به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری برنا، در وقوع حوادث و مصیبت ها اولین و آسیب پذیرترین قشر، کودکان هستند چرا که به واسطه روحیه حساس و لطیف خود، بسیار آسیب پذیرتر هستند و بیشتر در معرض اختلالات اعصاب و روان قرار می گیرند و ممکن است تا سال ها بار این عقده های حل نشده را به خاطر عدم اطلاع و کمک رسانی به موقع، با خود به دوش بکشند و این خود یعنی آغار یک زنجیره قربانی.
به خاطر جلوگیری از بروز این آسیب ها و دامنه دار بودن آنها در جامعه بسیاری از سازمان های مردم نهاد توجه خود را به کودکان علی الخصوص کودکان آسیب دیده معطوف کرده اند تا بتوانند حتی اندکی از این بار سنگین بر دوش آن ها بردارند. از جمله این انجمن ها می توان به انجمن حمایت از کودکان اشاره کرد که تجربه بسیار موفقی از عملکرد سازمان های مردمی در بروز بحران است.
در نشستی که انجمن حمایت از کودکان در روز دوشنبه 24بهمن ماه با حضور رئیس مرکز توسعه و پیشگیری سازمان بهزیستی، فرید براتی، شاهین فتحی، معاون عملیات سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر، فرید لطیفی، معاون بازسازی سازمان مدیریت بحران، مهدی جلالی، مدرس دانشگاه و خبرنگار و همچنین فرشید یزدانی، مدیر این انجمن در فرهنگسرای ارسباران برگزار کرد، به موضوعاتی از قبیل روند کمک رسانی این انجمن علی الخصوص در زلزله غرب و کاستی ها و تشریح نقش برخی سازمان ها پرداخته شد.
در گزارشی که از عملکرد این انجمن در زلزله کرمانشاه ارائه شد هدف این انجمن تلاش برای بهبود زندگی کودکان عنوان شد. فعالیت های این انجمن در زمینه تحصیل، آگاهی رسانی، آموزش، مراقبت های بهداشتی، خدمات مشاوره ای و یاری رساندن به کودکانی که در اثر بلایای طبیعی و اجتماعی و شرایط دشوار زندگی آسیب دیده قرار می گیرند است .
در ابتدای این نشست فرشید یزدانی، مدیر این انجمن درباره عملکرد نهاد در زلزله اخیر گفت: « این زلزله تجربه بسیار متفاوتی در مقایسه با دیگر زلزله ها در کشور بود زیرا که در این زلزله میزان عرضه از تقاضا بیشتر بود و این خود گواهی است بر نقش بسیار زنده مردم در کمک رسانی در وقوع بحران.»
در ادامه فرید لطیفی، معاون بازسازی سازمان مدیریت بحران نیز بیان داشت : «گزارش ارائه عملکرد این انجمن بسیار مثبت بوده است. اما خوب است اشاره ای شود به آفت هایی که ممکن است در اثر تداخلات اعمال سازمان های دولتی و مردمی بوجود آید از جمله تجمع بی رویه و سازماندهی نشده مردم و چه خوب است که از روش های نوین نیز در این انجمن ها استفاده شود.»
او درباره اسکان موقت چنین توضیح داد : «اسکان موقت باید 45 روز باشد اما با توجه به امکاناتی که کشور در حال توسعه ما دارد، مرحله اسکان طولانی تر میشود، زیرا که در کمتر از یک سال نمی شود خانه ساخت. البته در بعضی مناطق که زلزله در بهار رخ داده بود با کمک های مردمی، روند ساخت خانه ها سریع تر پیش رفت اما در فصل سرما کمی سخت است. همچنین خانه ساختن باید با اجازه مالک باشد .در زلزله بم یک تجربه ای داشتیم و آن این که اگر کانکسی به کسی داده شود فرد مالک کانکس می شود. این قضیه در مناطق روستایی که فضای زیادی دارند ایجاد مشکل نمی کند و چهره روستا را زشت نمی کند اما در مناطق شهری ایجاد مشکل کرده و چهره شهر را زشت میکند زیرا که در معابر شهری جایی برای نگه داری کانکس نیست و به دلیل فرهنگ خاص منطقه امکان بازپس گیری آن وجود ندارد.»
در ادامه شاهین فتحی، معاون عملیات سازمان امداد و نجات هلال احمر نیز گفت: « تاکنون 17 هزار و 779 نفر تا این لحظه تحت پوشش برنامه های ما بوده اند و در حال حاضر 41 تیم در منطقه حضور دارند. اولین اقدام شناسایی این افراد بود و مرحله بعدی ارجاع آن ها به روانشناس و روانپزشک و بعد هم اقداماتی در جهت بهبود روحیه کودکان صورت گرفت.»
