در نشست نقد و بررسی فیلم «بازجویی یک جنایت» عنوان شد؛

سینمای ایران فیلم‌های پلیسی را درجه دو می‌داند

|
۱۳۹۵/۰۳/۰۴
|
۰۸:۵۹:۳۶
| کد خبر: ۴۰۸۴۸۸
سینمای ایران فیلم‌های پلیسی را درجه دو می‌داند
فیلم «بازجویی یک جنایت» در خانه هنرمندان ایران به روی پرده رفت.

به گزارش خبرگزاری برنا، در یکصد و هشتاد و دومین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران که دوشنبه 3 خرداد در تالار استاد ناصری برگزار شد، فیلم «بازجویی یک جنایت» به کارگردانی محمدعلی سجادی به نمایش در آمد. در ادامه نیز نشست نقد و بررسی فیلم با حضور جواد طوسی، محمدعلی سجادی و کیوان کثیریان برگزار شد.

در ابتدای این نشست جواد طوسی به زمان ساخت فیلم اشاره کرد و گفت: تماشای این فیلم دورانی را برای نسل ما تداعی می کند که در آن انگیزه حرف اول را می زد. سجادی به واسطه پیشینه اش در عرصه های مختلف هنری و ادبی، همواره حرفی برای گفتن داشته و این قابل ستایش است. او تحصیلات آکادمیک در این زمینه نداشته، اما از یک هویت مندی غریزی برخوردار است. فیلمی که امشب به نمایش درآمد نیز الگوی مناسبی برای مرور کارنامه او و همین طور آسیب شناسیِ منطقی آن است. ایکاش این فیلم نیز مرمت می شد و نسخه با کیفیتی از آن در اختیار ما بود تا هم کار ارزشمند علیرضا زرین دست بهتر دیده می شد و هم بهتر به دنیای فیلمساز راه پیدا می کردیم. سجادی در نخستین فیلم بلندش این چنین با اعتماد به نفس ظاهر می شود و یک فیلمنامه و خط روایتی پر ریسک را برمی گزیند.

وی ادامه داد: سینمای ما معمولا یا مضمون گرای صرف یا ساختارگرای صرف بوده است. «بازجویی یک جنایت» یکی از استثناهاست که با ایجاز به موضوع خود پرداخته است. آنهم در دورانی که شعارگرایی تعمیم یافته بود و فیلمسازان برای اینکه تریبونی داشته باشند، به شکل ناخواسته به شعارگرایی متوسل می شدند. این فیلم را می توان تبارشناسی تاریخی جامعه ایران دانست؛ گذار از فئودالیسم و رسیدن به سرمایه داری و افرادی که قربانی این گذار و سیکل معیوب شدند. تنوع لوکیشنی که در فیلم می بینیم، در آن سالها به ندرت یافت می شود. تنوعی که در خدمت موضوع فیلم بوده و زیاد هم آبستره نشده است. شخصیت پردازی فیلم به گونه ای است که نه فقط شخصیت محوری فیلم، بلکه شخصیت مکمل فیلم و حتی بیغوله نشینان نیز شخصیت خود را در فیلم پیدا می کنند. به این دلیل که سجادی به شکلی تخت و یکسویه با آنها مواجه نشده است. دکوپاژ، قاب بندی، تقطیع نماها و.. نیز در شخصیت پردازی فیلم تاثیرگذار بوده اند.

این منتقد سینمایی افزود: همه اینها را که کنار هم می گذاریم، افسوس می خوریم که چرا سجادی به جایگاه واقعی خود در سینمای ایران دست پیدا نکرده است. شاید اگر در آن زمان سینمای هنر و تجربه وجود داشت، کسی مانند سجادی هم می توانست فیلم های حرفه ای تر بسازد و هم به دنیای شخصی خود نزدیک شود. شاید لازم بود که او زمانه شناسی بهتری داشته باشد؛ نه به این معنا که به تماشاگر باج دهد تا فیلمش دیده شود، بلکه به معنای در نظر گرفتن شرایط حال و داشتن دید نسبت به افق آینده تا بتواند مسیری با ثبات تری را طی کند. می توان پرسید که چنین کارگردان توانمندی چرا در مسیر کاری خود دچار اوج و فرود می شود؟ به نظر می رسد او در جاهایی بیش از حد مرعوب خلوت خود شده، اما بهتر است خود او به این سوال پاسخ دهد.

