نشریه آمریکایی:

حمله به ایران ممکن نیست

|
۱۳۹۷/۰۵/۰۳
|
۱۵:۰۲:۲۰
| کد خبر: ۷۳۳۴۴۵
حمله به ایران ممکن نیست
«یک بار دیگر جغرافیا به نفع ایران کار می‌کند، زیرا تمامی شهرهای اصلی ایران در شمال این کشور واقع شده‌اند و دسترسی به آنها در بهترین شرایط چالشی پرمشقت خواهد بود.»

به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا، اینها جملات آغازین مقاله‌ای در سایت خبری-تحلیلی «نشنال‌اینترست» است که در آن به بررسی دلایل ناتوانی آمریکایی‌ها برای حمله به ایران، علی‌رغم لفاظی‌های مقام‌های این کشور پرداخته است.

نشنال‌اینترست نوشته است: «برای مبتدی‌ها نفوذ به این زمین با نیروی تهاجمی زیاد چالش‌انگیز خواهد بود. مهم‌تر از آن، ایران کشوری عظیم است. همان‌طور که اندیشکده استراتفور خاطر نشان می‌کند "ایران هفدهمین کشور بزرگ دنیا است و 1684000 کیلومتر مربع مساحت دارد. این به معنای آن است که ایران از مجموع سرزمین‌های فرانسه، آلمان، هلند، بلژیک، اسپانیا و پرتغال بزرگ‌تر است.»

تهدیدها علیه ایران مختص دوران ترامپ نیست؛ «باراک اوباما»، رئیس‌جمهور سابق آمریکا از زمان روی کار آمدن در سال 2009 بارها گفت آماده است با حمله هوایی به ایران از دستیابی ایران به سلاح‌های هسته‌ای جلوگیری کند. 

اما تحلیل نشنال‌اینترست خاطرنشان می‌کند حملات هوایی هماهنگ علیه تأسیسات هسته‌ای ایران تنها توانایی این کشور برای بازسازی «زرادخانه هسته‌ای» خود را تا چند سال به تأخیر می‌اندازد. ضمن آنکه چنین حمله‌ای به دلیل آنکه فروپاشی نظام تحریم‌ها و سرازیر شدن منابع ثروت به سمت ایران را به همراه خوهد داشت، حرکت تهران به سمت بازسازی برنامه هسته‌ای خود را تسریع خواهد کرد.

مطابق این تحلیل، تنها اقدام نظامی که واقعاً بتواند برنامه هسته‌ای ایران را مختل کند این است که ایالات متحده به ایران حمله کرده و آن را اشغال کند، اما «علی‌رغم حمایت گسترده در آمریکا برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، این گزینه تقریباً هیچگاه توسط هیچ ناظر جدی پیشنهاد نمی‌شود.»

به نوشته نشنال‌اینترست، این موضوع تا اندازه‌ای ناشی از خستگی آمریکا از جنگ‌های عراق و افغانستان است، اما در یک سطح عمیق‌تر، «ارتش آمریکا قادر به شکست سریع و کم‌هزینه ایران، همانند کاری که در عراق و افغانستان کرد، نخواهد بود. در واقع تهران قادر خواهد بود حتی قبل از آغاز عملیات دشوار اشغال‌گری، هزینه‌های هنگفتی به ارتش آمریکا تحمیل کند.»

در ادامه این گزارش آمده است: «توانایی ایران برای دفاع از خودش در برابر حمله آمریکا از جغرافیای نیرومندش آغاز می‌شود. همان‌طور که استراتفور-یک شرکت خصوصی اطلاعاتی- توضیح داده "ایران مانند یک دژ محکم است و فتح آن به دلیل آنگه گرداگردش را از سه جهت کوه و از جهت چهارم اقیانوس فراگرفته  و در مرکزش زمین بایر قرار دارد، دشوار است."»

نشنال‌اینترست نوشته با آنکه «قدرت متوقف‌کننده آب» باعث شده حمله زمینی برای طرف‌های مهاجم ارجح باشد، سن تسلیحات نقطه‌زن باعث شده حمله‌های آبی-خاکی به شدت چالش‌انگیز باشند.

