منوچهر هادی پس از پخش آخرین قسمت از سریال «دلدادگان» با انتشار پستی در صفحه شخصی خود از مردم تشکر و قدردانی کرد و نوشت:
«بینهایت از اینهمه استقبال و دقت در جزئیات کار از شما مخاطبین و هواداران سریال سپاسگزارم.
ولی چند سوال شما را باید پاسخ بدهم.
اول اینکه ارغوان راننده اتومبیل بوده و چرا در صندلی عقب افتاده. واقعا باید روی امیر می افتاد ولی ببخشید که امکانش نبود. مثل اینکه تمام خانمهای بازیگر با حجاب کامل در منزل هستند و دلیل آن کاملا واضح و مشخصه. دوم اینکه چرا مامورین نرسیدن به محل حادثه ولی افسانه رو لب مرز گرفتن. صحنه ای که مالک پشت به دوربین گریه میکنه گذر زمان رو قبلش داریم اون صحنه میتونه هفت هشت ساعته بعد باشه و افسانه با اولین پرواز به یک شهر مرزی در کمتر از دوساعت میرسه و قطعا مامورین هم رسیدن که دیگر دلیلی بر نشان دادن صحنه مامورین وجود ندارد.عده ای از شما عزیزان از پایان باز صحبت کردین. تعجب میکنم!!!. امیر پسر افسانه شد. ارغوان دختر مالک و مرضیه. هاتف در صحنه تصادف کشته شد. عنایت پدر هاتف دستگیر شد.
افسانه هم در مرز در حین فرار از کشور دستگیر شد. ارغوان هم در کماست که اگر به هوش می آمد عده ای معترض میشدند پایانش هندیه در هرحال این کجاش بازه من نمیدونم.
نکته بعدی اینکه صدا و سیما هیچ دخالت و سانسوری در قسمتهای پایانی نداشته. حتی یک فریم. یکی از بازیگران اصلی ما در فینال کار با ما همراه نشد. که دلیل آن را تهیه کننده توضیح خواهند داد. و تلاش من و نویسنده هم موثر واقع نشد. ایشان را قضاوت نمیکنم ولی ما مجبور شدیم فیلمنامه رو تغییر دهیم و در نبود ایشان بهترین فینالی که میشد نویسنده کار بنویسه و ما بگیریم همین بود. بی نهایت از بازی بازیگرانم راضی ام. ایکاش این بازیگر توانا و مستعد کار رو ترک نمیکرد و ما نیز فینال بهتری رو تقدیم میکردیم. اینکه افسانه باید با امیر روبرو میشد. در نسخه اصلی فیلمنامه موجوده و ابتدایی ترین اصل در داستان ما تقابل این دو کاراکتر بوده که در نبود بازیگر مذکور امکانش میسر نبوده.
درنهایت ممنونیم از همراهی شما عزیزان. به شخصه از مخاطبین عزیز و فرهیخته که احیانا فینال کار آنچنان که باید مورد پسندشان نبود. عذرخواهی میکنم ولی بدانید که من و تمام عوامل در نبود این بازیگر تمام تلاشمان راکردیم.
حتما این بازیگر محترم هم دلایلش برای ترک کار از نظر خودشون کافی بوده ولی کلیه عوامل فیلم با شرایط خیلی سخت تر از ایشان با عشق و علاقه و تعصب به کارشون ایستادند در کنار هم و کارشونو ترک نکردند و به اتمام رسوندند.
بابک کایدان عزیز و مهدی محمد نژادیان نازنین من ممنون شما هستم وامیدوارم خیلی زود با قلم توانای شما کار دیگری رو جلوی دوربین ببرم.