به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، رویداد 24 نوشت: حسن روحانی در حالی نزدیک به یک ماه دیگر قدم به رقابتهای انتخاباتی میگذارد که همچنان اصلاحطلبان را به عنوان بزرگترین جریان حامی خود پشت سر خود میبیند که همین امر بیتردید به دلیل پایگاه اجتماعی قابل توجه اصلاحطلبان برای روحانی اطمینانبخش است. اما این حمایت به معنای آن نیست که اصلاحطلبان به طور کامل از عملکرد روحانی رضایت دارند و به نوعی برای دور بعدی توقعی از او نداشته باشند.
محسن مهرعلیزادهٰ بهکارگیری نیروهای لایق و سزاوار در کابینه و رسیدگی به وضعیت اقتصادی بهویژه معیشتی مردم را مهمترین توقع اصلاحطلبان میداند اما به گفته او این توقعات سبب نشده است که برای روحانی شرط و شروطی تعیین شود؛ چرا که تعیین شرط و شروط برای حمایت از روحانی را نه در شان رییس جمهور میداند و نه در شان اصلاحطلبان.
رییس سازمان تربیت بدنی در دولت سیدمحمد خاتمی در ابتدای سال جاری برای انتخابات پنجمین دوره شورای شهر و روستا در حوزه انتخابیه تهران هم ثبتنام کرده است. گویا این تصمیم ناشی از دغدغه او در رابطه با ناکارآمدی شورای شهر به ویژه در دوره چهارم است؛ شورای که به گفته مهرعلیزاد در بعد نظارتی ضعیف عمل کرده است.
چرا اصلاحطلبان از حسن روحانی مجدد اعلام حمایت کردند؟
حمایت از حسن روحانی به دلایل مختلف انجام میشود که یکی از آنها عمل به بخش عمدهای از وعدهها است. بهعبارتیدیگر کارهایی که اصلاحطلبان مایل بودند تا در فضاهای فرهنگی و اقتصادی به سرانجام برسانند، روحانی آنها را در این مدت انجام داد. دیگر اینکه آقای روحانی در این دور از ریاست جمهوری نشان داد ارتباط و تعاملی که با اصلاحطلبان از روز اول در انتخابات 92 برقرارشده بود را حفظ کرده است؛ بنابراین رویهمرفته باید به این نکته اشاره کرد که اصلاحطلبان از حمایت آقای روحانی رضایت دارند.
آقای روحانی در کابینه خود از اصلاحطلبان استفاده نکرد، اما بااینوجود بازهم اصلاحطلبان برای دور بعدی انتخابات اعلام حمایت کردند و به قول شما از آن رضایت دارند. چرا؟
اصلاحطلبان توقع داشتند که تعداد بیشتری از نیروهایشان در کابینه به کار گرفته شود به این دلیل که خاطره خوب مردم از دوران اصلاحطلبی دوباره زنده شود، اما آقای روحانی اعلام کرد که تعلقی به جناح اصلاحطلب یا اصولگرا ندارد. ایشان فردی اعتدالگرا هستند و میزان استفاده یک تفکر اعتدالی از نیروهای اصلاحطلب و اصولگرا مشخص است. البته همانطور که مطرح کردم اگرچه توقعاتی وجود داشت، اما جایی برای هیچ اعتراض جدی باقی نمیماند.
درست است که آقای روحانی تعلقی به اصولگرایان یا اصلاحطلبان ندارد اما اگر اصلاحطلبان و مشخصاً آقای خاتمی از کاندیداتوری روحانی اعلام حمایت نمیکردند، شاید آقای روحانی برای پیروزی در انتخابات با مشکل مواجه میشد؟
به همین دلیل توقعاتی در بهکارگیری نیروها وجود داشت و باوجودآنکه تشخیص تنظیم کابینه بر عهده رئیسجمهور است، در سالگرد مجلس دهم جلسه فراکسیون امید مورد اشاره قرار گرفت. با تمام اینها اصلاحطلبان شرایط آقای روحانی به دلیل فضای موجود در مجلس گذشته و عمومی سیاسی حاکم بر کشور را درک میکنند و بهخوبی میدانند این دو محدودیتهایی بود که سبب شد تا آقای روحانی برای بهکارگیری نیروهای خود با مشکلاتی مواجه شود و باوجود نقدهایی از دولت روحانی در خصوص موضوعات مختلف مانند استیضاح وزرا، بودجه، قانونگذاری و ... حمایتهای لازم را به عمل آمد و وجود این نقدها تا به امروز مانع از انجام حمایتهای مورداشاره نشده است و برای کسب موفقیتهای بیشتر ادامه خواهد یافت.
