به گزارش خبرگزاری برنا، در این برنامه که بعدازظهر روز گذشته (یکشنبه 24 مرداد) در سالن سینماحقیقت برگزار شد، ابتدا فیلم مورد بحث به نمایش درآمد و سپس جلسهی نقد و بررسی آن با حضور «خسرو دهقان» منتقد پرسابقهی سینمای ایران برگزار شد.
در ابتدای جلسه، ناصر صفاریان، مجری برنامه و مسوول جلسههای نمایش فیلم با اشاره به این که معمولاً فیلمهایی نظیر «مجتبی» مرزهای باریک و نامریی میان سینمای مستند و داستانی را به چالش میکشند، از کارگردان این فیلم خواست تا در اینباره و همچنین دربارهی نحوهی احتمالی نگارش فیلمنامه برای فیلم خود توضیحاتی ارائه کند.
محمدحسن دامنزن در پاسخ به این پرسش گفت: «فیلم «مجتبی» نه یک فیلم مستند-داستانی و نه یک فیلم داستانی است. از نظر من این یک فیلم مستند است که خصوصیات فیلمهای مشابه را ندارد.»
وی سپس دربارهی نحوهی نزدیک شدن خود به سوژهی فیلم گفت: «برای ساخت «مجتبی» فیلمنامه خیلی دقیقی نداشتم اما از آنجا که شخصیت اصلی این فیلم از دوستان قدیمی من است و سالهاست او را میشناسم، میتوان گفت برای انجام این کار از یک تحقیق طولانی بهره بردم.»
دامنزن در ادامهی صحبتهای خود از مجتبی کاظمی و خصوصاً همسر ایشان که به گفتهی او اجازه دادند تصویر خود و خانوادهشان به شکلی بیپرده در یک فیلم مستند به ثبت برسد تشکر کرد و گفت: «خوشبختانه هر دو این عزیزان برخلاف اغلب خانوادهها که تلاش میکنند تا در مقابل دوربین، نقابی از تظاهر به چهره بزنند، علاقهای به انجام این کار نداشتند و تصویری که از آنها در فیلم «مجتبی» دیده میشود برشی از زندگی خود آنها و کاملاً واقعی است.»
بخش دیگری از برنامهی روز گذشته به صحبتهای خسرو دهقان، منتقد مهمان جلسه اختصاص داشت. دهقان ضمن تاکید بر فصل مشترک و موجود در سینمای مستند و داستانی، به محتوای یکی از کتابهای منتشر شده دربارهی سینمای مستند اشاره کرد و گفت: «در این کتاب به تقسیمبندی سینمای مستند و تنوع چشمگیر آن پرداخته شده است؛ به گونهای که اگر کسی بخواهد از نظر آکادمیک به جزییات این تقسیمبندی دسترسی پیدا کند با حجمی باورنکردنی روبهرو خواهد شد.»
وی اظهار نظر کارگردان فیلم دربارهی مستند بودن فیلم خود را قائل بر بخشی از تقسیمبندیهای ذکر شده دانست و افزود: «سینمای مستند جهان از نظر میزان کار با وقایع مستند یا واقعگرا از یک ریشه اولیه برخوردار است که با تولیدات برادران لومییر و ژرژ ملییس آغاز میشود. به همین ترتیب سینمای مستند ایران نیز در کنار قدمتی که دارد، نسبت به سینمای داستانی از شایستگی و ارزشهای بیشتری برخوردار است.»
