«محسن ابراهیمی» رئیس شاخه جوانان و دانشجویان حزب اراده ملت ایران درباره نقش احزاب در سپهر سیاسی ایران به خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا گفت: یکی از مهمترین مشکلات ما در صد سال اخیر عدم شکل گیری جامعه مدنی قوی و به تبع آن عدم نقش آفرینی احزاب بوده است. یکی از اساسیترین ملزومات برای دستیابی به یک جامعه مردم سالار با سیاستی سالم، هدفمند و تخصص گرا، وجود احزاب قدرتمند است. احزاب به عنوان رکن اصلی دموکراسی و مرکز ثقل حکومت دموکراتیک هستند و توسعه همه جانبه تنها از مسیر تقویت احزاب صورت می گیرد. چراکه توسعه سیاسی، لازمه توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی در سایر حوزه هاست. با نهادینه کردن تحزب و تقویت احزاب می توانیم سپهر غبارآلود سیاست ایران را گردزدایی کنیم. متأسفانه شکل گیری احزاب در ایران عموماً مبتنی بر اصول نبوده و از بالا به پایین تشکیل شده اند در صورتی که باید حول یک سری اهداف مشخص با برنامه و رویکردی مشخص و بر مبنای نیاز بخشی از جامعه شکل بگیرد. احزاب باید برنامه محور باشند نه شخص محور. گرچه نباید سطح نقش آفرینی احزاب را به حضور و فعالیت در انتخابات تقلیل داد اما خلأ تحزب را بخصوص در دو انتخابات گذشته که به پیروزی اصلاح طلبان و اعتدالگرایان انجامید به وضوح می توان دید.
عضو شورای مرکزی حزب اراده ملت درباره تاثیرگذاری احزاب بر دولت ها گفت: در چند دهه اخیر به واسطه ضعف نهادهای مدنی در ایران، احزاب به معنای واقعی نقش بسزایی در تصمیم گیری و تصمیم سازی ایفا نکرده اند و با احزاب کشورهای توسعه یافته و دموکراتیک فاصله زیادی داریم. گرچه در دوره اصلاحات تا حدودی شکوفایی احزاب و تشکل های سیاسی را شاهد بودیم اما برای ایجاد تغییرات اساسی و پایدار در این حوزه، علاوه بر توجه به خاستگاه احزاب، نیازمند ثبات سیاسی هستیم. به نظر می رسد با توجه به رویکردهای آینده ایران، ناگزیر هستیم برای اداره بهتر جامعه و پیاده کردن برنامه های خودمان به سمت تحزب برویم و به احزاب پر و بال بدهیم. اما یقیناً این مستلزم همکاری دوجانبه حکومت و احزاب است. حکومت با سیاستگذاری در راستای تقویت احزاب و از سوی دیگر، احزاب با تلاش در جهت نهادینه کردن فرهنگ حزبی می توانند نقش آفرینی خود را در ساختار سیاسی کشور بقبولانند.
او به وضعیت مناسب فعالیت احزاب در دولت تدبیر و امید اشاره کرد و گفت: پس از یک دوره هشت ساله رکود فعالیت های حزبی در دوره دولت های نهم و دهم در دولت یازدهم نشانه هایی از توجه به تحزب نمایان شد. بازگشایی خانه احزاب و دیدارهای وزیر کشور و رئیس جمهوری با دبیران کل احزاب از نقاط مثبت در عملکرد دولت در این زمینه است. همچنین، اصلاح قانون احزاب را می توان گامی رو به جلو ارزیابی کرد. علیرغم دو گام قابل ملاحظه دولت یازدهم در راستای نهادینه سازی تحزب در کشور، هنوز به احزاب جایگاه واقعی آنها داده نشده و برنامه ریزی در این خصوص ضرورت دارد. امیدواریم که به سمت تحزب پیش برویم. رییس جمهوری هم آگاهی و اشراف دارند که پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی مستلزم پر و بال دادن به نهادهای مدنی و در رأس آن احزاب است.
ابراهیمی در پایان به موانع جوانان برای رسیدن به سطوح بالای مدیریتی اشاره کرد و گفت: به نظر میرسد عدم اعتماد دولتمردان و مدیران با تجربه، به جوانان عمده ترین دلیل حضور نداشتن جوانان در پست های مدیریتی است و این منشأ مشکلات بسیاری برای حال و آینده کشور خواهد بود. با ادامه شرایط فعلی، ما در سال 1404 در جریان اعتدال و اصلاحات نیروی فعال، کارامد و نخبه سیاسی نخواهیم داشت چون به تربیت نیروهای جدید نپرداخته ایم. جامعه ای که گردش نخبگان در آن نظاممند و نهادینه نشده باشد قطعا رو به زوال خواهد رفت. طبق آمارها میانگین سنی کابینه دولت دوازدهم، بالاترین رقم در میان دولت های پس از انقلاب است. در صورتی که سن 58 سال که میانگین سنی کابینه فعلی است، سن نزدیک به بازنشستگی است. این نشان می دهد که ما کماکان نتوانسته ایم به نسل جدید اعتماد کنیم. دولت باید با بکارگیری جوانان در رده های کارشناسی و مدیریت میانی به طور جدی به پرورش نیرو بپردازد و تا حد امکان از جوانان توانمند در رده های بالا و نیز در کنار افراد باتجربه استفاده کند تا آینده کشور دچار مشکل نشود. به اعتقاد بنده در حالت ایده آل، افراد با تجربه باید در موقعیت مشاور برای جوانان پر انرژی قرار بگیرند تا شاهد پویایی همراه با تدبیر باشیم. حفظ شرایط فعلی علاوه بر سرخوردگی نسل جوان و ناامیدی از نقش آفرینی در اداره مملکت، منجر به بحران مدیریتی در کشور خواهد شد که خسارات جبران ناپذیری را در سالهای آتی در پی خواهد داشت. این مهم فقط یک مطالبه نسلی و جریانی نیست و باید دغدغه جدی ملی قلمداد شود.