درصورتیکه به سالهای گذشته نگاه بیندازیم موفقیت برجام بر هیچکس پوشیده نیست و باوجودآنکه بسیار تلاش شد تا ناچیز جلوه داده شود، اما حتی با روی کار آمدن دولت ترامپ اثرات اقتصادی، معیشتی و اشتغال خود را به نمایش خواهد گذاشت. البته برخی توقع داشتند که بلافاصله بعد از امضا برجام اثرات خود را نشان دهد، اما واقعیتهای اجتماعی و اقتصادی نشان میدهد زمانی که سازمان ملل چنین تحریمهای سختی را حذف میکند، اثرات آن در طول زمان مشخص میشود.
سابقه دیگر کشورها نشان میدهد که برداشته شدن تحریمها هزینههایی را به خاطر بوروکراسی اداری شامل حال آنها کرده است، اما در کشور ما با کمترین هزینه به تحقق پیوست. مسئله آزاردهنده تأخیر در اجرا آن بود که به دلیل تحمیل برخی شرایط مانند فضای انتخاباتی در آمریکا به وجود آمد که منجر به بدعهدیهایی در این رابطه شد. بخشی از آنهم شاید خاصیت رقیب یا خود کار بود که باعث شد مردم شیرینی برجام را بهموقع نچشند و دلیل عدم افزایش درآمدهای ارزی، توسعه سرمایهگذاریها، رشد اشتغال که در کشور میتوانست به شکل پایدار شکل گیرد به خاطر ناموفق بودن دولت روحانی نیست. باید مورداشاره قرار گیرد که کنترل افزایش لجامگسیخته نرخ تورم و کاهش آن باوجودآنکه هنوز امکان سرمایهگذار داخلی و خارجی به وجود نیامده در این شرایط مطلوب و در واقع هنر بهحساب میآید. البته به لحاظ بعد اقتصادی وضعیت مطلوب معنای دیگری دارد ولی باید در نظر داشت که هنوز فضای بیاعتمادی از بین نرفته و گرچه این تلاشها مطلوب نیست، اما مفید است.
هنوز برجام را برگ برنده روحانی میدانید؟
برجام باید خوب ارائه شود، اگر وجود نداشت در حال حاضر با جنگ و ناامنی درگیر بودیم و مانند برخی از کشورها با همین روند تحریمها به پایان میرسیدیم. اینکه پای میز مذاکره نشستند و نهتنها حق مردم کشورمان را به رسمیت شناختند بلکه برای همکاری درزمینهٔ تکنولوژی هستهای قرارداد امضا کردند نکته بسیار قابلتأملی است. علاوه بر این تحریمهای نفتی، بانکی، خطوط کشتیرانی و حملونقل از روی دوش مردم کشورمان برداشته شد، وجود این موارد اثرات سنگینی بر اقتصاد یک کشور بابت فلج کردن آن میتواند داشته باشد و در کل باید گفت که برجام سندی نیست که قابلبرگشت باشد و بدون شک اجرایی میشود.
توضیحات شما برای کسانی که منافع کوتاهمدت مدنظر را دارد و صاحبرأی هم هستند چندان قابللمس نیست؟
درباره معیشت مردم باید این سؤال را مطرح کرد که اگر برجام نبود و در کشور یک فضای نظامی در برابر تهدیدات مستقر میشد وضعیت نگرانیهای اقتصادی امروز مردم مانند اشتغال به چه شکلی بود؟ در چنین وضعیتی اولین قشری آسیبدیده کمدرآمدها هستند و افزایش لجامگسیخته تورم و ... برای آنها دردسر به وجود میآورد. مطمئناً برجام برای ایجاد اشتغال همان فردی که همین فردا صبح به دنبال کار است مفید واقع نمیشود زیرا محقق شدن آن به زمان نیاز دارد و این شرایط بدون ایجاد اطمینان به وجود نخواهد آمد. با تمام اینها بازهم برخی میگویند برجام قابللمس نیست.
