به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری برنا، نوذر ویسی از دیگر افرادی است که زندگی اش با تنیس گره خورده و به نوعی مویی در این رشته سفید کرد. با وجود گذشتن ۸۱ سال از عمرش اما روحیه بسیار خوبی دارد به طوریکه در دیدار با او وی بارها تاکید کرد تنها ۴۱ سال سن دارد. پیشکسوت تنیس ایران داستان قدم گذاشتن اش را در دنیای تنیس برایمان بازگو کرد گفت که چطور از میان رشته های ژیمناستیک و دوومیدانی و والیبال و فوتبال در نهایت یک تنیسور و اکنون یک پیشکسوت تنیس شده است.
در ادامه صحبت های ویسی را می خوانید:
زمانی که بچه بودم به قول بقیه آرام و قرار نداشتم و به دلیل تحرک زیاد ورزش را خیلی دوست داشتم. زمانی که ۶ ساله شدم ژیمناستیک را شروع کردم و وقتی کلاس پنجم بودم والیبال بازی کردم. در دبیرستان هم یک میز پینگ پنگ، زمین فوتبال و والیبال داشتیم و من والیبال را ادامه دادم و پینگ پنگ و فوتبال را هم شروع کردم. وقتی سوم دبیرستان را به پایان رساندم به دلیل علاقه به ورزش تصمیم گرفتم در دانشسرای تربیت بدنی ادامه تحصیل بدهم.
آشنایی با تنیس در دانش سرای عالی تربیت بدنی اولین مقام قهرمانی من مربوط به زمانی بود که همراه تیم فوتبال دانش سرای تربیت بدنی در تهران مقام نخست را به دست آوردم اما بعدا به دلیل آسیب دیدگی فوتبال را کنار گذاشتم. با توجه به اینکه در دانش سرا شاگرد اول شدم اجازه دادند شش ماه در دارالفنون تحصیل کنم. پس از آن در دانش سرای عالی تربیت بدنی تحصیل کردم و چون جدی تر باید به ورزش می پرداختم دوومیدانی ، والیبال و تنیس را دنبال کردم.
برادر من فرانسه تحصیل می کرد و زمانی که به ایران آمد با خود راکت تنیس آورد و من با این راکت در زمین های دانشگاه ،تنیس را شروع کردم. در مسابقات داخل دانش سرا توانستم نفر اول را شکست دهم و قهرمان شوم. البته سال آخر دانش سرای عالی در ۱۰ رشته مقام قهرمانی به دست آوردم.
در امجدیه با دیوار تنیس تمرین می کردم
با پایان تحصیلم در مدرسه دارالفنون دبیر ورزش شدم . بعد از ظهر ها به امجدیه می رفتم و تنیس بازی می کردم. یادم می آید هیچ کسی من را نمی شناخت . از این رو یک کتاب آموزش تنیس گرفتم و با دیوار تمرین می کردم. کم کم بازی من خوب شد. دوستی داشتم که فوتبالیست بود و در کنار آن تنیس هم بازی می کرد، چون بچه محل بودیم از من خواست با او تمرین کنم و همین موضوع باعث شد بازی من هم پیشرفت کند.
نایب قهرمانی در مسابقات آزاد راه ورود به دنیای حرفه ای
۴-۵ ماه بعد از آن اولین مسابقه آزاد از سوی فدراسیون در بهار سال ۱۳۳۹ برگزار شد. برای شرکت در مسابقات مردد بودم ،با این حال دل را به دریا زدم و در مسابقات شرکت کردم. در مرحله نیمه نهایی با نفر دوم ایران باید بازی می کردم. با خودم گفتم دیگر فاتحه ام خوانده است. بر خلاف انتظارات او را شکست دادم و فینالیست شدم. در بازی پایانی برابر دکتر علی جهان شکست خوردم و مقام دوم را به دست آوردم.
در بازی دوبل هم با دوستم که فوتبالیست بود تا فینال پیش رفتیم و در نهایت دوم شدیم. آن موقع به هر کسی اجازه نمی دادند در زمین قهرمانی تمرین کند اما کسب دو مقام قهرمانی باعث شد که به من این اجازه را بدهند در آن زمین تمرین داشته باشم. کم کم نیز عضو تیم ملی شدم .
اعزام به آمریکا برای آموزش بیشتر تنیس
فدراسیون تنیس از طرف انجمن فرهنگی ایران و آمریکا دو بازیکن جوان را به آمریکا اعزام کرد که یکی من بودم تا آموزش ببینند. سرپرست اعزامی هم دوره های مربیگری را پشت سر گذاشت. سه ماه در آمریکا زیر نظر بهترین مربیان آموزش دیدم. وقتی برگشتم خیلی ها علاقه داشتند از من تنیس یاد بگیرند . از این رو به این فکر افتادم خودم باشگاهی را دایر کنم.
ساخت اولین زمین تنیس با ۱۸ هزار تومان
پدرم زمینی در تهران داشت که آن را فروختیم و سهم من ۱۸ هزار تومان شد. در منطقه دروس که آن زمان گندم زار بود ۶۰۰ متر زمین خریدم و زمین تنیس ساختم. زمین ها مربوط به یک خانم بود که وقتی متوجه شد برای چه کاری می خواهم گفت زمین خودش را به صورت اجاره به من می دهد تا آن را نیز به زمین تنیس تبدیل کنم. با وجود اینکه خیلی ها من را مسخره کردند که چه کسی به اینجا می آید اما باشگاهم رونق گرفت. یک نفر نیز به من ۸۰ هزار تومان وام داد تا دو زمین دیگر بسازم.کم کم باشگاه جوابگوی تعداد نفرات نبود و به این فکر افتادم زمین بزرگتری بگیرم. اما از لحاظ مالی مشکل داشتند بنابراین من را راهنمایی کردند از سازمان اوقاف زمین اجاره کنم. ۹ هزار متر زمین در منطقه قیطریه اجاره کردم و سالیانه ۱۰ هزار تومان بابت اجاره پرداخت می کردم.
انتخاب به عنوان رئیس هیات تهران
پس از انقلاب قرار شد رئیس هیات تنیس را انتخاب کنند که من انتخاب شدم. اما حتی یک ریال پول برای کارکردن نداشتیم. بنابراین من هم که دیدم نمی توانم کاری انجام دهم از هیات تنیس تهران بیرون آمدم.
آزردگی از برخی ناملایمات
من لیسانس تربیت بدنی و بالاترین مدرک مربیگری از آمریکا زمانی که می خواستند در ایران مربیان را درجه بندی کنند من را درجه دو گذاشتند. پس از اعتراض من و اطلاع به فدراسوین آن موقع به من مدرک درجه یک دادند. حتی با وجود اینکه دبیر ورزش بودم اما اکنون بازنشستگی و بیمه ندارم. با این حال اکنون صبحانه، ناهار، شام می خورم و روزی نیم ساعت پیاده روی می کنم. منتظرم ۱۰۰سال عمرم بگذرد و ببینم ۱۰۰ سال دوم چگونه خواهد بود. (باخنده)
امیدوارم بازیکنان ایران روزی خودی نشان دهند
امروز برای رسیدن به هر چیز باید وقت گذاشت. چون در دنیا هزاران بازیکن مستعد دنبال بازی کردن هستند بنابراین نمی شود بی گدار به اب زد و همه چیز باید حساب و کتاب داشته باشد. به امید روزی که بازیکنان ایران در خارج از کشور سربلند شوند و خودی نشان دادند.