به گزارش خبرگزاری برنا از مشهد، متن کامل سخنرانی سید جواد حسینی که قرار بود در این همایش ایراد شود به شرح ذیل می باشد:
بسمه تعالی؛
باسلام و احترام به محققین و فرهیختگان که در همایش ملی زن، خانواده و سلامت در شهرستان فرهنگی و تاریخی نیشابور حضور یافتند و با ارائه مقاله و سخنرانی بر فضای این همایش علمی افزودند. از معاون استاندار و فرمانداری ویژه نیشابور، مسئولین، پارلمان مشورتی بانوان و دانشگاه علوم پزشکی نیشابور که این همایش ارزشمند را برگزار نموده اند صمیمانه سپاسگذاری می کنم.
این همایش یک مثلث مهم است که سه ضلع آن را زنان، سلامت و خانواده تشکیل می دهد و زنان هم از منظر سلامت و هم از منظر خانواده نقش بیبدیل و بسیار مهمی در جامعه و خانوده و سلامت ایفا می کنند.
طبیعی است وقتی که از سلامت صحبت می کنیم بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی فقط نبود بیماری مدنظر نیست بلکه سلامت برخورداری و رفاه کامل در ابعاد جسمانی، روانی و اجتماعی و معنوی است در این همایش بنده سعی می کنم به چهار موضوع در ابعاد سلامت اجتماعی و رابطه آن با سلامت زنان به اختصار مطالبی را عرض میکنم.
کودک همسری
موضوع اول پدیده کودک همسری است که از آن به پیشرسی ازدواج هم معنی می شود. طی سالهای 1392 تا 9 ماهه 1395 ازدواج کودکان زیر 15 سال طی سالهای 92- 2.5 درصد، 93-5.6 درصد، سال94-5.4 درصد و در 9 ماهه سال95-5.5 درصد به وقوع پیوسته است. از طرفی دخترانی که در سنین 11-10 سالگی ازدواج کرده اند در سال 1365-8061 نفر که 2.8 درصد این جمعیت را شامل می شود. در سال 1375-52472 ازدواج که 2.1 درصد و سال 1385-53831 ازدواج یعنی 1.6 درصد و سال 1390-48580 ازدواج که 1.7 درصد و در سال 1395-37447 ازدواج کودکان دختر در سن 14-10 سال اتفاق افتاده است.
متأسفانه استان خراسان رضوی با 6759 مورد ازدواج کودکان زیر 15 سال وضع نسبتاً نامناسبی در سطح کشور دارد.
بنابراین ما با پدیده کودک همسری و ازدواج زودرس کودکان مواجه هستیم و این پدیده آثار منفی بر جای می گذارد. از جمله آثار منفی ازدواج زودرس دختران و کودک همسری که معمولاً همراه با اجبار ازدواج هم می باشد عبارتنداز : بازماندگی از تحصیل، تهدیدات، سلامت جسمی، تهدید سلامت جنسی، خطرات زایمان در سنین پایین، سقط جنین و برای پسران ورود به بازار کار سیاه.
با توجه به عوارض این پدیده باید دید علل این ازدواج ها چیست؟ حتما علت ها و دلایل متعدد و در مناطق مختلف می توان برای آن برشمرد. اما به طور کلی وجود برخی آداب و رسوم و سنن مثل طوایف، عشایر و روستاها یکی از دلایل کودک همسری است که در این خصوص باید با آموزش جامعه مخاطب با روش حساسیت زدایی در بستر زنان و به شکل آرام این فرهنگ را تغییر داد.
فقر مالی دلیل دیگری برای این ازدواجهاست که به طور طبیعی رونق اقتصادی و اشتغالزایی گامی برای رفع فقر و توانمندیها خانواده هاست.
بی سرپرستی و بدسرپرستی عامل دیگری است که باید با ارائه خدمات جامع و موثر از سوی جامعه و بهزیستی در این خصوص نیز اقدام نمود.
نکته مهم دیگر نقش قانونی است که در ماده 1041 که در سال 1379 این قانون به تصویب رسید و بیشتر مبنای آن قانون بلوغ جنسی است که برای دختران در 9 سالگی و برای پسران در 15 سالگی اتفاق می افتد مبنای این قانون بوده است و لذا ازدواج در این سنین قانونی می تواند محقق شود.
در حالی که بلوغ جنسی یکی از شرایط است و ظرفیتهای دیگر عاطفی، دینی، اجتماعی و اقتصادی هم باید لحاظ شود نه فقط بلوغ جنسی زیرا در چنین وضعیتی ازدواج به سمت موفق پیش نخواهد رفت و آثار زیان بار آن به ویژه برای سلامت دختران جبران ناپذیر خواهد بود.
لذا در این خصوص اصلاح سبک زندگی مردم، اصلاح قانون و آموزش و حساسیت زدایی در برخی فرهنگ های بومی، تغییر نگاه ازدواج، از ازدواج که آن را بر مبنای قانون هنجارمند می دانیم به سمت جلوگیری از ازدواج های اجباری چه برای کودکان و چه غیرکودکان و نهایتاً ارائه خدمات ویژه بهداشت و سلامت به این دسته از کودکان پیشنهاد می گردد.