این دقیقاً همان نکتهای است که رقیب روحانی بر آن تکیه میکند و در روزهای آینده هم بیشتر استفاده خواهد شد؟
بهنوعی سوءاستفاده از عدم آگاهی مردم از اقتصاد کلان است. باید برای مردم توضیح داده شود که در صورت ادامه همان روند قبل از روحانی وضعیت امروز کشور به چه صورتی درمیآمد. مهمترین کار برجام ایجاد مانع برای سقوط در سراشیبی بود. شب میخوابیدیم و صبح مشاهده میشد که نرخ ارز سه برابر شده است و نرخ کالاها هفتهای 20 یا 30 درصد افزایش مییافت. باید مردم این دستاوردها را در نظر بگیرند.
پس برمیگردیم به همان سؤال همیشگی که تیم اطلاعرسانی دولت بسیار ضعیف عمل کرده است؟
متأسفانه همینطور است. بخشی به اطلاعرسانی ضعیف دولت و خنثی کردن کارهای صورت گرفته برمیگردد و قسمتی هم به سو استفاده برخی جریانات از ناآگاهی مردم مربور میشود. از هر ابزاری برای رقابت مربوط میشود و این در حالی است که رقابت در تمامی جوامع برای رشد و آگاهی جامعه از طریق شفافسازی انجام میپذیرد، بنابراین درزمانی که عدهای از نقطه کور عدم آگاهی مردم استفاده کنند علاوه بر اینکه به توسعه کارهای دولت کمک نمیکند، مسببات رشد مردم را هم پدید نخواهد آورد. این گروهها باید وجدان اجتماعی و اخلاقی داشته باشند و با رعایت این امر از دولت بخواهند با توجه به امکانات و اختیارات در دسترس درجه شیب حرکت خود را افزایش دهد. اگر برجام نبود شاید امروز کشور درگیر جنگٰ،درگیری و ناامنی بود و نفت در مقابل غذا یا دارو معامله میشد.
شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان پیش از اخذ آخرین تصمیمات خود انتظاراتی را از دولت روحانی داشتند، سقف انتظاراتشان از دولت روحانی چیست؟
در حقیقت تعامل حداکثری دولت را مطالبه میکنیم و این موارد شامل چیدمان کابینه با بهکارگیری نیروهای لایق و سزاوار در آن و پیگیری برنامههایی که بهطور مشخص اصلاحطلبان پیگیر آنها بودند، میشود. درزمینهٔ اقتصادی بهویژه معیشت توقع بسیار جدی و آشکاری وجود دارد که دولت باید در چیدمان تیم اقتصادی و برنامهریزیها دقت لازم را داشته باشد تا به این خواسته مردم بهخصوص در رابطه با اشتغال و رفاه پاسخ مثبت داده شود. اینیکی از خواستههای اصلاحطلبان است که البته سقف آن بهحساب نمیآید. بهصورت عام در پی تعامل حداکثری دولت با اصلاحطلبان هستیم زیرا اعتقادداریم که اصلاحطلبی یک مطالبه جدی مردم بهحساب میآید.
این مطالبات در طول این چهار سال اعمالشده است؟
بخشی از آن اعمالشده است.
کدام بخش توسط دولت به اجرا درآمده است؟
دولت در استفاده از نیروهای اصلاحطلب در سطوح عالی و میانی باید بیشتر از این اتکا میکرد. یکی از گلههایی که نیروهای اصلاحطلب در استانها دارند احساس بیتوجهی و عدم بهرهبرداری مطلوب از توانایی آنان است. اصلاحطلبان میتوانستند موتور محرک در عملیات برنامهریزی کارها و اجرا آنها باشند که مورداستفاده جدی قرار نگرفتند و ضمن آنکه برای تکتک نیروهای موجود در دولت احترام قائل هستم ولی احساس میکنم اگر دولت بهویژه تیم اقتصادی خود را با نیروهای اصلاحطلب تقویت میکرد هماهنگتر، قویتر و یکدلتر رفتار میشد که درنتیجه آن در کنار پاسخ سریع به توقعات مردم، برنامهها هم به اجرا درآمد.
