کارآفرینی را در ایران با آموزش خلاقیت مترادف می دانند. هر زمان و هر کجا که نامی از کارآفرینی ذکر می شود افکار بسمت خلاقیت و آموزش های آن می رود بطوری که کارآفرینی از رسالت و هدف اولیه خود دور می گردد.
هدف از آموزش های کارآفرینی تربیت افرادی است که عاملان تغییر در جامعه باشند و به بیانی ساده کارآفرین شوند؛ این افراد با داشتن روحیه خلاقیت به بهره برداری از فرصت های اطراف خود پرداخته کسب و کار جدیدی را راه اندازی می کنند و از این طریق رشد و توسعه کمی و کیفی را سبب می شوند.
حال پرسش این است که اگر هدف پرورش عاملان تغییر در جامعه به بیان دیگر کارآفرین می باشد؛ کدامیک از آموزش ها ضروری است: آموزش خلاقیت یا آموزش کارآفرینی ؟
در پاسخ به سوال باید این نکته را متذکر شد که کارآفرینی مجموعه ای از مهارت ها است و تنها با پرورش خلاقیت نمی توان ادعا نمود که در آینده نسلی کارآفرین خواهیم داشت. می توان به فردی خلاقیت را آموزش داد و آن فرد تبدیل به یک معلم خلاق شود که در آینده با روش های تدریس خلاقانه آموزش را شیرین می کند و یا فردی که در آینده نقاشی شود با خلق آثاری متفاوت و …
بنابراین اگر بدنبال پرورش افراد با قابلیت راه اندازی کسب و کار و به بیان دیگر کارآفرین هستیم باید آموزش های کارآفرینی و کسب و کار را اولویت برنامه ها قرار داد و آنچه که در پرورش کارآفرین از طریق آموزش های کارآفرینی و کسب و کارحائز اهمیت است پیوند ویژگی های شخصیتی همانند (پشتکار، خلاقیت، استقلال طلبی و…) در پیوند با ویژگی های خاص آن همانند مباحث اقتصادی و راه اندازی کسب و کار (پول، ارزش آن، کسب درآمد، راه اندازی کسب و کار و …) می باشد. امید است با عنایت به این نوع آموزش ها در برنامه های درسی مدارس و فعالیت های خارج از مدرسه شاهد نسلی کارآفرین باشیم.