از وقتی که ترانه ماه پیشونی در یک جشنواره موسیقی به انتخاب مردم به عنوان بهترین اثر جشنواره انتخاب شد منتقدان بسیاری ضمن تخریب این ترانه به ابتذال و انتقاد و گلایه از جشنوارهای که این ترانه به عنوان اثر برترش انتخاب شده پرداختهاند اتفاقی که از چند منظر قابل بررسی است.
اول اینکه وقتی این اثر انتخاب مردم است نباید به جشنواره و اثر منتخب گلایه کرد.
آقای محمدعلی بهمنی سلام!
هیچکس نمیتواند سواد و توانمندی و تاثیر شما رابر اوضاع و احوال شعر و ترانه در حوزه موسیقی کشور تکذیب کند. همگان بر این مساله واقفند که شما حتی بر وزن و جایگاه ترانه موسیقی تاثیری شگرف داشتید، به طوری که حتی بسیاری از خوانندگان مطرح کشور مدیون کلماتی هستند که شما کنار هم چیدهاید و به قافیه رساندهاید.
استاد دردی که به درمان احتیاج دارد را با پاک کردن صورت مساله به نفع محتوا معالجه نمیکنند. حالِ ترانه سرایی در حوزه شعر و موسیقی بد است و شما متخصص، درمانش کنید. نسخهای بپیچید تا حال ترانه خوب شود نه اینکه جشنوارهاش را بررسی کنید.
کسب مقام اول برای ترانه ما پیشونی همه سلیقه مخاطب امروز ماست. چه بخواهیم چه نخواهیم سبد موسیقیایی امروز ما را ماه پیشونیها پر کردهاند. به جشنواره و خواننده و ترانه سرایش گله نکنیم به کسی که عامل این افت سلیقه در مخاطبانمان شده است خرده بگیریم وگرنه هنوز در این مملکت استاد شجریان نفس میکشد.
چه کسی سلیقه مخاطب ما را به سمت موسیقیهای به قول برخی کارشناسان سخیف میبرد، مگر مخاطب موسیقیایی ما بهخصوص در حوزه ترانه چقدر در انتخاب دستش باز است.
ماه پیشونی واقعیت جامعه ماست جامعهای که ذهن خستهاش اشعار عمیق را درک نمیکند و آرتیست مطلع از وضعیت روحی جامعه میداند که باید تعمقش را از ترانه بردارد و به تنظیم خاص و متفاوت فکر کند. اگر امروز ماه پیشونیها گل میکنند حاصل یک تفکر مشتری مدارند چرا که بیتردید اگر برخی اشعار روی کاغذ بیایند حتما سلیقه مخاطب ایرانی را در بر نخواهند گرفت.
القصه که موسیقی و ترانه نیاز روحی انسان است در تمام ادوار، بشر از صدای آب و آبشار و بلبل و باران به آرامش میرسیده و امروز هم در انتظار یک لقمه مرغوب است که اگر پیدا نکند به فست فودهای کار راهانداز موجود بسنده میکند. ما وقتی که ربنای شجریان را از مردممان دریغ میکنیم نباید متوقع باشیم که او در هر کوچه پس کوچهای در کاسه هر مطربی سکه ای نیندازد...