دهقان سپس ضمن اشاره به امکانات گستردهی سینمای مستند در سالهای اخیر، به انطباق فیلم «مجتبی» با ویژگیهای این نوع سینما پرداخت و گفت: «در این شکل فیلمسازی، همهچیز هم میتواند مستند باشد و هم نباشد. اگر بحث واقعیت در میان باشد به محض این که شخصیت اصلی فیلم در مقابل چشم دوربین، کارهای اصلی زندگی خود را تکرار میکند میتوان گفت او از شکل مستند فاصله گرفته است. در حقیقت به این بستگی دارد که سینمای مستند را چهطور تعریف کنیم. به همین دلیل اگر تا فردا هم دربارهی این موضوع بحث کنیم که به عنوان مثال فیلم «مجتبی» چهقدر مستند و چهقدر داستانی است، بعید میدانم باز هم به نتیجه برسیم»
دامنزن در بخش دیگری از این جلسه با اشاره به چندپارگی فیلم از نظر موضوعی (به عنوان یکی از نکتههای مطرح شده از سوی منتقد مهمان برنامه) گفت: «تمام نکتههایی که در فیلم به آنها اشاره میشود برایم در اولویت بود اما چیزی که بیش از سایر موارد اهمیت داشت نمایش وضعیتی بود که در آن یک هنرمند که شاید بتوان گفت از درون متلاشی است، به تنهایی پناه میبرد و با دنیای کودکانهی خود سر میکند. آنهم هنرمندی که در کشاکش به دست آوردن روزی برای خانواده سعی میکند دنیای ذهنی خود را نادیده بگیرد تا بتواند برای فرزندش پدر خوبی باشد و با نمایشهایی که برای بچهها اجرا میکند لبخند روی لب آنها بنشاند.»
وی سپس با اشاره به تغییر سلیقه در اجرای نمایشهای کودکانه که به تعبیر او بیش از تلاش برای ایجاد ارتباط، به زرق و برق و مسائل حاشیهای روی آوردهاند، گفت: «در چنین شرایطی درون خود هنرمند دیگر متعلق به خود او نیست. درون هنرمند، تنهایی اوست و البته دلخوش کردن به حبابهایی که به همدم این روزهای او تبدیل شدهاند.»
حضور مجتبی کاظمی (شخصیت اصلی فیلم) در سالن نمایش، از حاشیههای جذاب جلسهی نقد و بررسی این فیلم بود. وی در بخشی از جلسه دربارهی احساس خود نسبت به این فیلم گفت: «از تماشای آن لذت بردم چون تصویری واقعی از خود من و زندگیام را به نمایش میگذاشت.»
وی همچنین در بارهی واکنش همسر خود پس از تماشای «مجتبی» گفت: «واقعیت زندگی ما همین است که در فیلم میبینید. همسرم نیز که سال گذشته در جشنوارهی سینماحقیقت این فیلم را دیده بود، از طرح واقعیت در آن استقبال کرد و گفت: «خوشحالم که بعد از این همه سال فهمیدم نظر واقعی مادرت دربارهی من چیست»
در این بخش از جلسه، محمدحسن دامنزن به طرح خاطرهای از نخستین نمایش «مجتبی» پرداخت و گفت: «در طول نمایش این فیلم، از ترس این که خدای ناکرده میان مادر و همسر مجتبی مشکلی به وجود بیاید تمام سعیام را کردم تا آنها کنار هم ننشینند! اما خوشبختانه برخلاف تصور من وقتی فیلم به پایان رسید هیچ مشکلی پیش نیامد و عروس خانواده، دست مادر شوهر را گرفت و همراه هم از سالن نمایش فیلم بیرون رفتند.»
صحبتهای خسرو دهقان پایانبخش جلسهی نقد و بررسی «مجتبی» بود. وی با تاکید بر حضور مجتبی کاظمی (شخصیت اصلی فیلم) در سالن نمایش به عنوان یک تجربه جذاب در بحث ارتباط با تماشاگران گفت: «معنی چنین حرفی این است که چند لحظه سینما و عناصر تشکیلدهندهی آن را فراموش کنید و به آدمی فکر کنید که با واقعیتِ صرف کار دارد؛ آدمی که از دید و در ذهن هرکدام از تماشاگران حاضر در سالن، تصویر ویژهای دارد.»
این منتقد سپس با اشاره به تلاش سازندهی «مجتبی» برای حذف عوامل دست و پاگیر در تولید فیلم گفت: «او این کار را انجام میدهد تا به خلوص و صداقت واقعیتی بهنام مجتبی کاظمی دست پیدا کند و به گمانم این بهترین زاویه برای روبهرو شدن با فیلمی است که بعضیها آن را مستند میدانند و بعضی دیگر داستانی.»