وسوسه شیطان، زن سارق تالارهای خرم‌آباد را بیچاره کرد + جزئیات

|
۱۳۹۵/۰۳/۰۸
|
۱۵:۳۰:۳۱
| کد خبر: ۴۱۰۲۵۶
وسوسه شیطان، زن سارق تالارهای خرم‌آباد را بیچاره کرد + جزئیات
چند روز قبل خبری در خصوص دستگیری زنی که با حضور در تالارهای پذیرایی و مهمانی‌های خرم‌آباد از مهمانان سرقت می‌کرد، منتشر شد که بسیار پربیننده هم بود.
به گزارش خبرگزار برنا از لرستان ، متهم؛ زنی 38 ساله که در سن و سال کم وارد زندگی مشترک شده و هم‌اکنون دارای 3 فرزند است.
اکنون که او با ما صحبت می‌کنیم، به عنوان زنی که از پسر 5 ساله خود سوء استفاده کرده تا زیور‌آلات هم سن و سالش را در اماکن مختلف شهر به سرقت ببرد.
وی در یکی از یگان‌های انتظامی خرم آباد حضور دارد‌، با چهره ای بسیار شرمگین و گریان. علت و هدف خود را از سرقت‌های مختلف این چنین می‌گوید: در یک خانواده بسیار با‌شخصیت و تحصیل‌کرده زندگی می‌کردم به گونه‌ای که حتی یک بار مسیر من و یا افراد خانواده‌ام به کلانتری و یا دادگاه‌های شهر نیفتاده است، این را باور ندارم که امروز به عنوان سارق در پلیس آگاهی حضور دارم!
یک روز پسرم را به داخل پارکی در اطراف شهر برای بازی با همسالانش بردم‌، در این بین به فکر افتادم که برای تفریح هر چه بیشتر‌، پسر را به داخل تالار ببرم، این‌جا بود که فکر می‌کنم شیطان با من هم‌دست شد. همین را می‌دانم که وسوسه‌های او بود که امروز به عنوان سارق در بین خانواده خود شناخته شوم‌.
 
وسوسه شیطان، زن سارق تالارهای خرم‌آباد را بیچاره کرد + جزئیات

 

چشمم به دختری افتاد که تقریباً 3 ساله بود برای بازی با پسرم آمده بود، به بهانه‌ی این که از دوستان مادرش هستم و می‌خواهم دست وی را بشویم‌، النگوهایش را از دست دختر بیرون آورده و به سرعت محل را ترک کردم‌. متاسفانه لذت این پول و دستی که شیطان وارد وجودم کرده بود، باعث شد که این مسیر را دنبال کنم‌.
به این فکر افتادم که به مراسم‌های دیگر بروم، به آژانس زنگ زدم و خود را در لباس مهمانی آماده و کودک 5 ساله خود را نیز برای تابلو نکردن با خود بردم‌، وارد مکان مورد نظر در شهر شدم و این بار اقدام به سرقت 5 النگو و یک گردن‌آویز کودکانه از گردن دختری دیگر کردم، این کار را ادامه دادم تا این که از دو مکان دیگر مقادیری طلا داخل یک کیف زنانه و یک دستگاه دوربین عکاسی را برداشته و محل را ترک کردم‌.
وی تنها علت سرقت و ادامه این کار را وسوسه‌های شیطانی و ایمان ضعیف خود می‌داند‌.
آن‌چه ما را ناراحت و نگران می‌کند درخواستی است که شوهر زن برای دیدار پسرش با مادر از ماموران آگاهی دارد. پسر خود را در آغوش مادری که امروز به عنوان سارق دستگیر شده در آگاهی است‌، می‌اندازد او از مادر درخواست برگشتن به منزل را دارد. کسی که شاهد سرقت‌های مادر بوده است‌، به راستی که چه آینده ای در پیش دارد؟!
آیا او توان درک این را دارد که مادر برای چه در آگاهی است؟ آیا آینده این کودک قابل پیش‌بینی است؟ علت این سرقت‌ها چه بوده، اگر زن توان مالی دارد برای چه خود را سارق طلاجات شهر کرده است؟
امیدواریم هیچ گاه شاهد این‌گونه صحنه ها نباشیم و کاری را انجام ندهیم که در نهایت تنها پشیمانی عاید ما شود‌. حال بیاییم به آینده کودکان و آبروی چندین ساله خود و خانواده فکر کنیم‌...
کارشناس معاونت اجتماعی شهرستان خرم‌آباد

 

نظر شما