این نشریه در ادامه نوشته است:  «به این سبب، ایالات متحده ترجیح می‌دهد همانند کاری که در حمله 2003 به عراق انجام داد به ایران هم از طریق یکی از مرزهای زمینی‌اش حمله کند. متأسفانه، گزینه‌های محدودی در این زمینه وجود دارند. در نگاه اول، با توجه به آنکه ارتش آمریکا در افغانستان نیروی نظامی مستقر دارد، آغاز حمله از غرب این کشور ممکن‌ترین مسیر به نظر می‌رسد. افسوس که این مورد، اصلاً جزو گزینه‌ها نیست.

بحث را از اینجا آغاز کنیم که از نقطه نظر راهبردی تشکیل نیروی تهاجمی عظیم در غرب افغانستان کابوس خواهد بود، به خصوص الان که رابطه آمریکا با روسیه تا این حد پرتنش شده است. موضوع مهم‌تر اما جغرافیای این منطقه مرزی است. اولاً چند رشته‌ کوه‌ نسبتاً کوچک در طول منطقه مرزی قرار دارند؛ هراسناک‌تر آنکه عبور از مرز افغانستان به اکثر شهرهای ایران مستلزم گذر از دو منطقه بزرگ بیابانی یعنی دشت لوت و دست کویر خواهد بود.

دشت کویر، به ویژه هراس‌‌آور است، چون کویرهای آن مشابه شن روان هستند. چنانکه استراتفور خاطرنشان می‌کند: "دشت کویر شامل یک لایه نمک است که روی تل انبوهی از گل را پوشانده و با عبور از لایه نمک، غرق شدن در گل و لای طول چندانی نمی‌کشد. اینجا یکی از دهشتناک‌ترین مناطق روی زمین است." این موضوع به شدت توانایی آمریکا برای استفاده از هر گونه پیاده‌نظام ماشینی و احتمالاً موتوری برای حمله را محدود می کند.

مرزهای غربی ایران هم خیلی بیش از این مهمان‌نواز نیستند. در حالی که شمال غربی ایران هم‌مرز ترکیه-متحد آمریکا و عضو ناتو- است، آنکارا به ایالات متحده اجازه استفاده از خاکش برای حمله به عراق را نداد. صرفنظر از این، رشته‌کوه‌های زاگرس که مرز میان ایران و ترکیه و بخش‌های زیادی از عراق را مشخص می‌کنند باعث خواهند شد حمله عظیم از این مسیر به ویژه دشوار شود.

تنها استثنا در  مرزهای غربی ایران، جنوبی‌ترین بخش آن است که رودخانه‌های دجله و فرات به هم تلاقی می‌کنند تا آبراه شط‌العرب را ایجاد کنند. اینجا، مسیری بود که صدام حسین در دهه 1980 از آن برای حمله به ایران استفاده کرد. متأسفانه، همان‌طور که صدام کشف کرد، این منطقه لجن‌زار است و دفاع از آن ساده است. علاوه بر این، مدت نه چندان زیادی بعد از ورود به مرز ایران، نیروهای مهاجم وارد کوه‌های زاگرس خواهند شد. با وجود این، این ناحیه از دیرباز یکی از نقاط آسیب‌پذیر ایران است و این یکی از دلایل تلاش ایران برای نفوذ بر شیعیان عراق و دولت عراق است. موضوع اسف‌بار برای تمامی روسای جمهور آمریکایی که قصد حمله به ایران دارند این است که تهران در این موضوع موفق شده و توانسته احتمال استفاده آمریکا از این منطقه به عنوان پایگاهی برای حمله به ایران را از بین ببرد.»

پس، ایالات متحده مجبور خواهد بود از خط ساحلی جنوبی ایران که تقریباً 800 مایل در کناره دو پهنه آبی خلیج فارس و خلیج عمان امتداد یافته است. ایران، بخش زیادی از یک ربع قرن را صرف آماده شدن برای چنین رویدادی کرده. این کشور به طور خاص، با استفاده از انبوه موشک‌های نقطه‌زن و غیرهوشمند، قایق‌های انبوه، پهپادها، زیردریایی‌ها و مین‌های دریایی تمرکزش را صرف اکتساب توانمندی‌هایی برای اجرای راهبردهای سلب دسترسی و منع منطقه‌ای آمریکا به این منطقه کرده است.»

 

نظر شما