روایت نواده محمدشفیع شیرازی از سرنوشت مقابر خاندان وصال/ هجرانِ شیرازی ها از وصال

|
۱۳۹۵/۱۲/۱۹
|
۲۳:۵۰:۱۴
| کد خبر: ۵۳۰۹۹۵
روایت نواده محمدشفیع شیرازی از سرنوشت مقابر خاندان وصال/ هجرانِ شیرازی ها از وصال
پرسان پرسان خودمان را به جایی می رسانیم که آن خادم مهربان نشانمان داده است. فرش را کنار می زنیم. خبری از سنگ قبر نیست. روی دیوارهایِ مقابل هم نام و نشانی از وصال شیرازی نیست. همان خادم مهربانِ آستان شاهچراغ(ع) می گوید: از زمانی که من آمده ام سنگ قبری اینجا ندیده ام اما خدّام قدیمی تر، سنگ قبر وصال شیرازی و فرزندانش را به یاد دارند. او احتمال می دهد سنگ قبر در موزۀ حرم باشد. با غزال وصال نسل چهارمِ یزدانی شیرازی فرزند کوچکِ وصال بزرگ، همراه شده ایم تا از خاندان وصال نشانی بگیریم.
طی روزهای گذشته یک پارک بزرگ در شیراز به نام وصال شیرازی نامگذاری شد. یکی از خیابان های معروف و پر رفت و آمد شیراز هم وصال نام دارد اما اگر همین حالا از مردمی که در این پارک قدم می زنند یا سال هاست کاسب خیابان وصال هستند بپرسی جز یک نام، چیزی از وصال نشنیده اند.
محمدشفیع شیرازی که وصال تخلص می کرد از بزرگترین شاعران عهد قاجاری بوده که خوشنویسی او هم زبانزد است. او شش فرزند داشت که همگی از شاعران و خوشنویسان عهد خود به شمار می رفتند و حالا کمتر کسی آنها را می شناسد؛ سرنوشتی که اهلی، مکتبی، شوریده و بسیاری دیگر از شاعران بزرگ شیراز به آن مبتلا هستند و جز یک خیابان چیزی به نامشان نیست!
موضوع مورد تأمل دیگر عدم وجود نامی از این بزرگان در محل دفنشان است. وصال بزرگ و چهار فرزندش در جوار ضریح حضرت احمد ابن موسی(ع) و دو فرزند دیگر در همسایگی مدفن حضرت سید میرمحمد(ع) دفن شده اند اما طبق مشاهدات من و یکی از نوادگان وصال، هیچ نام و نشانی از آنها نیست.
غزال وصال معتقد است وجود سنگ نوشته یا نمادی از خاندان بزرگ وصال می تواند در معرفی ایشان به مردم نقش مهمی داشته باشد.
او می گوید: زنده یاد وصال علاوه بر تخصص در حوزه شعر و ادبیات، از کاتبان بزرگ وحی است که آثارش از موزه آستان مقدس رضوی گرفته تا بزرگترین موزه های جهان از جمله متروپولین نیویورک، کشور مالزی، لندن نگهداری می شود.
 این هنرمند نقاش با بیان اینکه دیوان اشعار وصال شیرازی نزدیک به سی هزار بیت دارد خاطرنشان می کند: وصال در مرثیه سرایی طبعی نازک داشته و از سروده‌های وی دیوان شعر و مثنوی «بزم وصال» است. اتمام مثنوی ناتمام  «فرهاد و شیرین» وحشی بافقی است و همچنین ترجمه اطواق الذهب اثر زمخشری از دیگر خدمات علمی و ادبی این چهره شاخص ادبی شیراز و ایران است.
غزال وصال می گوید: متأسفانه در بازدیدی که از موزه حرم مطهر شاهچراغ(ع) داشتیم، سنگ قبر مرحوم وصال شیرازی در معرض دید قرار نگرفته و احتمالاً به مخزن منتقل شده است. همچنین هیچ نشانی از مقابر زنده یاد وصال و فرزندانشان در جوار ضریح مطهر حضرت شاهچراغ(ع) نیست.
آن طور که این بانوی هنرمند می گوید: وصال شیرازی شش پسر وقار، حکیم، داوری، فرهنگ، توحید، یزدانی داشته که همه شاعر و خوشنویس بودند و از مشاهیر سده سیزده هجری. به گفته وصال، دو فرزند آخر وصال شیرازی یعنی توحید و یزدانی در حرم حضرت سید میرمحمد(ع) به خاک سپرده شده اند و چهار فرزند دیگر در جوار پدرِ خود و همسایگی ضریح حضرت احمد ابن موسی(ع).
