.

1) استقلال در هر مسابقه‌ای  که به  بهنام برزای بازی می‌داد، توان هجومی زیادی به خود می‌گرفت. این جوان تکنیکی و سرعتی به خوبی سرعت را در فاز حمله‌ای استقلال بالا می‌برد. اگر مربیان استقلال خصوصیات او را فراموش کرده‌اند، باید به آن ها یادآور شویم، برزای جزو معدود بازیکنان لیگ ماست که در حرکت، توپهای  دقیق و خط‌کشی شده‌ای را ارسال می‌کند. سانترهای زمینی او می‌توانست خوراک خوبی برای شهباززاده باشد که تخصص زیادی روی بازی زمینی دارد. اما مشخص نشد چه کسی در استقلال با برزای لج کرد و حتی بازوبند تیم ملی امید را هم از او گرفت! چرا در طول فصل از برزای آن طور که باید استفاده نشد؟

2) از ابتدای فصل، استقلال فقط روی اشتباه در مرکز دفاع گل می‌خورد. لازم نیست مثالی زده شود. تمام بازی‌های استقلال را مرور کنید تا متوجه شوید که مدافعان مرکزی استقلال چه بلایی بر سر این تیم آوردند. این درحالی است که کادر فنی استقلال هنوز معتقد است به علت نداشتن پلی‌میکر نتوانست قدرت نمایی کند. به نظر می‌آید واژه‌ی پلی‌میکر تنها کلمه‌ای است که ضعف آنالیزی استقلال پشت آن پنهان شود. استقلال با همین مهره ها هم قادر به طراحی حملات بود و خیلی نیاز به یک هافبک خلاق در میانه میدان نداشت. چرا که امید ابراهیمی در این فصل عملا یک بازیکن دو پسته بود و وزنه‌ی استقلال را در میانه زمین سنگین می کرد. استقلال می توانست در نیم فصل حداقل یک دفاع سرعتی و سرزن را جذب کند تا امتیازاتی را که در نیم فصل اول جمع کرده بود به راحتی آب خوردن از دست ندهد. این تیم به راحتی گل خورد و گل می‌خورد اما کادر فنی هنوز در رویای رسول نویدکیا یا بختیار رحمانی است. چرا کادر فنی به ضعف مدافعان میانی تیم هیچ توجه‌ای نداشت!

3) استقلال مهره های تهاجمی و سرعتی خوبی را در اختیار دارد. بازی استقلال و سیاه جامگان در ورزشگاه آزادی را دوباره تماشا کنید. به نظر می رسد در آن بازی کادر فنی هیچ برنامه‌ای را برای تیم پیاده نکرده بود چرا که می‌توان گفت زیباترین بازی استقلال در این فصل را شاهد بودیم! بازیکنان این تیم توپ را روی زمین به حرکت در می آوردند و با کارهای ترکیبی چشم تماشاگران را نوازش می کردند. یک بازی زیبا با پاس های متعدد و کوتاه. اما شاید همین یک بازی بود که از دست کادر فنی استقلال در رفت! تیم استقلال علیرغم اینکه توانایی زیادی در بازی زمینی و کارهای ترکیبی در میانه زمین دارد در طول فصل فقط بر سانترهای خسرو حیدری تکیه کرد. جالب است این سانترها برای بازیکنانی ارسال می شد که اصلا دوست ندارند روی هوا بازی کنند. سجاد شهباززاده را بدون ذره‌ای تردید بهترین مهاجم نوک ایران بدانید. برای درک بیشتر او را در پرسپولیس و جلوی بازیکنانی چون عالیشاه، احمدزاده و طارمی فرض کنید! مطمئنا او میتوانست بالای 20گل در لیگ امسال بزند اما سانترهای خسرو حیدری چیزی نبود که به کار شهباززاده بیاید. تنها گلی که استقلال روی برنامه کادر فنی خود توانست به ثمر برساند، گل دوم این تیم به تراکتورسازی در بازی ماقبل آخر لیگ بود! عمق فاجعه اینجاست که پرسپولیس درابتدای فصل مانند یک تیم ساده فقط سانتر می کرد و به زور گل می زد اما برانکو این تیم را روی زمین آورد و حالا می بینید که در مقابل گسترش فوتبال بلد 4گل می زنند! چرا در یک تیم پر مهره و تکنیکی، سانتر از جناح خسروحیدری اولین و آخرین و در واقع تنها برنامه گل زنی است؟

