در روزهایی که به لطف تئاتر خصوصی وضعیت اقتصادی تئاتر سرو و سامان گرفته است و حداقلهای مورد نیاز یک زندگی برای خانواده تئاتر هم میرود تا مهیا شود افرادی خارج از خانواده تئاتر و یا حتی افرادی که فراموش کرده اند اوضاع و احوال تئاتر چه بوده است با نگاهی کاملا بیزینسی اوضاع و احوال اقتصادی تئاتر را تحت الشعاع تصمیمات عجیب و غریب خود در بازگشت سرمایه کرده اند.
قبول که قرار است تماشاگر به سالن تئاتر بیاید تا چراغ تئاتر روشن بماند، همگان با رونق تئاتر موافق هستند، روشن ماندن چراغ تئاتر یعنی چرخیدن زندگی تعداد زیادی از اهالی و خانواده این حرفه مادر که در نهایت سودش را فرهنگ، تئاتر، سینما و حتی تلویزیونمان می برد اما برخی از تصمیمات با نگاهی کاملا بازاری و به دور از هر گونه نگاه فرهنگی گرفته می شود و این شأن تئاتر را زیر سوال میبرد.
واکنش وزیر ارشاد به تئاتر لاکچری و البته نگرانی خانواده قدیمی تئاتر به نحوه قیمتگذاری روی بلیطها و حتی دستمزدها نشان از این دارد که دورنمای جذابی در انتظار این هنر صادق نیست. مشخصا نگرانی خانواده تئاتر نباید تمامی داشته باشد. در روزگاری زندگی فقیرانه تئاتر در سالنهای خالی از تماشاگر دغدغه خاک خوردههای تئاتر بود و حالا وضعیت اسفناک گیشه و دستمزدها و بازگشت سرمایه و...
اینکه تئاتر امروز به یک فرهنگ و کلاس اجتماعی تبدیل شده و دوستداران نمایش با اهداف متفاوتی به سالنهای نمایش رفت و آمد دارند بسیار مبارک و هیجان برانگیز است اما اینکه بازیگر سینما توقع دستمزد سینمایی را از تئاتر دارد یک تفکر بیمار است که نتیجهاش حتما به نفع فرهنگ نیست. پول درآوردن و موفقیت اقتصادی کسی را نگران نمیکند اما آیینه پیش رو نشان از این دارد که اوضاع نگران کننده است. دستمزد شبی سی میلیون تومان برای یک بازیگر شاید شایعه باشد اما بلیط دویست هزار تومانی که شایعه نیست. با یک حساب سرانگشتی می توان فهمید که در وضعیت اقتصادی فعلی حتی اقشار بالاتر از متوسط هم نمی توانند مخاطب تئاتری با بلیط دویست هزار تومان باشند. یک خانواده 5 نفره بدون در نظر گرفتن هزینه ایاب و ذهاب و صرف شام احتمالی بعد از دیدن نمایش و هزینه پارکینگ و ... باید یک میلیون تومان وجه رایج این مملکت را برای تئاتر هزینه کنند که میانگین مشخص حقوق بیشتر افراد این جامعه زیر 3 میلیون تومان است با کدام منطق قرار است در این مملکت از طریق تئاتر فرهنگ سازی کنیم؟ اگر نگاهی کاملا بیزینسی و اقتصادی به قصه تئاتر داریم حداقل فرهنگ سازی و تأثیر فرهنگی را با فاصله از تئاتر بنویسیم و صرف کنیم. بی شک تئاتر دیدن فرهنگی که اخیرا در جامعه ما به یک مد رفتاری و اجتماعی تبدیل شده است و جایش را در سبد فراغت خانوادهها پیدا کرده است با این وضعیت اعداد و ارقام دوباره به همان هنر فقیر و بیچارهای تبدیل میشود که هنرمندانش وضعیت نابسامان در زندگی شان تجربه کردند. تئاتر بازار نیست...