به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، جلال خوشچهره کارشناس حقوق بین الملل در خبر آنلاین نوشت: چرایی و چگونگی استعفای غافلگیر کننده "سعدحریری" از نخست وزیری لبنان، هنوز درپرده ابهام است. زمان و مکان اعلام آن و حتی ادبیات بیان این استعفا همه را دچار شوک کرد. شخصیتهای لبنانی از جمله "میشلعون" رئیسجمهور، رهبر حزبالله و مقامهای حزب متبوع حریری یعنی "المستقبل" نیز مانند بسیاری از ناظران با تردید و گمانه این استعفا را تفسیر کردهاند؛ همانگونه که در ایران نیز چنین است، ما در این میان یک نکته مسلم است؛ اینکه ریاض، بانی این اقدام بوده و خواسته پیام روشنی را به مخاطبانش به ویژه ایران القا کند.
این پیام، هم جنبه نمادین دارد و هم مانور قدرت است، از جنس آنچه مقامهای جوان سعودی درپی نمایش آن هستند. سعودیها میخواهند بگویند؛ اگر اوضاع در "پسا داعش" موافق و همسو با سهمخواهیهای ریاض در منطقه نباشد، میتوانند آرایش صحنه را به هم بزنند. بنابراین استعفای حریری نخستین اقدام نمادین در واکنشی است که ریاض به کمک متحدان منطقهای خود _ که اسرائیل در شمار تازه آن است _ به عمل می آورد.
سهمخواهی و توازن قوا مهمترین دغدغه بازیگران صاحب نفوذ در دوران پسا داعش است. کافی است آخرین تحولات جنگ با داعش را در عراق و سوریه مرور کنیم. کمتر از 24 ساعت پس از عقب نشینی داعش از "قائم" در عراق و "دیرالزور" در سوریه و حضور متزلزل این گروه تروریستی در بوکمال (مرز سوریه و عراق) به ناگاه سعد حریری استعفای خود را در ریاض به شکلی مبهم و حتی خارج از عرف رسمی اعلام میکند. بر قرائن بالا میتوان تشدید رایزنیهای دیپلماتیک مقامهای اسرائیلی در جامعه بینالملل، اظهارات مقامهای امریکایی در باره خطر گسترش نفوذ منطقهای ایران و قدرت نظامی این کشور را علاوه کرد.
واشنگتن، ریاض و بالتبع تلآویو حاضر به قبول این واقعیت نیستند که ایران در سالهای اخیر و بهویژه جنگ با داعش، از نفوذ منطقهای گستردهای برخوردار شده است. آنان تحدید دامنه نفوذ ایران را در دستور کار خود قرار دادهاند. اینکار با پرهیز از رودرویی مستقیم و با روشهای نرم و جنگهای نیابتی دنبال میشود. دلیل این امر ناتوانی و یا نبود آمادگی برای رودررویی مستقیم با ایران است.
ریاض حالا میخواهد با استعفای حریری، چنین بنمایاند که اگر چه نمیتوان بهطور مستقیم در برابر گسترش نفوذ منطقهای ایران عمل کرد و تجربه ناموفقی را در اجرای جنگهای نیابتی در عراق، سوریه و حتی یمن داشته، ولی هنوز از ابزاری برخوردار است که میشود به شکل نرم و به کمک عواملش صحنه را به هم زد. هدف، واداشتن تهران به قاعدهای است که واشنگتن، تلآویو، ریاض و دیگر متحدان منطقهای آنان میپسندند. آنان تحدید نفوذ ایران در عراق و سوریه را در اولویت خود قرار دادهاند. لبنان، عرصهای است که به زعم ایشان میتواند تهران را از سرسختی در حفظ مواضعش عقب براند. اما غافلگیرانه بودن اعلام استعفای حریری به مقهور شدن ایران نمیانجامد. صحنه کنونی مانند بازی شطرنج است. اگر اکنون همه نگاهها به حرکتی است که ریاض برای کیش دادن ایران در صحنه انجام داده است. ولی حرکت بعدی از آن ایران خواهد بود. آنگاه تفسیرها و تحلیلها درباره حرکتی میشود که ایران برای حفظ جایگاه خود به عمل میآورد. مهمترین واکنش تهران پرهیز از عصبیت و پاسخهای هیجانی به نه تنها مانور ریاض بلکه واشنگتن و دیگر متحدان آنها بوده است. سنجیدگی اقدام تهران میتواند بازی شطرنجی ریاض را خنثی کند.