به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا؛ عصر ایران نوشت: «شبکۀ خبر سیما شامگاه یکشنبه ۲۳ اردیبهشت و پس از بخش خبری ساعت ۲۰:۳۰ گزارشی از سطح شهر پخش کرد با عنوان «مردم و خروج آمریکا از برجام». البته ممکن است که این گزارش پیش از نیز پخش شده یا بخشی از یک سلسله گزارش در این باره باشد اما نویسندۂ این سطور دربارۂ آن چه در این ساعت و شامگاه دیشب دیده می نویسد و نظر میدهد.
گزارشگر شبکه خبر تلویزیون با شهروندانی در سنین و چهرههای متفاوت شامل خانمهایی که پوشش آنان مورد نکوهش برنامههای رسمی همین صدا و سیماست، این گفته را در میان میگذاشت: خبری برایتان دارم. شهروند پرسش شونده میپرسید: خوب یا بد؟ گزارشگر پاسخ میداد: به نگاه و نظر شما بستگی دارد و آنگاه میگفت: ترامپ، از برجام خارج شد. خوب است یا بد؟
یکی جواب می داد: خدا را شکر و دیگری میگفت: فرقی نمیکند و سومی پاسخ میداد: دیوانه است و چهارمی: بد عهد است و معلوم بود نباید به آمریکا اعتماد کرد و برخی میگفتند: چه فرقی به حال ما دارد؟ بعضی هم اصلا نمی دانستند برجام چیست.
این پاسخ اما غلبه داشت و ریتم اصلی بود و به دفعات نیز شنیده شد که «برجام چی برای ما داشت که ترامپ برود یا نرود اثر بگذارد.»
همین که در این گونه گزارشها قریب به اتفاق پاسخدهندگان جوابی شبیه به نظر و تفسیر کارشناسان صداوسیما و مدیران اصولگرای آن دارند این ذهنیت را ایجاد می کند که فضاسازی برای القای ضرورت خروج از برجام است یا در نگاه بدبینانه دستاورد دولت را در آستانه نخستین سالگرد انتخاب مجدد روحانی بر باد رفته توصیف کردن.
چون تمام این گزارش را ندیده ام نمی توانم با قاطعیت نظر دهم ولی همین قدر می توان گفت که انگار تلویزیون دنبال آن است که برجام را از ابتدا عبث و بر این پایه خروج ترامپ را کم اهمیت جلوه دهد و این کجا سازگار است با آگاهی بخشی و انسجام و اتحادی که مدام ادعا می شود؟
محمدجواد ظریف به پکن رفته و رهسپار مسکو می شود و فردا سه شنبه در بروکسل با وزیران خارجه اروپایی دیدار و مذاکره می کند تا آنان را به ماندن در توافق هسته ای وین یا برجام تشویق کند یا از موضع نهایی آنان برای اخذ تصمیم آگاه شود یا پیام هایی را از طریق وزیر خارجه بریتانیا به آمریکا منتقل کند و در رسانه رسمی برجام یک توافق کم ارزش ترسیم می شود که اگر نبود لابد حالا به جای پول نفت، نان و اورانیوم می خوردیم!
از دو حال خارج نیست. یا سطح اطلاعات عمومی دربارۂ برجام در همین حد است و نشان می دهد رسانه رسمی تا توانسته دربارۂ آن کم گذاشته یا مردم اخبار صدا و سیما را چندان دنبال نمی کنند و شِق دوم این است که گزارش باب میل مدیران متمایل به جبهه پایداری تنظیم شده، همان جریان سیاسی که نمایندگان آن در مجلس کوشیدند برجام را به آتش بکشند.
