به گزارش گروه سیاستخارجی و دیپلماسی خبرگزاری برنا، ترجیع بند تمام گزارشهای مخابره شده این رسانهها را میتوان در این گزاره خلاصه کرد: ایران به آنچه می خواست در این سفرها نرسید. پرسش اینجاست که آیا این گزاره درست است؟
حسام الدین آشنا، مشاور و عضو هیأت همراه رئیس جمهور در سفر اخیر، پس از پایان سفر در توئیتی نوشت: «اتمام حجت با اروپا ضروری بود. » این جمله را میتوان بزرگترین دستاورد سفر قلمداد کرد. علیرضا رحیمی، نماینده مجلس و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی، با بیانی دیگر به این نکته اشاره میکند و میگوید: «روحانی در این سفر توانست موضع جمهوری اسلامی ایران را در قبال اقدامات یکجانبه ضد ایرانی آمریکا به صراحت بیان کند.»
دستاوردهای بانکی و مالی
از دستاوردهای سفر رییس جمهوری، توفیق در پیداکردن راههایی در جذب سرمایه گذاری خارجی است. جمهوری اسلامی ایران بستر قانونی را در حوزه امنیت سرمایه گذاری و لوازم و قوانین مورد نیاز جهت اطمینان در سرمایه گذاری فراهم کرده است و حضور روحانی و گفتگوی مستقیم رییس جمهور با سرمایه گذاران، اطمینان بخشی بیشتری را در جهت امنیت اقتصادی و سرمایه گذاری فراهم کرد.
از سوی دیگر در جریان سفر، پارلمان اروپا طرحی را تأیید کرد که به موجب آن «بانک سرمایهگذاری اروپا» میتواند با ایران تجارت کند. اعلام شد این حرکت در راستای غلبه بر موانع بانکی و زنده نگهداشتن توافق هستهای قدرتهای جهانی با ایران، موسوم به برجام صورت میگیرد.
همزمان با این تصمیم، پارلمان اروپا طرح دیگری را که از سوی قانونگذاران افراطی برای محدود کردن معامله این بانک با ایران مطرح شده بود را با قطعیت رد کرد.
همان زمان، یورونیوز گزارش داد زیگفرید مورسنا از حزب راستمیانه مردم اروپا در این باره گفت: «ما این قابلیت را به بانک سرمایهگذاری اروپا میدهیم که در صورتی که پروژههای مناسب در کار باشد در ایران سرمایهگذاری کند. توافق هستهای ایران برای امنیت اروپا خوب است.»
در این گزارش آمده بود گرچه از نظر فنی دولتهای اروپایی هنوز میتوانند این پیشنهاد کمیسیون اروپا را اجرا نکنند اما چنین کاری با توجه به اعلام حمایت عمومی آنها از چنین طرحی بعید به نظر میرسد.
با توجه به نیاز اصلی ایران برای باز ماندن راههای مبادلات مالی و بانکی با اروپا، این خبر اهمیت بسیاری پیدا میکند.
شکستن فضای ضد ایرانی در جهان
سوئیس را پایتخت اقتصاد سالم جهان میدانند. علاوه بر این سوئیس حافظ منافع ایالت متحده آمریکا در ایران است و سفر رئیسجمهور ایران به سوئیس و گفتوگو با سران این کشور میتواند حامل پیام خاصی از منظر دیپلماتیک باشد. با توجه به این معیارها میتوان این سفر در بافت موقعیتی کنونی حامل پیامهای مثبتی بود؛ اگر به تلاشهای فراوانی که در باب انزوای سیاسی ایران انجام میگیرد و در تاریخ دیپلماسی جهان کمسابقه است، توجه داشته باشیم.
شبههای که در خصوص سفر اخیر مطرح میشود درباره دستاوردهای سفر حسن روحانی به سوئیس با توجه به تغییر ریاست جمهوری آن کشور است. باوجود بسته شدن راههای ارتباطی با کاخ سفید میتوان سفر رئیسجمهور به سوئیس که بعد از گذشت دو سال از دعوت آن انجامشده را یک فرصت دانست. امکان ندارد رئیسجمهور یک کشور و دستگاه دیپلماسی آن به کشور مهمی مانند سوئیس در بافت موقعیتی کنونی مسافرت کند و گفته شود که سفر فوق برمبنای دعوتی بوده که دو سال پیش به انجام رسیده است. چرا که این پرسش پیش میآید که در دو سال گذشته به کدام دلیل این دعوت انجام نشده است؟ پذیرش دعوت از سوی رئیس جمهور ایران در این برهه و عدم لغو آن علی رغم تمام فشارهای آمریکایی-صهیونیستی نشان از عزم اروپا برای برای حفظ برجام دارد.
پیام وحدت و امید در داخل
روحانی در سوئیس اعلام کرد امکان ندارد نفت منطقه صادر شود و نفت ایران صادر نشود. این پیام در فرصتی حساب شده و از تریبونی مطرح شد که نگاه دنیا را متوجه خود کرده بود؛ از سوی دیگر در داخل ایران نیز بازتاب قابل توجه پیدا کرد و با پیام تشکر سردار قاسم سلیمانی، از سوی افکار عمومی در جهان به وحدت داخلی در ایران مقابل هر تهدید احتمالی خارجی تلقی شد.
به نظر میرسد معادلهای که در گذشته روابط ایران و اروپا را شکل میداد تغییر کرده است. در گذشته و اتفاقاً در دورانی که حسن روحانی مذاکره کننده ارشد ایران در پرونده هستهای بود؛ اروپا سخن از سیاست چماق و هویج در برابر ایران سخن میگفت. اکنون و درحالی که سکان روحانی ریاستجمهوری اسلامی ایران را در دست دارد، این معادله برعکس شده و اکنون این حسن روحانی است که با سفرهای دیپلماتیک و مواضع صلحجویانه هویج و با قاطعیت و عدم مسامحه بر سر منافع ملی ایران، چماق را پیش روی اروپا قرار داده است. سفر اخیر روحانی به اروپا این معادله تازه را آشکار و انتخاب گزینههای روی میز را به اروپاییها سپرد.