به گزارش خبرگزاری برنا از قم، حمید احیا که در شهر کتاب قم سخن میگفت، با اشاره به چالش انتخاب متن برای ترجمه در حوزه تئاتر، اظهار کرد: هر متن نمایشنامهای که در آمریکا منتشر میشود، به نظر من ارزش ترجمه ندارد.
این مترجم و بازیگر تئاتر افزود: کارهای خوب اما ناشناختهای در آمریکا منتشر شده یا میشود که به دست مترجمان ایرانی نمیرسد و ناشران نیز آنها را نمیبینند، از این رو از ترجمه هم نمیشوند و باید به دنبال این گونه متن بگردیم تا ترجمههایی خوب ارائه کنیم.
وی خاطرنشان کرد: ترجمه نمایشنامه در ایران از زمان قاجار شروع شده است و در ابتدای آن تا مدت نزدیک به 60 سال، ادیبان ایرانی دست به ترجمه میزدند و ترجمهها، ترجمه ادبی بود و مناسب خواندن اما مناسب اجرا نبود. بعد از گذشت شاید 60 سال، دست اندرکاران تئاتر دست به ترجمه زدند که ترجمههای داوود رشیدی از آن جمله است.
احیا افزود: من خودم بازیگر تئاتر هستم از این رو کار را طوری ترجمه میکنم که بتوانم اجرا کنم و همه نقشهای آن را اجرا میکنم.
این مترجم و بازیگر تئاتر در پاسخ به سؤالی درباره وضعیت امروز ترجمه نمایش در ایران، اظهار کرد: آن دسته از نمایش نامههای ترجمه شده که دسترسی دارم، به نظر من برخی از آنها هیچ رابطهای با یاران ندارد. برای من مهم است که نمایشنامه بتواند با ایرانی صحبت کند. نمیتوانیم یک تئاتر کاملا خارجی را بیاوریم و از ایرانیها هم انتظار داشته باشیم که آن را ببیند و بفهمد.
وی تصریح کرد: لازم نیست هر نمایشنامهای که در آمریکا نوشته میشود، در ایران هم ترجمه شود و اجرا شود. البته کسی نمیتواند برای کسی تکلیف تعیین کند. امروز با گسترش فضای مجازی، نمایشنامههای روز به سرعت ترجمه میشوند و از طریق اینترنت میتوان بهترین نمایشنامههای روز دنیا را دید و برای ترجمه سفارش داد.
احیا خاطرنشان کرد: سرعت ترجمه قبل از این در ایران بسیار کند بود و ما چخوف یا ایبسن را چند 10 سال بعد ترجمه کردیم ولی امروز این طور نیست.
این بازیگر تئاتر با اشاره به مشکلات نمایش در ایران، اظهار کرد: عدم اعتماد به نفس با خود کم بینی در مقابل نمایشنامههای خارجی از جمله مشکلات نمایش در ایران است اما وقتی من به غرب رفتم و اجرای آنها را دیدم، دیدم که این طور نیست. البته ما همیشه نمایشنامههای خیلی خوب خارجی مثل چخوف یا برشت یا میلر را دیدهایم و از این رو خود را دست کم گرفتهایم این در حالی است که تئاتر ایرانی هم در جهان مطرح است و حرف برای گفتن دارد.
وی به نمایشنامه کپنهاگ و ماری سوئینی اشاره کرد و گفت: این دو نمایشنامه به خصوص ماری سوئینی، حرکت بسیار کمی دارند و متن محور هستند اما در عین حال جزو بهترین نمایشنامهها از نظر من هستند. ما بیشترین تئاترهای خوبی که دیدیم، در جشنوارهها بوده و اینها به سبب محیط جشنوارهها، نمیتوانند متن محور باشند.
احیا به تفاوت میان تئاتر جشنوارهای و تئاتر واقعی در آمریکا اشاره کرد و گفت: در محیط کوچکی که ابتدای ورود به آمریکا در آن وارد شدم، دیدم که یک نمایش با تعداد زیادی تماشاگر اجرا میشد اما وقتی به نیویورک آمدم، دیدم که بیشتر مسائل جشنوارهای مطرح است اما تماشاگر بسیار کمی وجود دارد. این در حالی است که در ایران، شبی چند اجرا با حضور تماشاگر زیاد اجرا میشود.