اما اگر برجام تفاوتی به حال مردم ندارد که خروج یا خارج نشدن ترامپ از آن علی السویه باشد چرا همین حالا وزیر خارجه جمهوری اسلامی در اروپاست و چرا فکر و ذکر مقامات ارشد جمهوری اسلامی فرجام برجام است و مگر این صدا و سیمای جمهوری اسلامی نیست؟
این که مردم بدانند ایران به تعهدات خود عمل کرده و یکی از طرف های مقابل نقض کرده یک بحث است و این که انگار دربارۂ موضوعی موهوم صحبت می کنیم و درباره اش بشنویم «به حال ما چه فرقی دارد» و « چی برای ما دارد» و تا حال چی داشته، اگر گزارش واقعی و بی طرفانه تهیه شده باشد از جامعه ای تمیزه شده حکایت می کند که هر که می خواهد به نفع شخصی دست یابد و رسانه های رسمی و شناسنامه دار مردم را به لحاظ خبری تغذیه نمی کنند و نوعی سردرگمی حاکم شده است؛ به گونهای که نتوان تمیز داد خیر و صلاح در چیست. حال آن که مردم رییس جمهوری و نمایندگان را برمیگزینند تا آنان تصمیم درست را اتخاذ کنند.
اما اگر گزارش هایی از این دست با اهداف سیاسی خاصی تهیه شده باشد بیم آن می رود که اعتبار صدا و سیما را بیش از پیش مخدوش کند.
روزنامه مورد علاقه مدیران تلویزیون در اسفند ماه و کمتر از دو ماه قبل نوشته بود مگر ترامپ مغز خر خورده که از برجام خارج شود و صبح همان روزی که گزارش از تلویزیون پخش شد نوشت: از وقتی روحانی گفت با خروج آمریکا نیز ایران در برجام می ماند، نظر ترامپ تغییر کرد!
منتهای آرزوی آقایان خروج ایران از برجام است و از این رو برجام را کم ارزش جلوه می دهند حال آن که اگر چنین بود رییس بزرگ ترین قدرت سیاسی و اقتصادی و نظامی دنیا احساس نمی کرد سرشان کلاه رفته یا منافع ایران بیش از ایالات متحد، لحاظ شده است.
نگرانی اصلی اما این است که این گونه برنامهسازیها و حاشیهپردازیها نه در چارچوبهای کلان و با اجماع و اتفاق، که با اغراض کوچک و به قصد زمین زدن دولتی برآمده از امید و اعتماد ملت، صورت پذیرفته باشد. بی آن که معلوم باشد با خروج خود خواسته و نه در پی نقض تعهدات اضلاع دیگر چه پلانی داریم.
سی سال قبل و در تیر ۱۳۶۷ خورشیدی و سه چهار روز قبل از قبول قطعنامه ۵۹۸ از جانب جمهوری اسلامی ایران، گزارشگر تلویزیون به میان مردم میرفت و میپرسید: چرا نباید با عراق صلح کنیم. دقیقاً همین پرسش بود و همه پاسخها در ضرورت ادامه جنگ و نپذیرفتن قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل بود. سه چهار روز بعد اما و هنگامی که در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ ایران، قطعنامه را قبول کرد صدا و سیما حرفی برای گفتن نداشت و امام خمینی بود که فداکارانه پای به میدان گذاشت و دو روز بعد بخش قابل توجهی از پیام خود به کنگرۂ حج را به این موضوع اختصاص و دربارۂ دلایل پذیرش قطعنامه توضیح داد و از آن پس همین متن بارها پخش شد.
گزارشگر سیما احتمالا در آن زمان یا به دنیا نیامده بوده یا دوران طفولیت را سپری میکرده و گرنه تجربه سی سال قبل را تکرار نمیکرد و به جای تحقیر و تخفیف برجام گزینههای دیگر را نیز مد نظر قرار میداد یا حداقل حال که ظریف دارد با چنگ و دندان از برجام پاسداری میکند و از شرق تا غرب عالم را میپیماید، رفتار همدلانهتری نشان میداد. شاید هم صدا و سیما جور دیگری بلد نیست هم دلی نشان دهد و این جوری نشان میدهد.»