مصاحبه اختصاصی با حامد زمانی

عنوان موسیقی من «مبارزه» است

|
۱۳۹۵/۰۵/۱۰
|
۰۸:۰۲:۴۳
| کد خبر: ۴۳۸۷۱۳
عنوان موسیقی من «مبارزه» است

مصاحبه با حامد زمانی به راحتی انجام نشد. می گفت دو سال است مصاحبه نکردم برای همین راضی به گفت و گو نبود تا اینکه در شرایط خاص و بعد از برنامه صبح چند دقیقه ای او را تنهایی گیر آوردم. خستگی هم از چهره اش پیدا بود ولی با احترام به سوالات من پاسخ داد هر چند حاضر نشد در مورد برخی از سوالات مخصوصاً تحلیل های رسانه های بیگانه در مورد موسیقی اش حرفی بزند.

امیررضا کاظمی نژاد

-بسم الله الرحمن الرحیم

-سلام عرض میکنم خدمت شما آقای زمانی، کرمانشاه را چطور دیدید؟

*خدمتتان عرض کنم که دفعه اول نیست اومدیم کرمانشاه؛ چه در قالب اجرای برنامه چه قبل ترها با خانواده، واقعا اینو بدون تعارف میگم اصلا من اهل تعارف نیستم واقعا خوی جوانمردی و خوی عیاری و مردونگی توی ژن مرد و زن کرمانشاه هست و آدم اینجا اصلا احساس تنهایی و دلتنگی نمی کنه و این برکتی که جای جای شهر دیده میشه حاصل همین مردانگی و مهمان نوازی و گرم بون مردم اش است. از آثار باستانی هم دیدن کردیم، فوق العاده زیبا و دوست داشتنی بود.

-الآن اکثر کارهای انقلابی و مذهبی رو شما اجرا می کنید به غیر از شما چند نفر دیگه در این زمینه فعالیت میکنند و کارهایشان مانند شما موفق بوده است؟

من بعد از اینکه به اسم موسیقی ارزشی آمد اسم موسیقی ام رو موسیقی «مبارزه» گذاشته ام. الآن احساس می کنم که کارما خواندن علیه ظلم است، حالا هر ظلمی چه ظلم سیاسی باشه، چه ظلم اقتصادی باشه، چه ظلم فرهنگی باشه. این توی چارچوب ما می گنجه.

اتفاق قشنگی که افتاد این بود که کم کم بچه ها شروع به فعالیت در زمینه موسیقی کردند، موسیقی از این نوع که ما الان داریم می بینیم که حداقل دو، سه نفر در شهر های کوچک دارن فعالیت می کنن. در شهر های بزرگ که داره بیداد می کنه و این برکت نگاه شهداست و به نظر من از صریح و بی تکلف حرف زدن توی شعر و موسیقی ترس ریحته شده. امیدوارم این ادامه پیدا کنه  و ما هم هرکاری از دستمون بر آمده تاحالا انجام دادیم انشاء الله از این به بعد بچه های مؤلف زیادی در این عرصه ببینیم.

-ولی شاخص ترین اینها شمایید ؟

* ممنونم... ماهم داریم فعالیت می کنیم...  این رو باید مردم تشخیص بدن.

-شما گفتید که موسیقی من موسیقی مبارزه است این در ادامه ی جمله ای است که گفته بودید «من صدای بی صداها هستم»؟

*  من احساس میکنم حرف هایی هست که مغفول مانده. الان مثلا بعد از آهنگ هفت تیر می خوایم وارد حرف های جدیدی بشیم که می بینیم یک دنیا حرف مونده و این حرف ها زده نشده و از زبان بچه های ماهم گفته نشده. این که این حرف ها زده میشه  و بچه هایی که احساس میکنن این حرف ها حرف های اون ها بوده میشه معنای «من صدای بی صداها هستم»، بچه هایی که تا الان موسیقی نداشتن  و حرف هاشون توی دنیا زده نشده الان موسیقی دارند.

_ الان چه کارهایی باید صورت بگیره تا خواننده ها کارهای مذهبی و انقلابی بیشتری اجرا کنند؟ راه کار شما برای انجام این کار چیه؟ حالا کارهای انقلابی که اجرا میشه به اندازه ی بقیه کار ها نیست؟

·بله زیاد نیست...