طولانی شدن دوره ریاضت جنسی
موضوع دومی که در این همایش علمی به آن لازم است پرداخته شود طولانی شدن دوره ریاضت جنسی جوانان است که بر سلامت اجتماعی- روانی ایشان آسیب می زند زیرا ما امروز با دو موضوع روبرو هستیم که از یک سو بلوغ جنسی در نوجوانان به تعجیل افتاده و حداقل 2 تا 3 سال بلوغ جنسی زودتر اتفاق می افتد و از طرف دیگر تأخیر سن ازدواج را شاهد هستیم و این موضوع یعنی از زمانی که بلوغ جنسی پدیدار می گردد تا زمانی که در قالب ازدواج به این نیاز پاسخ داده می شود به دلیل تعجیل بلوغ جنسی و تأخیر سن ازدواج طولانی شده است که برای پسران 15 سال و برای دختران 10 سال را شامل می شود و میانگین جوانان 12.5 سال دوره ریاضت جنسی را باید پشت سر بگذرانند.
این موضوع آثار زیانباری دارد از جمله آنها افزایش ارتباطات غیر متعارف دختران و پسران است که بر سلامت خانواده و جامعه و خصوصاً زنان و دختران اثراتی نامطلوبی را بر جای می گذارد.
در این خصوص هم باید موضوع ازدواج آسان را در جامعه فرهنگ سازی کرد. رونق تولید و اشتغال را در دستور کار قرار داد، تسهیلات ازدواج را افزایش داد، کاری که دولت تدبیر وامید آنها را سرلوحه خود قرار داده است. و البته ازدواج در سنین پایینتر با بار نکردن آثار اقتصادی آن بر زوج های جوان به مانند دوران نامزدی در گذشته هم می تواند راه حلی برای این موضوع تلقی گردد.
تجرد و طلاق زنان
سومین موضوعی که به سلامت زنان و خانواده مربوط می شود بحث میزان افراد بی همسر که در سال 1335-130 هزار و در سال 1375 به 167 هزار و در سال 1395 به یک میلیون و صد و دوازده هزار نفر رسیده است و وجود افراد ازدواج نکرده و بی همسر به سلامت جامعه، خانواده و زنان آسیب می رساند. از طرفی تعداد افراد بی همسر در بین زنان بیشتر از مردان است بنابراین به طور طبیعی سلامت زن در این راستا بیشتر آسیب می بیند.
زنان بی همسر در سال 1335-80956 نفر در حالی که مردان 49804 نفر ، در سال 1395-712782 زن و 399084 مرد می باشند.
نکته سوم اینکه متأسفانه بیشترین میزان افراد بی همسر در سنین 29تا 40 سالگی اند که در این سن بی همسری برای زنان آثار اجتماعی، روانی بیشتری را به همراه دارد. به عبارتی زنان و مردان بی همسر هر دو به یک شکل نه از سوی جامعه مواجهه می شوند و دیگر اینکه مردان بی همسر یا طلاق گرفته سریعتر به سمت ازدواج و تشکیل خانوده سوق داده می شوند و معمولاً بی همسری در زنان بیشتر رسوب می کند و مزمن می شود. بنابراین این موضوع به یک موضوع زنانه تبدیل شده است که متأسفانه آثار آسیبی آن به زن خیلی بیشتر از مرد می باشد.
افزایش ازدواج های تکمیلی، توانمندسازی زوجین برای آمادگی زوجیت ، حمایت های اجتماعی از زنان مانند بیمه طلاق راه حلهای کاهش ابعاد آسیبی این وضعیت برای زنان میباشد.
سالمندی ، سلامت و زنان
موضوع چهارمی که در این همایش به آن خواهم پرداخت بحث سالمندی است، همه می دانیم که تا سال 1400 بیش از 10درصد جمعیت ایران را سالمندان تشکیل خواهند داد و تا سال 1430 بیش از 23درصد جمعیت شامل سالمندان خواهد شد. بنابراین ما با پدیده افزایش سالمندی و به تعبیر دیگر انفجار سالمندی مواجه خواهیم بود.
پدیده سالمندی در بین زنان بیشتر از مردان است به دلیل اینکه امید به زندگی در ایران برای زنان80.5 سال و برای مردان 79.5 سال است.
از طرف دیگر متأسفانه از منظرجامعه شناختی ما با کاهش ارزش سالمندی در خانواده و جامعه روبرو هستیم این در حالی ست که سالمندان هم از نظر جمعیتی هم از نظر عاطفی روانی به شکل ویژه تری نیاز به حمایت دارند در کنار این موضوع سالمندی با آثار جهانی خاصی هم روبرست.
80 درصد سالمندان از یک بیماری مزمن رنج می برند بیماریهای قلبی- عروقی، سکته های مغزی، انواع سرطانها، دیابت، فشار خون، چربی خون، بیماریهای اسکلتی، عضلانی، روانی شایع ترین بیماریهای دوره سالمندی و آلزایمر شایعترین بیماریهای دوره سالمندی است که باید به دلیل اینکه پدیده اجتماعی سالمندی در حال شکل گرفتن است و زنان سالمند بیشتر از مردان وجود دارند و نیازهای ویژه عاطفی،روانی و زیستی دارند انواع نظام های مراقبتی را برای سالمندان به ویژه سالمندان زن تدارک دید.
مراقبت در خانه، مراقبت های روزانه ، مراقبت های فورجه ای ، شهرک سالمندان، مراقبت های تحت حاد، ایجاد بخشهای سالمندی در بیمارستانها، مراقبت های انتهای عمر، مراقبت های تسکینی، خانه های سالمندان و در نهایت به سمت شهرهای دوست دار انسان، دوست دار معلولان، دوست دار کودکان ، دوست دار ناشنوایان و دوستدار سالمندان حرکت کنیم