رئیس واحد فراهم آورى اعضای پیوندی دانشگاه شهید بهشتی:

یاسوج بیشترین تعداد اهدای عضو را دارد/ در اهدای عضو از طریق مرگ مغزی، دلالی وجود ندارد/ باید جت اختصاصی برای اهدا و پیوند در نظر گرفته شود

|
۱۳۹۶/۰۷/۱۸
|
۰۶:۰۰:۰۰
| کد خبر: ۶۲۲۲۳۹
یاسوج بیشترین تعداد اهدای عضو را دارد/ در اهدای عضو از طریق مرگ مغزی،  دلالی وجود ندارد/ باید جت اختصاصی برای اهدا و پیوند در نظر گرفته شود
کار دشواری است؛ گرفتن رضایت از خانواده ای که یکی از اعضایش مرگ مغزی شده است . خانواده ای که همچنان که هنوز دم و بازدم را در قفسه سینه عزیزش می بیند باید قبول کند که او دیگر چشم به جهان باز نخواهد کرد و رفته است . قبول این از دست دادن و همزمان آماده بخشش شدن شاید از دشوارترین لحظه های انسانی باشد.

به گزارش گروه اجتماعی برنا،  در چند سال اخیر  فرهنگ اهدا عضو در جامعه ایران به خوبی شکل گرفته است به شکلی که بارها شاهد آن بوده ایم مرگ  مغزی یک عزیز  هم زمان شده است  با ادامه زندگی چندین انسان دیگر، زندگی در سلامت بیشتر که تنها نشات گرفته از جاری شدن حس انسانیت و نوعدوستی و بخشش است. خوشبختانه در این زمینه انگار یک اتحاد و همدلی در رسانه ها و مردم وجود دارد و روز به روز به تعداد ثبت نام کنندگان اهدای عضو افزوده می شود.

و اما آمار و وضعیت دقیق اهدا و پیوند اعضا در ایران چگونه است؟ برای پاسخ به این پرسش ها با  فرحناز صادق بیگی،  رییس واحد فراهم آورى اعضای پیوندی و نسوج دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی گفتگو کرده ایم که در ادامه می خوانید.

در حال حاضر وضعیت اهدا و پیوند عضودر ایران به چه شکل است ؟ آمار مرگ مغزی ها و تعداد لیست انتظار  برای پیوند عضو چطور است؟

کشور  ما هم در اهدای عضو و هم پیوند عضو در همه زمینه ها فعالیت دارد. از نظر اهدای عضو ، 30 هزار نفر در حال حاضر در لیست انتظار پیوند اعضا هستند که به ترتیب شامل کلیه،کبد ، قلب،ریه،لوزه المعده و روده است. علاوه بر این تعدادی هم هستند که در انتظار پیوند نسوج هستند. مثل دریچه،استخوان،غضروف  و ...  که آمار اینها مشخص نیست. سالانه در کشور ما حدود 8 هزار مرگ مغزی رخ می دهد.

آماری از تعداد فوتی هایی که در انتظار پیوند عضو هستند، هم وجود دارد؟ یعنی کسانی که  عضو به موقع به آنها نمی رسد. چند در صد از مرگ مغزی ها در ایران، به پیوند اعضا می رسند؟

متاسفانه  روزی 10 نفر در لیست اهدای عضو فوت می کنند که علتش نرسیدن عضو پیوندی است. از هر 8 هزار نفر مرگ مغزی در ایران، پنجاه در صد توانایی اهدای عضو دارند، یعنی حدود چهار هزار نفر.  هر کسی که مرگ مغزی شده، بین یک تا هشت عضو می تواند اهدا کند. در واقع زندگی هشت نفر را نجات دهد که به این ترتیب می توانند حداقل از 4 هزار تا 12 هزار را  نجات دهند. ولی متاسفانه در ایران فقط یک چهارم از  4 هزار نفر به اهدای عضو می رسند و سه هزار نفر به مرحله اهدای عضو نمی رسند و اعضای بدن خود را زیر خاک می برند. ما از طریق رسانه ها سعی می کنیم  تا جایی که می توانیم تعداد این  یک چهارم را افزایش دهیم و با فرهنگ سازی و اطلاع رسانی درست، آموزش لازم درباره اهدای عضو منتقل شود.

بین اعضابدن کدام عضو بیشترین اهدا و پیوند  را دارد و کدام کمترین؟

بیشترین عضوی که اهدا و پیوند می شود کلیه است و کمترینش روده.

