تکرار تاریخی در تنها گذاشتن مردان شجاع

|
۱۳۹۵/۰۸/۲۵
|
۱۵:۱۲:۱۲
| کد خبر: ۴۸۳۱۰۷
تکرار تاریخی در تنها گذاشتن مردان شجاع
همه ما داستان پدری را که موقع مرگ ، بچه هایش را صدا میزند و میخواهد چوب ها را برایش بیاروند، تا اول ۲ تا رو بشکنند و بعد ۵ تا بشکنند و درنهایت نتیجه بگیرند که اتحاد و وحدت رمز موفقیت برادرانست و حاصل این چوب شکستنها این میشود که باهم ، کنارهم و پشت هم باشند، هیچ وقت شکست نخواهند خورد را با روایت های گوناگون شنید ه ایم .

به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا، این روزها هم فیلم ها ، نوشته ها و حرفهایی درباره تخلفات املاک های واگذار شده شهرداری تهران شنیده و دیده ایم  که بخش عمده ای  از این اخبار برمیگردد به شفاف سازی آقای حکیمی پور ، به خاطر همین افشاگری های ایشان  ، توهین ، توجیه ، احضار و از طرف هم فکرانش نیز سرزنش شده اند ، حرف نگارنده در حال حاضر این است که از جناح رقیب و مخالف هیچ انتظاری نیست ولی عجبا به دوستان هم جبهه ایست که باتوجه به علمی که در موضوع مطرح شده دارند، چرا پشت این مردباصلابت وباغیرت را خالی میکنند و تنهایش گذاشته اند . بازهم یاد یک داستان قدیمی دیگر از فرهنگ ایران زمین، در روستایی  دزدی در طویله یک کشاورز، خر  او را می دزدد که فردای آن روز، اهالی ده  یک به یک نصیحتی را متوجه مرد کشاورز میکنند، از جمله آنکه:  ای مرد کشاورز، مشکل دزدیدن خرت این بود که خرت عر عر نکرد، قفل طویله ات محکم نبود، شما چرا خواب ماندی و خلاصه هریک با دلایلی صاحب خر را مقصر قلمداد میکردند . مرد کشاورز طاقتش طاق میشود و فریاد وانفسا سرمی دهد که ای بی خردان ، ای از خدا بی خبران و ای بی انصافان چرا نمیگویید دزد آمد، دزدی کرد و مقصر دزد و عمل ناشایستش هست ودرپایان داستان مرد کشاورز با پوزخندی بر لب گفت :پس در اینصورت دزد هیچ گناهی مرتکب نشده و مقصر خود بنده ام.

این قبیل داستانها که سینه به سینه و نسل به نسل دست مارسیده، نشان از فرهنگ و تمدن جامعه ای هست که مردمانش یکرنگ ، شجاع ، و پشت هم بودند حال چه شده که در حال حاضر صدای یک نفر مرد و فقط یک نفر ( محمودصادقی ) به سمع  شهروندان این شهر میرسد که هرزگاهی درباره یاشار مواضعش را  در کسوت نماینده ملت و در خانه ملت بیان میکند . با احترام به  رکن چهارم دموکراسی و آزادی بیان (رسانه )که یاشار سلطانی بخاطر تخطی نکردن از همین  قانون و اجرای درست آن در حبس بسر برد و ناگهان تبدیل شد به قرار و آزادی از بازداشت موقت ؟؟؟؟؟ و آقای دکتر حکیمی پور  با انواع و اقسام توهین ها روبرو میشود. در این زمان که شجاعت و آزادگی حکم سیمرغ و کیمیا را دارد ما تنها در خلوتمان، تنها در خلوتمان خوشحالیم که زبان ما، محمود صادقیها و حکیمی پورهایی هستند که مگو ها را اظهار می دارند ولی متاسفانه تعدادشان انگشت شمارند. شاید اینها گام های برای آزادی بیان و  نقد منصافه باشد. شاید در مرحله ای باشیم که بعد از وفور تولد رسانه های اجتماعی گوناگون، در معرض جریان سریع و آزاد اطلاعات قرار گرفته ایم و حالا حالا ها زمان میبرد تا به زبان نقد، اعتراض و یا همراهی، حرفهای خودمان را در کمپین همراهی حق و حقیقت رونمایی کنیم.

تکرارو مکررات است که بگویم، ملتی که کتاب نمیخواند ، ملتی که شجاع نباشد، ملتی که عمل نکند باز ،  باز و باز باید تاریخ را تکرار کند،باز باید تکرار کنم که آقای حکیمی پور شرمنده ایم که جرات همراهیت را نداشتیم و قطعا باور دارم که تاریخ در برابر غیرتتان، شجاعتتان و صداقتان سر تعظیم فرو خواهد آورد .

 "حمزه سایبان "

نظر شما