به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا، پیادهروی اربعین سرشار از زیبایی و معنویت است که هر انسان عاشق را مجنون خود میکند و فقط کافیست یکبار آن را تجربه کنی تا هر سال دل برای آن بتپد و پربکشد به سوی سرزمین کرب و بلا.
هر چه به روز اربعین نزدیکتر میشویم، تعداد عاشقان حاضر در سرزمین دلدادگی افزون میشود و هر با تجربهای در این مسیر چراغ هدایت هم کاروانیهای خود میشود.
جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران که با تمام توان و پتانسیل خود همواره صف اول خدمترسانی است، علاوه بر درمانگاههای خود با برپایی چادرهای درمانی در بین راه، کاظمین، سامرا، نجف و کربلا به هموطنان خدماتی کاملا رایگان و بدون چشمداشت ارائه میدهد تا نماند آبلهای بر پای و دل زوار حسین(ع)...
اینجا در مانگاه نجم واقع در هتل نجم کربلا و یکی از چندین مرکز درمانی جمعیت هلال احمر در کشور عراق است. درمانگاهی مجهز که با وجود پزشکان مجرب و متخصص، آزمایشگاه و داروخانه علاوه بر ارائه خدمات درمانی، در بخش تزریقات خود نیز با سرمتراپی، آتلبندی و نوار قلب با روی گشاده خدمت به زوار را با عشق می خرند.
کادر درمانی که با جمعیت هلال احمر همراه شدهاند تا در مراکز درمانی مختلف یاریگر زوار باشند، هر کدام در شهر و دیار خود روزگاری متفاوت سپری میکنند و حال به عشق اباعبدالله الحسین (ع)همه را رها کردهاند و آمدهاند در سرزمین عشق و ایثار و همه معتقدند که خداوند با مهر ارباب قسمتشان کرده این سفر پرخدمت را! و حلاوت دعای خیز حتی یکی از این زائران توشه دنیا و آخرتشان میشود و زندگی را برایشان زیباتر میکند.
صدای پزشکان ایرانی قلبم را آرام میکند
تکتم رمضانی، سی و چندساله و از دیار شمس الشموس؛ امام رضا(ع) است که همراه با خانواده و به عنوان اولین بار و برای برآورده ساختن آرزوی مادرش، راهی کربلا شده است، اما آب و هوای کشور عراق با او نامهربان بوده و گذرش به درمانگاه نجم افتاده است. از بدو ورود برای همه از خداوند متعال طلب خیر و برکت میکند:" خدا خیرتان دهد که در کشور غریب هم به فریادمان میرسید. همین که صدای تیم درمانی ایرانی را میشنوم قلبم آرام میگیرد."
رمضانی که خود به عنوان پرستار در بیمارستانهای مشهد مشغول فعالیت است، کادر درمانی جمعیت هلال احمر در درمانگاه نجم را باتجربهترین و بااخلاقترین میداند و پس از سرمتراپی باز هم برای دعای خیر خود را بدرقه راه پزشکان می کند.
کادر درمانی هلال احمر با حوصله و مهربانند
زهرا محمدی ۱۷ سال بیشتر ندارد و با عشق به ارباب از نصف جهان؛ اصفهان با خانواده راهی این سرزمین شدهاند؛ اما یک بیاحتیاطی موجب شده تا علاوه بر تاولهای پایش بر اثر پیادهروی، آبجوش نیز دستش را بسوزاند و او را راهی مرکز درمانی هلال احمر کند.
او که حالا برای بار سوم به درمانگاه مراجعه کرده تا پانسمان تاولهایش را عوض کند، میگوید: خدا خیرتان دهد که هربار خوش اخلاقتر، مهربانتر و با حوصله بیشتری از قبل به زخمهایمان مرهم میگذارید.
اجرتان با سیدالشهدا (ع)
پدر محمد دستپاچه وارد مرکز درمانی هلال احمر میشود و با نگرانی برای حال پسرش که شب گذشته تب و حالت تهوع داشته؛ طلب کمک میکند. محمد ۵ ساله است و از دیار کریمان؛ کرمان به پابوسی آمدهاند. ابتدای ورودش به درمانگاه ترس از پزشک و آمپول هم چاشنی حال ناخوش، در چهره آشفتهاش نمایان است؛ اما مجذوب مهربانی کادر درمانی میشود و به راحتی به درمان تن میدهد. پدرش که به مرور با بهبودی پسرش آرام می شود، میگوید: پسرم همیشه از دکتر میترسد، اما حالا که مهربانی شما را دید به راحتی با تزریق آمپول هم کنار آمد؛ اجرتان با سیدالشهدا.
هلال احمر همیشه حس امنیت و آرامش میدهد
رضا احدی، جوانی بیست و چندساله از زنجان است. به سختی و با کمک دوتن از دوستانش راه میرود. قبلا هم وقتی در یکی از جادههای ایران تصادف کرده بود، خدمت رسانی جمعیت هلال احمر را دیده است. اینبار هم پس از دریافت خدمات از مرکز درمانی هلال احمر میگوید: همیشه وقتی سرخپوشان هلال احمر را میبینم حس امنیت و آرامش می کنم و از اینکه در کشور غریب هم به ما خدمت میکنید متشکریم.