4) پروپئیچ (pero pejich) بازیکنی است که با سروصدا و بوق و کرنا به استقلال آمد. او با پیشینه بیش از 100گل زده در لیگ آلبانی به استقلال آمد و کادر فنی استقلال جوری خوشحال بودند که گویا زلاتان را به استقلال آورده اند. ضعف این بازیکن نشان داد که سطح مدافعان در لیگ ایران بسیار بسیار بالاتر از لیگ کشور آلبانی است. شاید باید از کادر فنی استقلال تشکر کرد که این برتری لیگ ما را به همگان ثابت کردند! مهاجمی که 190سانتی متر قد دارد تنها در مقابل شهرداری سمنان توانست با ضربه سر گل بزند. او در زمانبندی پرش که اولین اصل سرزنی است مشکل دارد و قادر نیست به موقع سرش را به توپ برساند. تمام دقایقی را که پروپئیچ به میدان رفته، مرور کنید. اگر صحنه‌ای را پیدا کردید که او با سر به توپ ضربه زده باشد، حتما به ما هم اعلام کنید! ضمن اینکه او در کنترل ساده توپ با بغل پا هم ضعف دارد و حتی نمی تواند به خوبی بازیکنان اطرافش را صاحب توپ کند. حال با این تفاسیر چگونه می‌توان صحبت از مرور زمان و جا افتادن او در تیم کرد؟! چرا پرسپولیس می‌تواند بنگستون را به ایران بیاورد یا تراکتور نانگ را داشته باشد، اما استقلال نمی تواند عنایتی کارکشته را به تیم خودش اضافه کند؟ فلسفه خرید پروپئیچ چیست؟

5) کادرفنی استقلال در طول فصل هرگاه که نتیجه نگرفتند، از اشتباهات فردی به عنوان عامل ناکامی تیم نام بردند. شاید استقلال مانند بارسا یا بایرن مملو از ایده‌ها و طرح‌های هجومی بود اما ناتوانی بازیکنان در اجرای دستورات تاکتیکی باعث می شد که استقلال نتواند به گل برسد اما واقعیت این است که مظلومی غالبا پروپئیچ را وارد زمین می کرد تا تیمش بیشتر سانتر کند! چه برنامه تاکتیکی به جز سانتر و سرزنی می توان برای استقلال متصور شد؟

این سوالات کلی‌ترین ایرادات تیم استقلال از ابتدای لیگ پانزدهم بود که اگر کادرفنی مغرور استقلال کمی به آن‌ها توجه می‌کرد شاید اکنون قهرمان لیگ شده بودند و این هفته‌های آخر برای آن‌ها تشریفاتی می‌شد. اکنون شاید سرمربی این تیم بازهم نبود پلی‌میکر یا همان بازی‌ساز را دلیل عدم نتیجه‌گیری این تیم اعلام کند اما اگر او به جای خریدهای بی اساسی چون ریوالدو که یک هافبک دفاعی بود و به عنوان هافبک بازی‌ساز به استقلال قالب شد و فقط چند جلسه تمرین کرد و به باشگاه هم ضرر مالی زد،  یک مدافع میانی از داخل کشور جذب می‌کرد اینگونه راحت گل نمی‌خورد و حداقل در هفته‌ی پایانی لیگ دغدغه از دست رفتن سهمیه را هم نداشت!

نظر شما
اخبار برگزیده