به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ این منتقد درباره «همه میدانند» مینویسد: «در این فیلم نیز سبک و صدای ویژه فرهادی هویداست و آنچه بیان میکند قابل باور و در عین حال نفسگیر است، پر طمطراق است اما صراحت دارد. من از انگیزههای او برای ساختن فیلم در اسپانیا بیخبرم اما او چه در لاپونیا و نیجریه کار کند یا در نیویورک یا مریخ، هویت خویش را حفظ میکند و میتواند مرزها را فرو ریزد.»
او اضافه میکند: «فرهادی برای خلق هیجان از استودیوهای مجهز بهره نگرفته است. دوربین او به گونهای متعارف، استادانه و سریع در درون و بیرون یک دهکده حرکت میکند، جایی که در ابتدا شادی مراسم یک عروسی فراگیر است. موقع تجدید دیدارها و تقسیم شادیها بین خانواده، دوستان و همسایگان است، اما این فضا در پی ناپدید شدن فرزند خواهر عروس که از آرژانتین به اسپانیا آمده فرو میپاشد.»
در ادامه این نقد آمده است: «در این شرایط پیچیده و دشوار، فرهادی قدرت احساسی خویش برای صحبت از گذشته و آثار پاکناشدنی آن بر افراد را به میان میآورد؛ گذشتهای که همراه با دردهایی ژرف و ضایعههایی است که در پس ظاهر عادی زمان حاضر، و پشت ابهام و ترس و رابطههای ناشگون پنهان میماند. آنجا ظاهر در جنگی کهن با واقعیت است و رازهای ناگفتنی نهفته مانده است.»
بویهرو نوشته است: «فرهادی در طرح دلهرهآور و ملودرام خود به بهترین وجه، گروهی از بازیگران شاهنشین زبان اسپانیایی و حتی بینالمللی را گرد آورده است، همانند خاویر باردم و پنه لوپه کروز، زوج پُرذوق اسپانیایی به همراه ریکاردو دارین آرژانتینی که خود سلطانیست. به این جمع باید حضور بسیار روان و جذاب ادوارد فرناندز را افزود و باربارا لنی که ایدهآل تمام فیلمنامههایی با زنان پر تلاطم است.»
این منتقد اسپانیایی درباره بازیگران سرشناس فیلم نوشت: «باردم که میتواند بعد و اصالتی مطابق میل خویش به نقش خود دهد اینجا شخصیتی عادی دارد که به تدریج دردمند و دچار حیرت میشود. پنهلوپه نیز به خوبی در نقش زنی حلول کرده که عزیزترین کس خویش را از دست داده است و درد در چهره او که در بسیاری از صحنهها بدون آرایش است، هویدا میشود.»
بویهرو در پایان آورد: «کلام فرهادی برای بیان مجموعه احساسات و پدیدههایی که همزمان در درون انسان جریان دارد، بسیار قدرتمند است. پس از دیدن فیلم، هنوز صدای حزین «همه می دانند» در گوش، طنینافکن است.»
ترجمه: احمد طاهری