منشور نانوشتهای وجود دارد که این مسائل در دور بعدی تکرار نشود و دریک نگاه کلیتر آیا این مسئله به عاملی برای اینکه اصلاحطلبان توان خود را از سمت انتخابات ریاست جمهوری بهسوی شوراها گسیل دادهاند، مبدل نشده است؟
اینکه دولت از نیروهای اصلاح طلب در سطوح بالا باید بیشتر استفاده می کرد و آنطور که شایسته بود این کار صورت نگرفت درست است،اما چنین نیست که انتخابات ریاست جمهوری را به طور کلی رها شده باشد. با تمام اینها اصلاحطلبان باید در یک فضای کلی و بهصورت نانوشته با آقای روحانی تا امروز این موضوع را مطرح میکردند و تا جایی که اطلاع دارم هیچگاه این خواسته در هیچ جلسهای مطرح نشده است.
آقای روحانی از خواست اصلاح طبان اطلاع ندارد؟
آقای روحانی بهاندازه زیادی از توقعات آگاهی دارد. در جلسه فراکسیون امید که به مناسبت سالگرد آن برپاشده بود بخش زیادی از این خواستها بهصورت شفاف با حضور اعضای شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان با طرح حمایت از آقای روحانی بر زبان آورده شد.
اصلاحطلبان به آقای روحانی گفتهاند که بابت حمایت از او چه انتظاراتی وجود دارد؟
اینکه در جلسه مشخصی در گفتوگو با ایشان درباره شروطی صحبت شده باشد، چنین نیست و این اتفاق علیالقاعده روی نخواهد داد زیرا چنین رفتاری نه در شأن رئیسجمهور است و نه در شان اصلاحطلبان. بهویژه آنکه اصلاحطلبان با معامله و به قول معروف زد و بند کار خود را پیش نمیبرند، ولی هر دو طرف بهخوبی از توقعات هم آگاهی دارند و میدانند که در چهار سال گذشته کدام یک از وعدهها برآورده شد و کدام یک هنوز بیپاسخمانده است. در پاسخ به این سؤال که به کدام دلیل اصلاحطلبان بیشتر به شورا میپردازند باید توضیح داد که اهمیت شوراها به معنای از دست دادن ریاست جمهوری نیست و اینکه کسی از طرف مقابل موفق به ورود به پاستور نشود بهاندازه شوراها مهم است، اما با توجه به اینکه آقای روحانی برای بار دوم است که بابت انتخابات ریاست جمهوری فعالیت میکند، به تلاش کمتری نسبت به شورها از سوی اصلاحطلبان نیاز دارد و بهخوبی میدانند که اگر کار شورا را رها سازند آن خواهد خوابید، بااینحال تعداد زیای از نیروهای اصلاحطلب در ستاد انتخاباتی آقای روحانی بنا است تا مورداستفاده قرار گیرند و معنای آن این است که اصلاحطلبان هیچ مضایقهای درزمینهٔ کمک به ریاست جمهوری مجدد روحانی انجام ندادهاند.
شما عضو کمیسیون تعامل شورای عالی سیاستگذاری هستید، در این کمیسیون دقیقاً چهکارهایی انجام دادهاید؟
به مقدار زیادی در برقراری این تعامل موفق عمل کردهایم و کمیسیون در انتخابات مجلس هم فعال بود. البته در آن زمان درصد زیادی از کارگروه به تعامل با سیستمهای اجرایی، نظارتی و بازرسی انتخابات و برخی از نهادها و دستگاهها پرداخت و تعامل داخلی برجسته نبود، اما در این دوره از انتخابات برعکس آن رفتار میشود زیرا نیاز به تعامل داخلی بیشتر از خارجی وجود دارد. تا بدین جا کار هم با مجلس و دولت در حد خوبی تعامل داشتیم و تقریباً از این نظر مشکلی وجود ندارد و تنها مسئله کثرت نامزدها است و با توجه به اینکه در انتخابات گذشته احزاب مقداری از هم فاصله گرفتند و اختلافاتی پیش آمد و گروهی هم بهعنوان نقطهضعف در این رابطه به جشن پرداختند و فراموش کردند رقیب باید قدر باشد تا نام رقیب به خود گیرد، برای این دوره به تعامل بالایی بهویژه در رابطه با قطعیت لیست نهایی اعضا شورا، سازوکار و شاخصهای آن دستیافتیم.