فرید براتی، رئیس مرکز توسعه و پیشگیری سازمان بهزیستی نیز با حضور در این نشست اظهار داشت : « در کمک رسانی ،گروه های ویژه و خاص در اولویت سازمان قرار دارند. از جمله افراد زلزله زده به خصوص کودکان و سالمندان و البته گروه های امدادی خود جزو گروه های خاص هستند و تمامی مددجویان چه سازمان های مردم نهاد و چه مدد جویان سازمان های دولتی از کمک های روانی بهره می برند زیرا که در ارتباط مستقیم با عملیات امداد و نجات و بحران هستند. تمامی همکاران ما از اورژانس اجتماعی تا سایر قسمت ها مورد آموزش های ویژه با کتاب ها و پکیج ها قرار می گیرد و از خدمات روانی استفاده می کند. اصلی ترین سازمان درگیر در مسئله بحران سازمان بهزیستی است زیرا افرادی نقص عضو می شوند و افرادی نیز بی سرپرست می شوند، افرادی نیز دچار مشکلات روانی میشوند .»
او درباره نحوه عملکرد بهزیستی در زلزله کرمانشاه و عدم همکاری ستاد مدیریت بحران و سایر دستگاه ها بیان داشت : « پس از زلزله به همراه یک تیم متخصص به محل اعزام شدیم و بنده از مدیرکل درخواست کردم که به کرمانشاه بروند تا در سیستم های هماهنگ کنده در ستاد بحران باشند اما در جواب متوجه شدم که ستاد مدیریت بحران، اگرچه از نظر قانون باید از ما برای تمامی هماهنگی ها دعوت بشود اما تا کنون در هیچ مکاتبه ای ما را دعوت نکرده اند و این اولین مشکلات مدیریت بحران کشور است.»
این مقام مسول درباره نحوه کمک رسانی به کودکان گفت: « در هنگام یاری رساندن به کودکان باید مواظب بود تا آن ها دچار ضربه مضاعف نشوند. مثل اینکه از آن ها بخواهیم صحنه زلزله را بازگویی کنند یا نقاشی بکشند. باید داستان هایی برایشان تعریف کرد تا ضمن آموزش و التیام، ذهن آن ها را کمی آرام کند. در این زلزله ما تمام تلاش خود را برای کمک مخصوصا به کودکان کردیم با وجود اینکه ساختمان بهزیستی ما آسیب دید و با کانکس هایی که از ورزقان ارسال شد توانستیم فعالیت هایمان را ادامه دهیم.»
او درباره همکاری با سازمان های مردم نهاد بیان داشت : « قرار دادن اطلاعات در اختیار این سازمان ها عملا رشته کار را از دست ما خارج می کند. پیشنهاد ما این است که افرادی که مایل به همکاری در سازمان های مردم نهاد هستند میتوانند به بهزیستی مراجعه کنند و با بهزیستی همکاری کنند. با این حال اما در هفته بعد از وقوع زلزله، بهزیستی اطلاعات مددجویان را در اختیار نهاد های مردمی قرار داد.»
او از همکاری بسیار مثبت و سازنده وزارت بهداشت در این زلزله تقدیر کرد اما تاکید کرد که پزشک محوری باعث نارضایتی بیشتر می شود چرا که پزشکی در ساعات اولیه تاثیر به سزایی دارد اما نباید با امور بهزیستی تداخل پیدا کند.
وی درباره عملکرد قوی نهاد های مردمی در زلزله کرمانشاه اینگونه توضیح داد: « با آنکه ما تجهیزات تهیه غذای گرم در اختیار نداشتیم اما در سرپل ذهاب، نهاد مردمی معتادان بهبودیافته البرز، روزانه 1000 الی 1500 غذای گرم بین مردم توزیع می کرد.»
مهدی جلیلی، مدرس دانشگاه، دانش آموخته علوم ارتباطات و خبرنگار، که خود سازمان مردمی متشکل از روزنامه نگاران را تشکیل داده اند و در زلزله کرمانشاه، کمک رسانی های فراوانی کرده اند، گفت:« به فاصله 5 تا 6 ساعت پس از زلزله خود را به منطقه رساندیم البته که تجربه اولمان نبود و در زلزله ورزقان هم کمک های مردمی زیادی کردیم. از بزگترین بحران هایی که ما در زلزله کرمانشاه با آن مواجه شدیم کارکرد منفی برخی رسانه ها بود. زیرا که اولین بار بود که رسانه ها قدرت را به دست گرفته بودند .دومین بحران رسانه هایی بودند که به اخبار کذب دامن می زدند و خدمات رسانی را بسیار سخت می کردند، زیرا که تزریق ناامیدی در جامعه یعنی تزریق مرگ در جامعه. اخبار کذب رسانه ها ضربه زننده بود .از جمله به خبر مرگ کودک دو ساله در اثر سرما زدگی می توان اشاره کرد. منطقه سرپل ذهاب منطقه گرمسیری است و امکان مرگ در اثر سرمازدگی بسیار بسیار کم است. ما نیازمند مدیریت دانش و اطلاعات بودیم و باید مدیریتی اعمال می شد که متاسفانه فاقدش هستیم . مسولین دولتی و نهاد های خدمت گذار همگی در بهت زلزله بودند زیرا که ابعاد زلزله فوق العاده وسیع بودو توان پوشش این همه ویرانی و خرابی در روزهای اول وجود نداشت.»
