به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ یادداشتی درباره فیلم بلند «کوپال» به کارگردانی کاظم ملایی و بازی مرحوم لوون هفتووان که به صورت اختصاصی در اختیار خبرگزاری برنا قرار گرفته است را در ادامه می خوانید.
«کوپال» اولین فیلم بلند سینمای هنر و تجربه به کارگردانی کاظم ملایی است در آن بازیگرانی همچون مرحوم لوون هفتوان، نازنین فراهانی، پوریا رحیمی سام و سگی به نام شارون نقش آفرینی میکنند.
این فیلم از شانزدهم فروردین ۹۷ اکران خود را در گروه سینمایی هنر و تجربه آغاز کرده است.
کاظم مولایی پیش از آن آثار کوتاه متفاوتی در جشنوارههای داخلی و خارجی متعددی حضور داشتهاست.
ملایی نویسنده، تدوینگر و کارگردان سینمای ایران دانشآموخته رشته کارگردانی سینما از دانشگاه سوره تهران و عضو هیئت مدیره «انجمن فیلم کوتاه ایران» است.
این فیلم جایزه ویژهٔ هیأت داوران را بعنوان بهترین فیلم دریافت کرده است.
خلاصه فیلم: این فیلم قصهٔ یک شکارچی و تاکسی درمیست به نام «دکتر احمد کوپال» است که در روز آخر سال با یک چالش غریب در زندگیاش مواجه میشود و برای زنده ماندن تلاش می کند.
داستان این فیلم در مورد انسان تنها در عصر امروز است. انسانی که غرور او را تنها کرده و تا مرز مرگ و زندگی تلاش می کند. انسانی که از تنهایی و البته از عواقب مدرنیته شدن و غرور کاذب، خواسته یا ناخواسته مجبور به رابطه ی عاطفی یکطرفه با حیوانات شده و در نهایت می بینید که کدام ارجحیت دارد ... تنهایی یا غرور!
شخصیت اصلی داستان (لوون هفتووان) شخصیتی دو گانه است. در رویارویی با اطرافیان ظاهری خشن و متکبر اما مهربان است.
در فیلم «کوپال» رخدادها خیلی مناسب با ظرفیت های زمانی فیلم نیست بخاطر همین در میانه فیلم بسیار کش می آید و خسته کننده و تجربی است.
جذابیت لون هفتوان با وجود دلنشینی و توانمندی، فیلم تا حدود زیادی ناکام است و نمی تواند مفهوم اصلی ارزش حیات و زندگی را به مخاطب انتقال دهد.
در این فیلم به خشونت همراه با حماقت اشاره شده و یک نوع بیگانگی فرد در عاطفه و احساس و مدرنیته اشاره داره دارد و در جای دیگر به ماهیت ذاتی انسان در درگیری احساس و عاطفه می پردازد.
دکور فیلم «کوپال» بسیار عجیب و خاص سکانس های فیلم در نجات ماهی و غرق شدن پسر و فاسد شدن غذاها و شلوغی اسفالت کارها و تنها ماندن انسان جای بحث و گفتوگو است.
فیلم در عمق فلسفی به زندگی اجتماعی بعنوان شبوه ای فراتر اشاره دارد و تنهایی فردیت را راهی برای زوال و مرگ می داند.
همچنین پسر کوپال در تنهایی خود در بازی اسکیت متوجه مرگ ماهی می شود و برای نجات جان ماهی در تتهایی بعلت لیز خوردن چرخ در استخر غرق می شود و کوپال در چرخه تکنولوژی و تجهیزات مدرنیته توسط بسته شدن درب ضد سرقت در اوج تکنولوژی در حال غرق شدن و مرگ است و در مفهومی به حضور تکنولوژی علیه بشر می پردازد.
در اخر می توان به این نکته پرداخت که برای حیات و زندگی در چرخه طبیعت مرگ موجودی موجب حیات و زندگی و لذت در موجود دیگر است و در این فیلم شاهد بودیم شکار کوپال موجب زینت خانه و فاسد شدن غذاها موجب حیات کرم ها و شیرینی دسرها موجب حضور مگس ها و مرگ سگ کوپال موجب نجات اوست.
البته در این فیلم به سلایق و روحیات و احساسات زن و مرد و اشارات دینی و مهارات های رفتاری در نگهداری و زیبایی زندگی در حیات جمعی و یک فرد خودخواه و جاه طلب که ناتوان از زندگی جمعی است و فرد گراست در تنهایی خود به زوال و پوچی می رسد اشاره دارد.
یادداشت: هنگامه علیمردانی