پخش دوباره و وگاه چندباره ی برخی از مجموعه های موفق تلویزیونی در یکی دو ساله ی اخیر ، اگرچه به دلیل کیفیت مناسب بعضی از همین نمونه ها ، برای مخاطبان گسترده ی این رسانه ی پرنفوذ و تاثیر گذار بسیار نیز دلشاد کننده و لذت بخش خواهد بود ، اما در عین حال می تواند زنگ خطری برای برنامه ریزان تلویزیونی و مدیران شبکه های مختلف باشد که به دلیل شرایط دشوار اقتصادی ، کمبود اعتبارات و نقدینگی لازم ویا دیگر تنگناها، ناخواسته به محدودکردن دامنه ی تولیدات یا پرهیز از تولید آثار پرهزینه که برخی از مدیران در سینمای ایران از آن ها به عنوان "تولیدات فاخر" یاد می کنند، منجر شده است.
برای پاسخ دادن به این پرسش که دلیل ارتباط برقرار کردن مردم بابرخی از مجموعه های دو سه دهه ی گذشته چیست و چرا تلویزیون دست به پخش دوباره و تکراری برخی مجموعه های بایگانی شده ی خود زده است، باید گفت :
واقعیت این است که ساخت مجموعه های تلویزیونی- به ویژه مجموعههای بلند و جذاب- در کنار برخی مجموعههای کوچک (سریالهای کوتاه وچند بخشی series Mini) در تلویزیون ما نیز مانند بسیاری از تلویزیونهای دنیا از دیرباز طرفداران و مخاطبان بی شماری داشته است. خاطرهی ساخته شدن برخی مجموعههای موفق و پرطرفدار در نیمه ی اول دهه ی 50 (دلیران تنگستان، آتش بدون دود، سلطان صاحبقران و....) همچنین تولید چند مجموعهی به یاد ماندنی در دو سه دههی اخیر در تلویزیون (سر بداران، افسانه ی سلطان و شبان،روزی روزگاری، پدر سالار، هشت بهشت، مدرس، مرغ حق، ابوعلی سینا، گرگها، کوچک جنگلی،امیرکبیر، در چشم باد ،شب دهم ، روزگار قریب و.... ) هنوز در خاطر بسیاری از دوستداران این گونه آثار باقی مانده است. به خصوص با ساخته شدن چند مجموعهی فاخر (امام علی، در چشم باد، و...) در یکی دو دههی اخیر، مجموعه سازی در تلویزیون به ویژه در عرصهی تولیدآثار داستانی، همواره در مقایسه با مجموعههای مستند و حتی مستند داستانی برای مخاطبان همگانی شبکه های مختلف سیما طرفداران بیش تری داشته است.
ناگفته پیداست که ساخت مجموعههای داستانی ماجراجویانه و گاه حتی کارهای طنز و همچنین ملودرام نیز همواره از تولید سایر گونههای برنامهسازی در تلویزیون (برنامههایی از قبیل ورزش، مسابقات و سرگرمی، نشستهای کارشناسی گفتوگو محور، نقد و بررسی تخصصی آثار سینمایی و تلویزیونی، میزگردها، برنامههای مصاحبه و گفتگوهای تخصصی در زمینههای مختلف آموزشی، اخلاقی، خانوادگی، جوانان، ازدواج، همسرگزینی، تعلیم و ترتیب، اعتیاد و سایر معضلات اجتماعی و...) به راستی دشوار بوده است. چراکه با توجه به هزینههای سنگین مجموعههای مثلاً 60 بخشی به هم پیوسته، ساخت این گونه آثار دارای حساسیتهای بیش تری بوده و به همین سبب نیازمند نظارت کیفی جدیتری بوده است. گذشته از این ها، تولید چنین مجموعههایی بدون انجام پژوهشهای لازم در مرحلهی بیش از تولید (از مرحلهی ایدهیابی گرفته تا نگارش فیلمنامه) هیچ گاه نتایج درخشانی دربرنداشته و به خصوص در مورد تولید مجموعههای تاریخی، وجود کم ترین انحراف یا تفاوتها در بازسازی یک واقعهی تاریخی - حتی در قالب یک مجموعهی داستانی - همواره با نقدهای منفی و اعتراضهای کارشناسانه روبه رو شده است.
نداشتن چشماندازی روشن یا "نقشهی راه" شفاف و مشخص، خطر از دست دادن مخاطبان کنونی شبکههای تلویزیونی ما را در پی خواهد داشت و در چنین شرایطی حتی ساختن برخی مجموعههای سرگرمکننده، مهیج، مفرح و شادی آور یا هشداردهنده و انتقادی- اجتماعی و یا تنها با تکرار و پخش دوباره وچند باره ی برخی از مجموعه های خاطره انگیز نیز نمیتوان از گرایش روزافزون مخاطبان فارسی زبان به شبکههای تلویزیونی خارجی جلوگیری کرد.
برای نجات تولیدات تلویزیونی (به طور عام) و ساخت مجموعههای تلویزیونی (به طور خاص) نیاز به هماندیشی و رایزنیهای دلسوزانه و کارشناسانهی گستردهیی داریم تا بتوانیم با دستیابی به چارچوبهای روشن و دقیق و کارشناسانه با هدف حفظ کیفیت و جذابیت و تازگی آثار که در عین حال، مانع نوآوریها و خلاقیتهای هنرمندانهی فیلمنامهنویسان و سازندگان فیلمها و مجموعههای تلویزیونی نیز نباشد، از حجم مشکلات موجود بر سر راه مجموعه سازان تلویزیونی کاسته شود و به مجموعه های تلویزیونی به عنوان پرمخاطب ترین برنامه های این رسانه ی پرنفوذ ، رونقی دوباره بخشیده شود.