او به ناکارآمدی صدا و سیما تاکید کرد و گفت: « خداوند مسئولان صدا و سیما را هدایت کند که از باب دشمنی با دولت مانع اطلاع رسانی صحیح شدند و عامل اصلی آشفتگی ها در کرمانشاه و هجوم سازماندهی نشده مردم به منطقه و اختلال در امدادرسانی بودند که صراحتا عرض می کنم از باب دشمنی بوده است. دشمنی با دولت است زیرا که دولت را ناکارآمد جلوه دهد. ما هر جا و به هر منطقه زلزله زده در این مدت مراجعه کردیم دولت و بهزیستی کار خود را به درستی انجام می دادند.»
وی درباره اخبار کذب در رابطه با عملکرد ضعیف هلال احمر اینگونه بیان داشت : « شاید کمتر کسی از اهل رسانه تا به حال این را گفته باشد اما عملکرد برخی رسانه ها باعث شد یک نهاد با سابقه و قوی و خدمت گذار به یک نهاد غیرقابل اعتماد بدل شود. البته ضعف سازمان هلال احمر در ارتباط گرفتن با رسانه ها بسیار موثر است. هلال احمر باید لیستی از خبرنگاران را دراختیار داشته تا در صورت وقوع بحران با آنها در ارتباط باشد. نتیجه این امر می شود آشفتگی هایی که شاهدش بودیم. نمونه اش مردمی که کمک های خود را شخصا به محل حادثه آورده بودند و با ایجاد ترافیک در جاده ها برای هلال احمر ایجاد اخلال کردند. در این بین حتی دیده می شدند افرادی که با ایجاد ترافیک نه تنها کمکی به حل بحران نمی کردند گویا فقط برای تماشا مناطق زلزله زده آمده بودند. اگر حتی از منظر روانشناسی هم به آن نگاه کنیم متوجه می شویم که بسیاری از افراد صرفا برای تماشای مناطق زلزله زده می آمدند تا با دیدن درماندگی آنان، به خود القا کنند که در وضعیت بهتری هستند. همه اینها در حالی بود که در هر منطقه که می رفتیم چادرهای هلال احمر را میدیم اما در شبکه های اجتماعی اخباری مبنی بر عدم کمک رسانی این سازمان دست به دست می شد.»
مهدی جلیلی درباره نقش شبکه های اجتماعی در زلزله اخیر افزود : « ما متوجه شدیم که شبکه های اجتماعی می توانند مردم را پای کار بیاورند. میتوانیم با برنامه ریزی و هدایت شبکه های اجتماعی و یاری گرفتن از آنها کمک ها و خدمات رسانی ها را سازماندهی کنیم. در زلزله کرمانشاه میدیدیم که فردی با مقدار زیادی پتو که با خود به محل زلزله آورده بود به کجا باید برود و نیاز به پتو در چه منطقه ای بیشتر است .»
او درباره عدم همکاری برخی مسولان با سازمان های مردم نهاد گفت: « بسیاری از مسولان به نهاد های مردمی به چشم جاسوس نگاه می کنند. در صورتی که این اطلاعات به درد هیچ جاسوسی نمی خورد. ما در روز دوم زلزله به یکی از مسولان بهزیستی برای گرفتن اطلاعات زنان سرپرست خانوار برای کمک رجوع کردیم که متاسفانه موفق به اخذ اطلاعات نشدیم. ما یک هفته به دنبال فرماندار سرپل ذهاب بودیم تا با او یک جلسه بگذاریم و مبلغ یک میلیارد تومان که از مردم جمع آوری شده بود را سازماندهی کنیم ولی او را پیدا نکردیم. در صورتی که او در جاهایی که دوربین و رسانه بود حاضر میشد. چرا بعد از گذشت 40 سال از انقلاب اسلامی هنوز بانک اطلاعاتی برای کمک رسانی وجود ندارد؟ با تمام این ها اما نیمی از جمعیت سرپل ذهاب هنوز در چادر اسکان دارند. در حالی که زمان اسکان موقت باید 45 روز باشد. این منطقه، منطقه گرمسیر است و با شروع فصل گرما مار و عقرب بیرون می آید و جان کودکان را در معرض خطر قرار می دهد. تمام این ها به یک علت است با ورود نهاد های مردمی دولت سردرگم می شود و نمی داند باید به چه کسی کانکس بدهد و چه کسی کانکس دریافت کرده است. اگر بانک جامع اطلاعاتی وجود داشته باشد دچار این مشکل ها نمی شویم. مقصر اصلی فقدان نظام اطلاع رسانی است .»
در پایان می توان گفت که خدمت رسانی و عملکرد دولت و مردم در کنار هم چه در زمینه کودکان و چه غیر از آن با توجه به امکانات مثبت بوده است اما به دلیل اخبار کذبی که از برخی شبکه های اجتماعی منتشر می شد و می شود یاس و نا امیدی در جامعه بوجود آمده و باعث ایجاد تفکر منفی درباره عملکرد دولت شده است که با سخنان مستند این فعالان اجتماعی مشخص است که واقعیت آن ابعادی را ندارد که برخی از رسانه ها با اخبار نه چندان مستند خود بیان کردند و می کنند.