لیست شورا بستهشده است؟
خیر.
احتمال ارائه دو لیست برای شورا وجود دارد؟
دو لیست برای شورا ارائه نمیشود، به تصمیم ارایه تک لیست در انتخابات شورای شهر رسیدهایم. البته بدین معنا نیست اگر دو یا سه لیست وجود داشته باشد، موفق نخواهیم شد، اما ازآنجاکه درصدد هستیم تا هر فردی که از لیست خارج میشود ازنظر کیفیت و کمیت بر آن دقت صورت گیرد بنابراین یک لیست واحد ارائه میشود. علاوه بر این لذت کسب موفقیت تک لیستی در مجلس شورا و خبرگان را یکبار چشیدهایم و باهم بودن را تمرین کردهایم و مشاهده شده است که برکت آن برای جبهه اصلاحات و نظام بسیار بیشتر از چند لیستی است.
در لیست امید اشتباهاتی صورت گرفت که درنتیجه آن اشخاص راهیافته به مجلس انتظارات مردم را پاسخگو نبودند، چه تدبیری برای جلوگیری از این اشتباه در لیست شوراها در نظر گرفتهشده است؟
دو مطلب سبب شد تا لیست مجلس بسته شود اول آنکه رد صلاحیتها غیرقابلانتظار بود و همین امر باعث شد تا برنامهریزیها تغییر کند، بهطوریکه در زمان کوتاهی لیست بلندی را باید الک میکردیم. این درست است که با دقت نمره گذار صورت گرفت، اما در انتخابهای سیاسی امکان ریز نمره دادن وجود ندارد زیرا یک نیروی سیاسی خود را در منصه عمل در طول سالها نشان میدهد و با هیچ نمرهگذاری به آن نمیتوان دستیافت. ازآنجاکه اصلاحطلبان نیروهای شاخص خود را از دست دادند به سمت احتمال خطا باوجود عدد و رقمها بسیار دقیق، حرکت کردند. برای شوراها ناگزیر باید از همان روش نمرهگذاری استفاده شود و گرچه دستیابی به یک لیست 21 نفری کار مشکلی است، اما باید مسئله کیفیت افراد، جوان بودن و حضور زنان در پیکره تصمیمگیری کشور مدنظر قرار گیرد و اینها از مواردی هستند که در این دور از انتخابات اعمال خواهد شد.
با تعیین سهم برای زنان و جوانان موافق هستید؟
صد در صد با آن موافقت دارم. شخصاً یکی از محصولات اعتماد به جوانان هستم در سن 23 سالگی مأمور به تشکیل سپاه پاسداران در مراغه و جهاد سازندگی در کل آذربایجان شدم.
بهتر نیست بهجای سهمیهبندی بر اساس توانمندیها فارغ از جنسیت و سن لیست کاندیداها بسته شود؟
همین کار را انجام میدهیم. سهمیهبندی بدین معنا است که اگر 100، نمره قبولی باشد منتخبان باید امتیاز بالای 90 به دست آورند و از میان این افراد درصورتیکه یک مرد مسن با نمره 97 و یک مرد جوان با امتیاز 93 داشته باشیم، ازآنجاکه تفاوت چندانی باهم به لحاظ رتبهبندی ندارند، فرد جوان برگزیده میشود در مورد زنان هم به همین شیوه رفتار خواهد شد. باید در نظر داشت که فضا برای جوانان و زنان چه در شورا و چه در جاهای اجرایی مانند شهرداری تهران که به تمام تخصصها در آن نیاز هست، مهیا است ولی متأسفانه نیرو سازی صورت نگرفته و حتی برخی از دولتها مانند نهم و دهم هم بهطور کل نیروهای جوان با سابقه اصلاحطلبی یا دیدگاه اصلاحطلبی را به کار نگرفتند و از این طریق خسارت فراوانی به کشور وارد شد.
