به گزارش برنا، از اتفاقات فرهنگی و هنری روحانی بزرگ ناراضی و دلخورم. حقام نبود پس از فیلم «زمهریر» خانهنشین باشم. لااقل در دولت تدبیر و امید که همهی امیدم بود.
برایم قابل باور نبود که مردان سینمایی دولت روحانی عنان سینما را دست تعطیل کنندگان خانه سینما دادند که هیچ وقت نمیبخشمشان. اما حرف خاتمی سترگ همهی راهها را بر من بست.
با افتخار به روحانی رای خواهم داد، که کمترین کارش علاقهمندی دلواپسان به موسیقی شد! آن هم با انکار حنجره ملی مردم ایران سیاوشخوان و خطاط جاودان ایران محمدرضا شجریان و تمایل به رپخوانی که هویت هنریاش مثل هویت اعتقادی ایمان آورندگاناش است.
جواب همایون عزیز را دوست نداشتم، که جواب ابلههان خاموشیست. کاش میدانستید همهی سیاسان و مزدورها میروند اما تا ایران هست نغمه و ترانهخوانش شجریان است و به خط ش عریضه لایتناهی حنجره بر جان مرغ سحر سودایی شده و نغمهی آزادی سر داده است.
سرطان چیست؟! سرطان عقربهای پا منبری هستند که هویتشان، تشرعشان و ایمانشان در کلام امیر تتلو جاریست.
همراه شو عزیز مرغ سحر حماسه سرخواهد کرد.