پس از آن سجادی به بیان نظرات خود پرداخت و گفت: 33 سال از زمان ساخت این فیلم گذشته اما به نظرم مکانیزم داستان آن هنوز پابرجاست؛ جامعه کماکان در کشاکش سنت و مدرنیته به سر می برد. فراموش نکنیم که «بازجویی یک جنایت» در دورانی ساخته شد که کل جامعه بهم ریخته بود، شاهد درگیری های سیاسی بودیم و سینمایی در کار نبود. البته فیلم چندان تحت تاثیر آن شرایط قرار نگرفته و این موضوع برای خودم دلگرم کننده است. من در کنار افرادی مانند حبیب اسماعیلی، این فیلم را به شکل خودجوش و در قالب تعاونی تولید کردیم.

وی ادامه داد: نکته دیگر اینکه در آن زمان در سینمای ایران اساسا سنت فیلم پلیسی وجود نداشت. شاید در سینمای آمریکا یا ایتالیا با نگاه اجتماعی و سیاسی می توانستیم از این دست فیلم ها پیدا کنیم، اما چنین رابطه ای در سینمای ایران تعریف نشده بود. ما تلاش کردیم این الگوها را با رویکردی رو به جامعه ایران شکل دهیم. ضمن اینکه سناریو حجیم تر از این بود و بخش های زیادی از فیلم حذف شد. قبول دارم که برخی ایده های فیلم خام است، اما به یاد داشته باشیم که در سن 26 سالگی و در آن شرایط دشوار فیلم را ساخته ام.

کارگردان «رنگ شب» افزود: سعی کردم ژانری را دنبال کنم که در سینمای ایران محلی از اعراب ندارد. بزرگان سینمای ایران سینمای پلیسی را درجه دو می دانند. عمرم را به پای این کار گذاشتم اما در عوض تشکر، من را خانه نشین کردند. در ادبیات نیز همین ژانر را دنبال کردم. برای ساخت همین فیلم برایم پرونده سازی کردند و فیلم «گنج» را نیز توقیف کردند تا جایی که خودم هم نسخه ای از آن فیلم در اختیار ندارم. متاسفانه در آن دوره گمان بر این بود که هر فیلمی با ساختار معمایی، قصد دارد حرف سیاسی بزند. ژانر معمایی با در نظر گرفتن لایه های اجتماعی و داشتن نگاه واقع گرایانه، دستاورد سال ها فعالیت است. اما در سینمای مضمون پردازی که به دنبال پیام دادن است، چنین تلاش هایی نادیده گرفته می شود. با این حال همواره سعی کرده ام فن سالار باشم و به دوربین اهمیت بدهم.

پس از آن طوسی به دیگر خصوصیات آثار سجادی اشاره کرد و گفت: مساله فرم و همین طور بومی کردن مضمون در آثار سجادی اهمیت زیادی دارد. او سراغ مضامینی می رود که در ظاهر با ما انطباق فرهنگی ندارند و می کوشد آنها را بومی کند. اما باید توجه کرد که فرم را چگونه می توان به کار گرفت که حالت تحمیلی پیدا نکند و صرفا به دغدغه شخصی فیلمساز تبدیل نشود. سینما بدون تماشاچی بی معناست، اما به نظر می رسد سجادی گاهی اوقات این مساله را نادیده می گیرد. در نهایت مضمون و فرم باید به یک تعادل برسند تا با اقبال تماشاگر روبرو شوند.

