به گزارش برنا،حسن بنیانیان در نشست هم اندیشی 'فرهنگ، هنر و اقتصاد مقاومتی' در اردبیل افزود: هنر بخشی از فرهنگ است و هنگامی که رابطه فرهنگ و اقتصاد مطرح می شود، همه افراد و سازمان ها در کسوت تولید کننده، توزیع کننده و مصرف کننده در تحولات فرهنگ و اقتصاد نقش دارند.
وی بیان کرد: اقتصاد مقاومتی در شرایط کنونی با تبلیغات رسانه هایی مانند صداو سیما چنین معنی شده که پرداخت تسهیلات به تولید کننده و یا تحرک بخشی به بخش مسکن هدف های اقتصاد مقاومتی را تامین می کند در حالی که این موارد تنها 10 درصد از آن سیاست هاست.
وی با تاکید بر مهندسی فرهنگی اظهار کرد: این یعنی اینکه در جامعه اسلامی به موازات پیشرفت اقتصادی باید به فرهنگ نیز اهمیت دهیم و در این میان همه اجزا از جمله شهرسازی باید متناسب با دیگر حوزه ها باشد.
بنیانیان با تاکید بر لزوم پذیرش داده و ستانده اقتصاد و پذیرش اهمیت اصلاح فرهنگ گفت: پیوست فرهنگی یعنی در مبدا نباید کار را خراب کنیم به این معنی که مدیران باید درک جامع از فرهنگ و علم اقتصاد داشته باشند.
او ادامه داد: البته نباید فراموش کنیم که اقتصاد مقاومتی برای حفظ انقلاب است و اگر برای اقتصاد، فرهنگ را نابود کنیم در واقع دشمن به هدف خود که جلوگیری از پیگیری اهداف انقلاب است، خواهد رسید؛ سیاست های اقتصاد مقاومتی باید به شکلی دنبال شود که فرهنگ قربانی نشود.
به گفته وی ، فرهنگ غرب، توسعه مصرف و لذت فردی است که در آن اقتصاد حرف اول و آخر را می زند و سرمایه داران در پس ماجرا هستند؛ می توان روی اعتقادات مردم اثر گذاشت و اگر نماد و موضوعاتی از غرب به کشور وارد شود، فرهنگ ما را تحت تاثیر قرار می دهد.
بنیانیان با اشاره به اینکه 20درصد جمعیت در کشورهای پیشرفته ای هستند که به رغم وجود سازمان های بین المللی 80 درصد سرمایه جهان را در اختیار دارند؛ گفت : اینها با تجربه استعمار طولانی در کشورهای در حال توسعه نفوذ کرده و با ایجاد بی ثباتی برای نخبگان آنها امکاناتی فراهم و آنها را جذب می کنند و در نهایت نوآوری های همین نخبگان را به بهایی گزاف به همین کشورها می فروشند.
وی تشریح کرد: تنها کشوری که می تواند این روند را قطع کند، جمهوری اسلامی می باشد و این امر باید با زبان هنر به جوانان تفهیم شود که این مهاجرت ها به طور غیرمستقیم کمک به دشمن است.
رییس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: فرهنگ مانند ریشه درختی است که شاخ و برگ آن نهادها و سازمان ها هستند؛ با ورود نهادهای غربی مانند بانکداری یا آموزش و پرورش بدون توجه به ریشه موجب تخریب آموزش و اقتصاد شده ایم.
وی ادامه داد: تا مدیران فرهنگ را درک نکنند، برای هنر هزینه نخواهند کرد چرا که بسیاری از هنرمندان و مدیران نفتی هستند و یکی از مشکلات اساسی عدم درک فرهنگ در بین مدیران ارشد است.
به گفته وی ، مدیر یک مجموعه ای مانند راه و شهرسازی تنها 20 درصد از علم دانشگاهی خود را در تصمیم گیری ها استفاده می کند در حالی که 80 درصد اقدامات وی بر رابطه بین انسان ها اثرگذار است.
بنیانیان با بیان اینکه ایران کشوری متمدن با جاذبه های دیدنی و فرهنگی است وعده ای مشتاق سیاحت ایران پس از انقلاب هستند اظهار کرد: بر این اساس باید در منطقه اولین کشوری باشیم که از حوزه فرهنگ درآمدزایی دارد اما مدیران ارشد ما بیشتر سیاسی هستند و حتی مسوولان استانی درک فرهنگی ندارند چرا که به پول نفت خو گرفته اند.
وی اضافه کرد: یک سوم منابع آب شیرین کشور در استان خوزستان است اما زیر کشت هندوانه می رود که بازار صادراتی چندانی ندارد و چنین فرصتی مغفول مانده چرا که فرهنگ بهره وری وجود ندارد و نفت طی 100 سال روابط اقتصادی کشور را نابود کرده است.
به گفته وی ، کاهش مصرف داخلی منجر به پس انداز می شود و پس انداز به سرمایه گذاری تولیدی می انجامد که البته با تولید با کیفیت به هدف صادرات می توان رسید اما در کشور طی همه این فرآیندها دچار مشکل هستیم و فردی حاضر نیست پول خود را از بانک خارج کرده و در استانی مانند اردبیل و ایلام سرمایه گذاری کند.
بنیانیان تاکید کرد: برای رشد اقتصادی باید بخش علمی کشور پیشرفت کند در حالی که دانشجویان ما در دانشگاه ها و مراکز علمی به دنبال نمره هستند، این در حالی است که سرمایه اجتماعی لازمه راه اندازی کارخانه و تولید می باشد.
وی ادامه داد: اقتصاد را با پول بانک ها نمی توان اصلاح کرد بلکه نیازمند امنیت سرمایه گذاری، نمادسازی، مدیریت برنامه ریزی هستیم ؛ در این میان باید برخی مانع تراشی ها در اقتصاد نیز برطرف شود.