من احساس میکنم نباید اصلا کمّی نگاه بشه. یعنی شما نگاه کنید شاید دو خواننده تراز یک توی موسیقی متعهد برابری کنه با ۲۰۰ تا خواننده در حد متوسط. به نظرم خود بچه ها باید تقلید رو کنار بگذارند  و باید بیشتر تمرین کنند، کارکنند و فکر نکنند حالا که تریبون هست (کار تمام شده)، چون برای دفعه اول خیلی جاها ممکنه کارها رو پخش کنن اما تموم شده رفته پی کارش، این آفت کار ماست. بنابراین ممکنه حرف موسیقی سریع به تریبون برسه و این آفت این موسیقی است و از طرف دیگری هم اصلا نهادهای فرهنگی متصدی ما نگاه ساختاری ندارند، اصلا بسترسازی نمی کنن، فقط می خوان اجرایی باشه و یک آلبومی باشه و الّا به صورت تخصصی نگاه نکردیم و نگاه هم نخواهیم کرد! فکر کنم تا سالیان سال باید موسیقی متعهد به صورت تخصصی باشد یعنی بیاییم هم روی محتوا کار کنیم هم روی فرم.

-آقای زمانی میشه بگید نظر رهبر راجع به کارهای شما چیه؟

*اصلا اصلا!! من تا حالا (در این مورد) صحبت نکردم!

-شما گفته اید  در کارهای مذهبی ریزه کاری ها را رعایت میکنم یعنی چه؟

* ببینید کار مذهبی خواندن و کارهایی که با اعتقادات مردم سرشته است خواندن این آثار طوری روی لبه تیغ حرکت کردن است. یعنی اتفاقا من احساس میکنم مرز ابتذالش خیلی نزدیک تره تا موسیقی های دیگه. به همین خاطر اگرشما یک ذره انحراف داشته باشید یک ذره بری به سمت ابتذال برید،حتی وارد ابتذال هم نشی، مثلاً شعر و موسیقی ات باهم ارتباط نداشته باشه، حرفات حرفای سخیفی باشه... به نظرم ضربه های شدید تری می خورن و مردم هم واکنش شدید تری دارند. به همین خاطر همین هم بایددقت زیاد تری کرد بارها گفته ام هم در ساخت آهنگ و ملودی ها و هم توی شعرها باید دقت کرد؛ بعضی از کلمات روزها باید روش فکر کنیم که چه جوری اینجا حس رو منتقل کنه؟ با چه موسیقیی با چه ملودی؟ و این ریزه کاری ها توی این عرصه است توی این ژانر که باید همه باید رعایت کنند.

-در اختتامیه جشنواره عمار، مادران شهیدان تمام یادبود هایشان را به شما اهدا کردن و دست خالی بیرون رفتند. اون لحظه چه حسی داشتید؟

اون یکی از قشنگ ترین اتفاقاتی بوده که برام اتفاق افتاده. البته مادران شهدا همیشه به من لطف داشتن. نمی دانم چرا من لایق چنین محبتی بودم؟ لطف خداست ولی واقعا یکی از قشنگ ترین اتفاقات زندگی من بود و از اون روز هم این باب شد و در اجرا های دیگه هم می دیدیم. مادرهای شهدا «بخشیدن» تو خونشونه، ایثار کردن توی خونشونه، اصلا این چیزها براشون اهمیتی نداره عزیزترین داراییشون رو وقتی می بخشن بقیه اش دیگه زیاد براشون سخت نیست. به خاطر همین همیشه مارو شرمنده کردن.

-دلیل اینکه موسیقی  خود را ترویج دهنده  گفتمان و ارزش های جهانی اسلام و انقلاب دانسته و مخاطبان خود را فراتر از مرز های جغرافیایی ایران می دانید چیست؟

حرف ما، جنگ ما به قول امام (ره) جغرافیا و زمان نمیشناسه، جنگ ما جنگ عقیده است، موسیقی ما موسیقی عقیده است واین حرف هرجایی که کسی واقعا آزادی خواه و عدالت خواه باشه و مبارزه اش با ظلم و ظالم باشه هرجا که باشه حرف مارو می پسنده. داریم می بینیم الان کاری را که من خوانده ام در کشور های دیگه خدارو شکر شنیده میشه حتی خیلی هاشون که نمی فهمن من چی میگم، خودشون میرن ترجمه میکنن، زیرنویس میکنن و این اتفاقیه که باید بهش پر وبال داده بشه. انشاالله سالیان آینده ما میبینیم که با محکم شدن پایه توی ایران ،پا رو اون طرف بذاریم و اونجا هم فعالیت کنیم.

-نکته پایانی هست که شما بخواهید به اون اشاره کنید؟

من باز هم خدارو شکر میکنم توی همچین روزی و توی سالگرد عملیات مرصاد و توی روزی که داره کم کم به روز ملی کرمانشاه معروف میشه در خدمت مردم کرمانشاه بودم.

 

 

 

نظر شما