وی ادامه داد: این سینما می توانست موجودیت متفاوتی از بخش خصوصی را احیا کند. اگر مسیر حبیب اسماعیلی و آن تعاونی که راه اندازی کرد به خوبی حمایت می شد، اکنون او را مشغول پخش فیلم نمی دیدیم. اینها علامت سوال های پررنگی در فضای فرهنگی ماست که چطور افراد پر شور و شوقی مانند اسماعیلی، ناخواسته به انفعال کشیده می شوند؟

سجادی در پاسخ به نظرات طوسی گفت: مخاطب گریز نیستم اما به تجربه های شخصی نیز اهمیت می دهم. محتوا همان فرم است و فرم همان محتواست؛ در واقع این دو باید از دل یکدیگر بجوشند و به توازن آنها نیز اعتقاد دارم. یک جایی هم ممکن است مخاطب عام با تجربه های شخصی ارتباط برقرار نکند و کاری نمی توان کرد. گاهی به سمت فانتزی و قصه های عام نیز حرکت کرده ام که در عمل هم جواب داده است. ضمن اینکه فیلم ساختن در ژانر پلیسی چون به شدت تکنیکال است، در هیچ جای دنیا کار آسانی محسوب نمی شود.

وی همچنین در پاسخ به سوال کثیریان در خصوص شخصیت بازپرس و عدم هوشمندی ذاتی او در فیلم گفت: بله او شخصیتی متزلزل و کودک سان دارد. اما مساله ی فیلم، کمال پیدا کردن و سیر روندی از خامی تا پختگی است. این شخصیت تعمدا اینگونه تصویر شده تا مسیر تکامل او را ببینیم. به علاوه، آنچه در فیلم هایم دنبال کرده ام و مورد توجه قرار نگرفته، لایه های اسطوره ای موضوع است؛ به ویژه اسطوره ی برادرکشی. تمام فیلم هایی که دیده ام در من رسوب کرده، اما بیش از هر چیز روی هملت کار کرده ام.

در این نشست حبیب اسماعیلی، تانیا جوهری و مهدی میامی از بازیگران فیلم نیز حضور داشتند. اسماعیلی ساخت این فیلم را پر زحمت دانست و رمز گرمی و صمیمیت آن را نیز همین زحمات و صمیمیت عوامل فیلم در پشت صحنه عنوان کرد. میامی هم ضمن تبریک موفقیت فیلم «فروشنده» در جشنواره فیلم کن، از اینکه ژانر پلیسی در سینمای ایران ادامه پیدا نکرده اظهار تاسف کرد. خسرو دهقان نیز که در میان تماشاگران حضور داشت، ضمن تمجید از «بازجویی یک جنایت» گفت: این فیلم یکی از ده فیلم با ارزش سینمای ایران است. ایراد کار سجادی این است که به جای تمرکز، دچار پراکنده کاری شده است. حیف است کسی که توانسته چنین فیلم حیرت انگیزی بسازد، وقت خود را در عرصه های مختلف سپری کند. به هر حال «بازجویی یک جنایت» روایت گر سال های آغازین دهه 60 برای نسل نویی است که آن دوران را به چشم ندیده اند.

در بخش پایانی این نشست طوسی به اهمیت تدوین در آثار سجادی پرداخت و گفت: یکی از مهم ترین ویژگی های فیلم، تدوین خوب آن توسط صمد تواضعی است. شیوه روایت فیلم در خدمت نوع تدوین است که به یک ضرباهنگ منطقی تبدیل می شود. به عنوان فصل هایی که به پاسخگویی زاغه نشین ها به عنوان افرادی در معرض اتهام نگاه کنید. گویی این افراد در پیشگاه تاریخ در حال توضیح دادن خود و موقعیت معاصرشان هستند؛ اینکه وجه المصالحه طبقات دیگری قرار گرفته اند که در موقعیت های حساس تاریخی از آنها بهره برداری کرده اند. این شیوه روایت در آن زمان بسیار نو و متفاوت بوده است اما متاسفانه دیده نشد. این فیلم تجربه نوینی به شمار می رود و اهمیت تدوین را در آثار بعدی او همچون «مخمصه» نیز می توانیم ردیابی کنیم. امیدوارم نمایش این فیلم فتح بابی باشد برای سجادی تا دوباره به ساخت چنین فیلم هایی بپردازد.  

نظر شما