جامعه بسیار نگران از حضور آقازادهها هستند، راهکار چیست؟ آقازادهها در لیست جای میگیرند؟ چه تضمینی وجود دارد که افرادی مانند «الهه راستگو» وارد لیست نشوند؟
به دلیل آنکه فلانی پسر یا دختر وزیر است، نمیتوان حق او را گرفت زیرا این کار فی النفسه منفی نیست، اما در کل برای تصمیمگیری باید مصلحت را در نظر گرفت. بر این تصور هستم که باوجود محق بودن برفرض یک آقازاده به فرد دیگری امتیاز داده شود بهطور خودکار آقازادهها در لیست قرار نمیگیرند، اما در مورد افرادی مانند خانم راستگو فکر میکنم با دقتهایی که صورت میگیرد در روندهای اولیه این اتفاق تکرار نخواهد شد.
مهمترین انتقاد شما به اعضای شورا شهر بهخصوص اصلاحطلبان چیست؟
نظارت کافی و لازمی که در طول این چهار سال باید محقق میشد، صورت نگرفت.
به همین دلیل بخشی از این افراد احتمالاً در لیست قرار نخواهند گرفت؟
طبیعتاً اینگونه خواهد بود. توقع از نمایندهها در ابتدا این است که با سلامت کامل رفتار کنند بهخصوص در حوزههایی مانند شهرداری و شورای شهر زیرا در این دو نهاد امکانات زیادی وجود دارد، بنابراین در ابتدا باید افراد سالم باشند. مرحله بعدی این است که درباره کار اطلاعات کافی داشته و مسئولیتپذیر باشند. گفته میشود که فلان قدر هزینه شده و جلوی آن گرفتهشده است درزمانی که بودجه شهرداری تهران نزدیک به 18 هزار میلیارد تومان است، یک یا دو میلیارد نه اینکه مهم نباشد و نباید مانع آن شد، اما چندان جای بحث ندارد زیرا در برابر این بودجه رقمی محسوب نمیشود. در شهرداری باید به دنبال سرمایهگذاریها ناصحیح بود و جاهایی را برجسته کرد که اولویتبندی صورت نگرفته است. در حال حاضر کدامیک از کارهایی که صورت گرفته اولویت شهرنشینی در تهران بوده است؟ چه تصمیمی برای این میزان از آلودگی و این حجم از سروصدا شده است؟ اینها نظارت توأم با آگاهی است که ضعف فراوانی در آن وجود دارد.
علت این نیست که شهرداری بهجای توجه به مدیریت شهری به مسائل سیاسی توجه دارد؟
فارغ از تمام مسائل سیاسی مردم در تهران زندگی میکنند و این آلودگی شهری زندگی مردم را برای آینده دچار خطر میسازد. مردم بیشتر از یک نقاشی مینیاتور بر روی دیوار در ابتدا نیاز به آرامش دارند. یکطرف این کار شهردار است که باید مسائل جناحی را کنار گذارد و در طرف مقابل شورای شهر قرار دارد. آیا شورا به وظیفه خود عمل کرده است؟ دوستان باید بدون هیچ پردهپوشی هر چه را که بر اساس مسئولیتشأن بوده، افشا میکردند، اما متأسفانه در شناخت و ابراز این مسائل خیلی دقیق نبودند.
آیا امیدی برای اصلاح شهرداری هست؟
برنامههای مشخصی در نظر گرفتهشده است. باید ازنظر ابعاد مختلف مانند انسانی، کارشناسی و استانداردها تغییراتی صورت گیرد. تهران شهر بزرگ و با امکانات فراوانی است که بهاندازه کافی میتوان در آن به درآمد پایدار، البته نه از طریق فروش تراکم دستیافت. بهعنوانمثال سالی 10 تا 15 تا هتل باید در این شهر ساخته شود که از بسیاری جهات درآمدزا است و به هیچ سوبسیدی هم نیاز ندارد. در جزیره کیش این تجربه را داشتم که بسیار موفقیتآمیز بود.