در استان های کشور آمار اهدا و پیوند چگونه است؟ کدام استان بیشترین و کمترین پیوند عضو را دارد ؟ تعداد مراکز پیوند عضو در کل ایران چقدر است؟

در مورد پیوند ، تعداد مراکز پیوند عضو در ایران محدود است. مثلا در مورد قلب، 7 مرکز داریم که 3 مرکز در تهران است. یا درباره کلیه 26 مرکز در ایران وجود دارد. درباره کبد هم 6 مرکز در ایران وجود دارد. درباره استانها،  شهر یاسوج بیشترین تعداد اهدای عضو را داشته است اما از لحاظ واحد فراهم آوری و تعداد اهدای عضو، واحد فراهم آوری دانشگاه شهید بهشتی  در کل کشور فعالترین است و در ایران  و خاورمیانه  رتبه اول را دارد و در جهان نیز  سوم است.

به نظر می رسد یکی از  مشکلاتی که درباره اهدای عضو در استانها داریم ، این است که اگر مرگ مغزی داشته باشیم و قرار باشد در تهران بلافاصله  اهدا و پیوند صورت گیرد، در زمینه امکاناتی مثل امداد پروازی با کمبود مواجه هستیم.

به طور موردی، انتقال هوایی داشته ایم. تاکون 3 مورد انتقال قلب به طور هوایی صورت گرفته است.  ولی هنوز به طور سیستماتیک انجام نشده است و امکاناتش هنوز تخصیص داده نشده است.

در زمینه فرهنگسازی و اطلاع رسانی،  در یکی دوسال اخیر، سریال ها و فیلم های زیادی درباره اهدای عضو و فرهنگ آن ساخته شده  است. اما به نظر می رسد آن طور که باید  این فرهنگ سازی انجام نگرفته است. به خصوص برخی فیلم ها که بیشتر ضد اهدای عضو عمل می کنند!

خوشبختانه آگاهی و هوشیاری عمومی نسبت به اهدای عضو بالا رفته است. کسانی که سریال  یا فیلم می سازند هم می دانند که باید  در این زمینه مثل هر تخصص دیگری، با دپارتمان آن رشته و متخصصان مشورت کنند و تحقیقات لازم را داشته باشند . قویا توصیه می کنم هر کسی که می خواهد در زمینه اهدای عضو کار فرهنگی کند، چه ساخت فیلم باشد یا کارهای نوشتاری ،  با متخصصان فراهم آوری اهدای عضو و پیوند عضو در دانشگاه مشورت کند تا از نظر علمی اطلاعات لازم را پیدا کند. برخی از فیلم ها البته ممکن است سهوی هم نباشد، اما به شکل یک کار ضد ارزش نسبت به اهدای عضو عمل می کنند که توصیه می کنیم تحقیق لازم را داشته باشند.

حتما باید شخص، مرگ مغزی شده باشد  که اهدای عضو صورت گیرد یا مرگ های دیگر هم می توانند شامل اهدای عضو باشد؟

غیر از مرگ مغزی، کسانی که مرگ قلبی هم شده باشند، اهدای عضو صورت می گیرد. ولی برداشت عضو از کسی که مرگ قلبی کرده باشد، باید خیلی سریع صورت گیرد که انجام آن مشکل است ولی در کل  امکان آن وجود دارد.

چه آماری از  دلال های اهدا و خرید و فروش عضو و یا دیگر متخلفان این فرایند،  وجود دارد؟

 به جرات می  توانم بگویم در زمینه  اهدای عضو از طریق مرگ مغزی ، در کشور ماه ما دلالی وجود ندارد. فرایند اهدای عضو در مراکز دانشگاهی انجام می شود و هیچ دلالی نمی تواند در این فرایند وجود داشته باشد. به طور صد در صد می گویم هیچ تخلفی در این باره صورت نمی گیرد. درباره اهدای عضو از طریق آدم های زنده مثلا کلیه و ... این موضوع مربوط به خود افراد گیرنده می شود.اگر به جای مناسب آن یعنی انجمن حمایت از پیوند کلیوی مراجعه کند به هیچ وجه درگیر این دلال ها و تخلفات نخواهند شد. در واقع اگر به این جاها مراجعه کند درگیر کسانی که  برای دلالی پیوند کلیه دخالت داشته باشند، نمی شود. ولی در مورد مرگ مغزی به هیچ وجه این موضوع وجود ندارد.