«کتاب دکتر بیانی به نام  پیدایش و سیر تحول هنر خط این سخنان غزال وصال را تأیید می کند. بر اساس این کتاب از وقار شیرازی بزرگترین فرزند وصال دیوان شعری به فارسی به نام بهرام و بهروز باقی‌مانده است. یکی از اشعار فاخر وقار شیرازی در جوار درب ورودی آستان مقدس شاهچراغ (ع) کتابت شده است.
محمود شیرازی متخلص به حکیم فرزند دوم وصال نیز که شاعری خوشنویس بوده در سال ۱۲۳۴ ه‍.ق در شیراز به‌دنیا آمد. محمود حکیم در سال ۱۲۶۶ ه‍.ق با احمد وقار، برادر بزرگترش، به هندوستان سفر کرد و در آنجا دیوان حافظ را به خط خود نوشت که یک سال بعد در بمبئی به چاپ رسید و پس از چندی به شیراز بازگشت و در ۱۲۷۴ وفات یافت. از او دیوان شعری باقی است و در خط نستعلیق نام‌آور شد.
فرهنگ شیرازی هم نام او میرزا ابو القاسم و متخلص به فرهنگ است، در سال ۱۲۴۲ متولد و در ۱۳۰۹ درگذشته است. او در نگارش و زیبایی خطوط هفتگانه به پدرش اقتداء کرده است. وی شاعری است که به فارسی وعربی شعر دارد. تولد و مرگ او در شیراز بوده و شاگرد پدر و برادر بزرگترش میرزا احمد وقار بوده است که از او فن شعر و ادب را فراگرفته است؛ همچنین ریاضیات و زبان فرانسه هم درس گرفته بود، او با صاحبان فن و شعرا معاصرش پیوندهای مستحکمی داشت. آثار او عبارتند از: ترجمه البارع فی احکام النجوم، دیوانی که حدود 10 هزار بیت دارد، ذخر السفاهه علی طب البلاهه، رساله‌ای در خانواده وصال، شرح حدایق السحر.
داوری شیرازی متخلص به داوری هم در ۱۲۳۸ در شیراز متولد و در ۱۲۸۴ وفات کرده است. میرزا محمد داوری از خوشنویسان و شاعران قرن سیزدهم هجری و چهارمین فرزند وصال شیرازی بود و دیوان داوری شیرازی از آن اوست.
توحید شیرازی که اسم او میرزا محمد اسماعیل و متخلص به توحید است. او پنجمین فرزند وصال است در ۱۲۳۶ متولد و در ۱۲۸۶ه‍.ق با مرض وبا در حالی که فرزندی از خود به جای نگذاشت درگذشت. او دیوانی هم دارد دیوان او را برادرش که متخلص به یزدانی است با زحمت بسیار جمع کرده تا به ۲۵۰۰ بیت رسید.
یزدانی شیرازی که نام او عبدالوهاب و متخلص به یزدانی است. او کوچکترین فرزند وصال شیرازی است که مانند پدر و برادرانش هم خطاط بوده و هم به فنون آشنا و هم به فارسی و عربی شعر می‌گفته است، خط او بر روی کتیبه های مقبره شاه چراغ(ع) در شیراز و نیز حرم علی بن موسی‌الرضا(ع) موجود است. دیوان او شامل هزار و پانصد بیت است. وی در ۱۳۲۸ درگذشته و نزد برادرش فرهنگ به خاک سپرده شد.»
غزال وصال حالا از متولیان آستان مقدس احمدی(ع) می خواهد تدابیری برای معرفی این بزرگان در نظر بگیرند. او پیشنهاد می دهد: سنگ نوشته یا تابلویی در برگیرنده معرفی خاندان بزرگ وصال در دیوار مقابل مدفن ایشان نصب شود و سنگ قبر وصال شیرازی به موزه آستان بازگردد تا مردم با ایشان که از مشاهیر و مفاخر دینی و علمی شیراز هستند آشنا شوند. او معتقد است این کمترین ادای دینی است که می توان به سال ها خدمت این خاندان به دین و فرهنگ مردم شیراز، انجام داد. قبل از خروج شدن از در موزه چشمم روی دو سنگ قبر پادشاهان سلسله زندیه می لغزد و دوباره نگاهی به موزه می اندازم. از سنگ قبر وصال خبری نیست! 
نظر شما