با گسترش رسانه های ارتباط جمعی و رونق فضای مجازی، اطلاع رسانی شکل جدید پیدا کرده است و طبعا پیرو همین ارتقای دانش عمومی، کسانی که با خانواده ها درباره اهدای عضو مذاکره کنند  باید خودشان را به روز کنند. چه نظارتی بر این فرایند وجود دارد؟ چه آموزش هایی می بینند که از خانواده ای که یکی از اعضایش دچار مرگ مغزی شده ،برای اهدای عضو رضایت بگیرند؟

صد درصد باید تخصص داشته باشند. هر کسی نمی تواند کار رضایت گیری از خانواده اهدا کننده را انجام دهد. حتی ممکن است کسی پزشک متخصص باشد اما توان گرفتن رضایت از خانواده را نداشته باشد. افرای که از خانواده ها رضایت می گیرند،آدم های متبحری هستند که در این زمینه آموز شهای ویژه ای دیده اند و طی یک برنامه چند مرحله ای با خانواده هایی که یکی از اعضایش دچار مرگ مغزی شده وارد مذاکره می شوند و کاملا یک کار تخصصی است.

در حال حاضر مهمترین کمبود بخش اهدا و پیوند عضو چیست؟ از نظر امکانات چه خلائی دیده می شود؟

ما به عنوان نهادی که این کار را انجام می دهیم، کمبودی نداریم. مهمترین عامل موفقیت این کار،به فرهنگ سازی مربوط می شود  که خوشبختانه در جامعه، در این زمینه فرهنگ خوبی شکل گرفته است. در واحد ما که  15 سال پیش درصد رضایت گیری برای اهدای عضو 5 درصد بود ،الان به 90 درصد رسیده است. این آمار بسیار عالی است که حتی در کنگره های اروپایی که مطرح کردیم، خیلی متعجب بودند که ما به این آمار رسیده ایم. این نشان می دهد که فرهنگ سازی خیلی خوب صورت گرفته است. یکی از کمبودها به انتقال هوایی مربوط می شود که از طرف وزارت خانه باید یک کار سیستماتیک انجام شود و جت مخصوص برای این کار فراهم شود که بتواند در شهرستان هایی که پیوند عضو وجود ندارد، فرد را به مرکز پیوند عضو در سریع ترین زمان انتقال دهد. به خصوص درباره اعضایی مثل قلب و ریه که حداکثر چهار یا پنج ساعت فرصت داریم  تا عضو را پیوند بزنیم و این با روش معمولی نمی نواند منتقل شود.  ولی اگر جت اختصاصی برای واحد های فراهم آوری اختصاص داده شود،این امکان به راحتی انجام می شود.

درباره وسایل نگهدارنده  عضو ها  چطور ؟ در این زمینه امکانات لازم را داریم؟

در کشورهای پیشرفته هم از وسایلی استفاده می شود که عضو را می شود در آن نگه داشت و در اتاقک های مخصوص تغذیه کرد تا بتواند مدت بیشتری زنده بماند. اگر ما در این زمینه هم امکاناتمان بیشتر شود ، در کنار تخصیص امکاناتی مثل جت اختصاصی،  به زودی حرف اول را در دنیا  خواهیم زد.

در رسانه ها و نشریات کمتر به این مورد اشاره شده است که اصلا ارتباطی میان خانواده اهدا کننده  و گیرنده عضو وجود دارد یا نه؟ این ارتباط از نظر قانونی در ایران به چه صورت است ؟ اصلا امکان دیدار ، هنگام اهدای عضو و ارتباط خانواده ها بعد از آن وجود دارد؟

از نظر قانون کلی در کشور ما ارتباط گیرنده با دهنده عضو ممنوع است. به دلیل اینکه ممکن است اثرات مخرب روانی شکل بگیرد. در اکثر کشورها هم به همین شکل است. ارتباط اینها از طریق واحد فراهم آوری به طور غیر مستقیم است. اگر مورد ی بوده به  این شکل بوده که بر حسب تصادف همدیگر را پیدا کرده اند. به هیچ وجه نمی دانند که عضو را به چه کسی داده اند یا از چه کسی گرفته اند. مگر مواردی خیلی خاص مثلا مادری قلب فرزندش را اهدا کرده و روزهای آخر عمرش است و می خواهد جوان گیرنده قلب فرزندش را ببیند که بعد از مشورت با پزشک مربوطه این ارتباط شکل می گیرد.

حرف آخر؟

 خواهش ما از رسانه ها این است که به ما کمک کنند. سالی 150 تا 200 غرفه  اهدای عضو  ایجاد می کنیم برای آموزشهای لازم درباره مرگ مغزی و  اهدای عضو . اما نقشی که رسانه دارد مسلما تاثیر گذارتر است  برای آموزش مرگ مغزی و به خصوص  تفاوت مرگ مغزی و کمای عمیق. باید بین مردم جا بیفتد که مرگز مغزی کاملا متفاوت است.در کمای عمیق امکان بازگشت شخص وجود دارد و هنوز شانس بازگشت به زندگی دارد اما کسی که مرگ مغزی شده به هیچ وجه احتمال بازگشتش نیست.

نظر شما